تاریخ : 1396,جمعه 12 خرداد01:54
کد خبر : 237068 - سرویس خبری : خبرهای ویژه

در پی واکنش دور از ذهن دو وزیر؛

ادبیات «چرتی»!

نتیجه قابل توجه از برخورد و مواضع وزرایی که نقلشان رفت، این است که اگر چنانچه دولت مورد حمایت آنها دارای رای اکثریت نمی گشت، بود و نبود دولت بی معنی بود. در واقع حصار کشی واقعی را در کردار دو تن از وزیران بلندپایه شاهد هستیم که هر کس با ما نیست، علیه ماست و لاجرم باید سکوت پیشه کند.

خبرنامه دانشجویان ایران: نتیجه قابل توجه از برخورد و مواضع وزرایی که نقلشان رفت، این است که اگر چنانچه دولت مورد حمایت آنها دارای رای اکثریت نمی گشت، بود و نبود دولت بی معنی بود. در واقع حصار کشی واقعی را در کردار دو تن از وزیران بلندپایه شاهد هستیم که هر کس با ما نیست، علیه ماست و لاجرم باید سکوت پیشه کند.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ هفته ای که گذشت پر از نوسان و اتفاقات غیر منتظره بود؛ از اخراج یاسر هاشمی از دانشگاه آزاد تا دور جدید تحریم های آمریکا اما گل سرسبد این اتفاقات سیاست بیژن نامدار زنگنه در اخراج مدیران مخالف دولت و برخورد تند سید حسن قاضی‌زاده هاشمی با یک خبرنگار بود که در ادامه بدان می پردازیم:

زنگنه در پاسخ به خبرنگاران درباره برکناری مخلفان دولتی گفت: پس مردم برای چه رای دادند؟ اینکه علیه دولت کار کردند برای چه بمانند و اصلا باید خودشان کنار بروند، نباید وجود داشته باشند و اگر هم وجود دارند اصلا برای چه مردم رای دادند؟

حال این سوال مطرح آیا 16 میلیون جمعیتی که به رقیب دکتر روحانی رای داده اند نباید هیچ جایی در دولت و مسئولیت های کشوری داشته باشند؟ اگر چنین باشد پس باید منتظر بود تا عکس العمل دولت به نقاطی که دارای سبد رای کمتری بوده را دید. دیدگاه شخص بیژن زنگنه در مقابل حرفهای روحانی به عنوان رئیس جمهور تلقی می شود؛ چراکه روحانی در اولین مصاحبه پس از پیروزی گفت: ما دستمان را به سوی مخالفان و منتقدین دراز کرده و یاری می طلبیم برای پیشرفت کشور و... .

در واقع دیدگاه زنگنه فارغ از زیر پا گذاشتن شایسته سالاری و عدم پذیرش تعصب دینی و ملی مخالفین در بردارنده این است که مخالفین دولت حضورشان اضافی بوده و نبودشان خللی در امور کشور ندارد.

از جنبه دیگر مخالفت زنگنه به گفتمانی است که خود را متعلق بدان دانسته و بدان خدمت می کند. بدون شک وزیر نف دولت یازدهم در دولت موسوم به اصلاحات خدمت کرده است که مثل این دولت مدعی تسامح و تکثر گرایی اعتقادی و فکری است. اما این اظهارات «دیواری» بین موافقین و مخالفین می کشد. در صورت صحت این دیدگاه، بخاطر اختلاف گفتمان کشورها و ملل ایران نباید با آمریکا و غرب ارتباط داشته باشد؟ قراردادهای کرسنت معنی نمی دهد و نهایتا در کشور انشقاق، اختلاف و چند دستگی بوجود می آید.

اقدام دور از ذهن دیگر مربوط به قاضی زاده هاشمی است که در سوال به پاسخ یک خبرنگار ضمن مزدور خواندن او گفت: "آدم بمیرد بهتر از این است که برای این روزنامه(قدس) کار کند". البته سابقه بد اخلاقی از وی قبلا نیز مشاهده شده بود اما "مزدور" خواندن یک هموطن که به مقتضای شغل خود برای رشد و تعالی کشور امری بی سابقه است. حال سوال این است مگر گناه این شخص یا روزنامه چیست؟ اگر تخلفی هم به فرض محال مرتکب شده اند مگر قانون وجود ندارد؟ تحقیر یک خبرنگار آن هم نه در خفا بلکه در جایی که با رسانه سرتاسر دنیا از برخورد غیر انسانی شما مطلع شده اند، زیر سوال بردن کرامت و ارزشهای انسانی است. پس فرق ما با غرب به سرکردگی ترامپ که امروز مقامات سایر کشورها و مردم را به سخره می گیرد، چیست؟

نتیجه قابل توجه از برخورد و مواضع وزرایی که نقلشان رفت، این است که اگر چنانچه دولت مورد حمایت آنها دارای رای اکثریت نمی گشت، بود و نبود دولت بی معنی بود. در واقع حصار کشی واقعی را در کردار دو تن از وزیران بلندپایه شاهد هستیم که هر کس با ما نیست، علیه ماست و لاجرم باید سکوت پیشه کند. همچنین در بلند مدت این مواضع منجر به رواج چاپلوسی در بین مدیران و زیر دستان برای ابقاء خود نزد مسئولین ارشد می شود که امیدواریم با اصلاح در بدنه دولت و یا خود افراد شاهد چنین رفتارهای دور از کرامت نباشیم.


کد خبرنگار : 42