تاریخ : 1396,سه شنبه 09 خرداد01:56
کد خبر : 236756 - سرویس خبری : آخرین اخبار صفحه اول

2030 یا تحول بنیادین؛ تمرکز یا مشارکت؟!

بعد از مدت ها رسانه ها مجبور شدند از اهالی تعلیم و تربیت دعوت کنند و مجالی برای بحث از آموزش عمومی و عالی باز شد. بعد از مدت توجه مردم به اتفاقاتی که در مدرسه و دانشگاه میگذرد و باید بگذرد جلب شد.

خبرنامه دانشجویان ایران: بر خلاف این فضای نه چندان مثبت حاکم بر اذهان مخاطبان، این اتفاق را باید به فال نیک گرفت و از وقوع آن خشنود بود. چرا که بعد از مدت ها افکار عمومی را به اهمیت آموزش جلب نمود.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ از اواسط سال 1395 بحث پیرامون سند آموزشی و فرهنگی 2030 یونسکو در فضای عمومی و رسانه ای کشور مطرح شد و تحلیل ها و حواشی خاص خود را شورای انقلاب فرهنگی و وزارت علوم و آموزش و پرورش و سپس در رسانه های عمومی و حتی اخیرا در ایام انتخابات، در فضای سیاسی کشور به دنبال داشت. طبیعتا این موضوع دارای ابعاد حقوقی، سیاسی، بین المللی و فرهنگی و آموزشی متعددی است. اما باتوجه به مطالعات نگارنده طبیعتا نگاه ما به این موضوع از زاویه علمی و آموزشی است.

از طرفی دقت در محتوا هم به دلایلی از جمله در دسترس نبودن متن اصلی تعهدات ایران و همچنین مجال اندک این یادداشت، محل توجه این یادداشت نیست. مسئله اساسی نگاه به مخاطبان حواشی پیش آمده است.
اختلافات در مورد این سند برای مخاطبان مختلف متفاوت است.

اولا مردم معمولا با محتوای سند آشنا نیستند و ضمن اخبار رسمی و سیاسی اطلاعات اندکی از آن بدست آورده اند و لذا قضاوت دقیقی ندارند.

ثانیا متخصصان و صاحب نظران علم و آموزش که معمولا از این درگیری ها خسته اند و این مباحث را سیاسی و بیهوده تلقی میکنند

ثالثا سیاسیون و مسئولان که باتوجه به موضع خود، در تلاش برای بهره برداری از این اتفاق در جهت اهداف مدنظر جناح خود می باشند.

اما بر خلاف این فضای نه چندان مثبت حاکم بر اذهان مخاطبان، این اتفاق را باید به فال نیک گرفت و از وقوع آن خشنود بود. چرا که بعد از مدت ها افکار عمومی را به اهمیت آموزش جلب نمود. بعد از مدت ها رسانه ها مجبور شدند از اهالی تعلیم و تربیت دعوت کنند و مجالی برای بحث از آموزش عمومی و عالی باز شد. بعد از مدت توجه مردم به اتفاقاتی که در مدرسه و دانشگاه میگذرد و باید بگذرد جلب شد. بعد از مدت ها مسئولان مجبور شدند در انتخابات وعده هایی و دفاعیات و حداقل پاسخ هایی در مورد آموزش و برنامه های این حوزه ارائه کنند.

هرچند ممکن است به نظر برسد که برای این مقاصد راه های بهتری نیز وجود داشت اما در فضای اقتصاد زده و سیاست زده فعلی همین اندک توجه به حوزه علم و آموزش را باید قدر دانست و اهالی علم و دانشگاه و آموزش از این فرصت استفاده نموده و بحث های صوری و شکلی عبور کرده و با برگزاری جلسات و نشست ها،  تعمیق بیشتری در افکار عمومی حاکم کنند و مطالبات خود را از مسئولین مطرح نمایند. اما سئوال اساسی که در این میان باید محل بحث باشد انتخاب میان سند تحول یا سند 2030 نیست بلکه مسئله اساسی نگاه سندی به آموزش و علم است. تا چه زمانی باید باید نشست و منتظر اسناد ابلاغی ماند؟ مشارکت و نقش اهالی علم کجاست؟ چند سال از تصویب سند تحول گذشته است؟ 

پیش فرض اساسی این اسناد سیاست گذاری، تمرکز است. یعنی نگاه مدیریتی دولتی و از بالا به پایین و دستورالعملی برای حل مسائل آموزشی. اصل وجود و تصویب  این اسناد محل ایراد نیست، اشکال در نگاه متمرکز مردم، مسئولان و متخصصان است که امید به آن ها بستند و همه مسائل را با یک ابلاغ چند صفحه مطالب شعارگونه در آستانه برطرف شدن می پندارند.

مشکل اساسی نه در نوع این سند یا آن سند بلکه در نگاه سندی و "تمرکز مدیریتی" است. راه حل اساسی نقد این نگاه در فرصت پیش آمده و تقویت مسئولیت پذیری جمعی همه برای حل مسائل است. امیدوارم این مطالبات بعد از مدتی منجر به تصویب سند "مسئولیت پذیری و مشارکت" نگردد.


کد خبرنگار : 38