وزارت خانه های فرهنگ و ارشاد اسلامی، علوم تحقیقات و فناوری، آموزش و پرورش و ورزش و جوانان، این وزارتخانهها با هدفهای خاص و برنامه ریزی قبلی انتخاب شده بودند زیرا مستقیماً با نهاد های مدنی و جوانان جامعه سر و کار دارند و ابزارهای کارایی برای فتح سنگر به سنگر قدرت میباشند .
وزارت علوم از جمله وزارتخانه هایی است که این جریان به دنبال تصاحب آن بود زیرا فضای دانشگاهی کشور را در دست دارد وبه راحتی می توانند با نفوذ در لایه های آن به صورت های مختلف از جمله ایجاد تشکل های دانشجویی کانون های دانشجویی و به کمک اساتید همفکر این جریان به جان از دست رفته اصلاح طلبی یک بار دیگر خون تزریق کنند. با احیای وقایعی همچون 18 تیر، دانشگاه را در سطح سیاسی به نفع خود مصادره کنند. همین جریان است که با ایجاد انحراف در حرکت کلان کشور، ایران را از رفتن به سمت آرمان ها دور نگه داشته و در طول زمان خسارت های جبران ناپذیری بر بدنه جامعه وارد می کند.
با مشخص شدن اسامی وزرا اصلاح طلبان کهخواب خود را در معرض تعبیر میدیدند ناگهان با رای عدم اعتماد از خواب بیدار شدند.
رئیس جمهور محترم در جریان معرفی وزیرعلوم اصرار بر معرفی نماینده از جریان اصلاح طلب داشت. پس از عدم رای اعتماد مجلس شورای اسلامی به جعفر میلی منفرد، دکتر حسن روحانی در تاریخ 27مهر 1392رضا فرجی دانا را به عنوان وزیر پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد. وی در5آبان ماه 92با 159رای موافق متصدی امور وزارت علوم شد، اما پس از چندی با انتصاب اشخاص مساله دار -که در فتنه سال88نقش داشتند - به پست های معاونت وزارت علوم با واکنش منفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی روبه رو شد. و به دنبال این انتصاب وی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی کارت زرد دریافت کرد. اما با گذشت مدتی کوتا با مطرح شدن مساله بورسیه ها فرجی دانا استیضاح شد.
پس از وی محمد علی نجفی در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۳۹۳سرپرست وزارت علوم شد و 95روز در این سمت فعالیت کرد؛ در نهایت پس از چهار نفر محمد فرهادی به عنوان وزیر پیشنهادی معرفی شد پس از قرائت نامه معرفی وی بر خلاف گزینههای پیشین با استقبال و واکنش مثبت نمایندگان مجلس مواجه گردید اما با روی کار آمدن محمد فرهادی بر مسند وزارت علوم شاهد نابسامانی هایی بودیمکه خط مشی ها و سیاست گذاری های این نهاد توسط مشاوران و دست های پشت پرده رقم می خورد حتی در درون داشگاه های کشور با فضایی منفی و نامطمئن رو به رو بودیم تا جایی که برخی از روسای دانشگاه ها هم تکلیف خود را نمی دانستند.«گاها در دانشگاه های مادر؛ رئیس دانشگاه وجود نداشت و با سرپرست های غیر قانونی اداره میشد.» انگار هشدار های رهبری نسبت به افت علمی دانشگاه ها در طول عمر 4ساله دولت یازدهم کافی نبود. شخص رهبری در حوزه مسائل دانشگاهی چندین گله داشتند من جمله: رفع نشدن افت علمی دانشگاه ها؛ مساله بورسیه ها؛ جلوگیری از ورود افراد نامطمئن به دانشگاه ها و.. چه کسی باید از حقوق دانشگاهیان دفاع کند؟
نابسامانی هایی که هیچ کس چه طیف مخالف و چه طیف موافق جریان دولت نسبت به آن دل خوشی ندارند مانند: اعتراضات دانشجویان و تشکل های دانشجویی در روز 16آذر سال گذشته در مقابل رئیس جمهور به ولی شدن دانشگاه ها، مشکلات صنفی دانشگاه ها، تشکل های دولت ساخته، ورود افراد ناسالم مانند فعالان فتنه به دانشگاه و ارتباط آنها با اساتید گروه ها و دانشجویان این بود. در رابطه با وزرای پیشنهادی دولت که هرکدام به دلایلی، یکی پس از دیگری رای عدم اعتماد میگرفت نشان از سیاستگذاری خاصی از سوی دولت برای دانشگاه ها داشت. تا بار دیگر دانشگاهها را از آرامش علمی دور نمایند. از دانشگاه و دانشجو به عنوان یک پشتوانه سیاسی در مقابل افکار عمومی به خصوص در جهت وعده های گفته شده بتوانند در جریان انتخابات دوره دوازدهم بهره برداری سیاسی کنند.
آیا یک بار دیگر وزارت علوم قربانی سهم خواهی خواهد شد؟سوالی استکه ذهن نخبگان جامعه ودغدغه مندان را به خود مشغول کرده است. دانشگاهیان وزیر علومی به دور از دسته بندی سیاسی و حزبی میخواهند فردی توانمند و کاملاَعلمی که بتواند جریان دانشگاه را به سمت تولید علم و فناوری سوق دهد. کسی باشد که عامل جهش زیر ساخت های علمی کشور باشد و بتواند آن شتاب علمی که در سالهای گذشته شکل گرفته بود را برگرداند وحتی دانشگاه ها و وزارت علوم را از حاشیه های سیاسی به دور نگه دارد توجه ویژه به نقشه جامعه علمی کشور داشته باشد وگفتمان پیشرفت علمی را احیا کند. و انتظاری که از رئیس جمهور و نمایندگان مجلس شورای اسلامی هست فردی بر مبنای شایسته سالاری را انتخاب کنند. همانطور که امام راحل(ره) فرمودند:«از دانشگاه باید سرنوشت یک ملت تعیین شود. دانشگاه خوب یک ملت را سعادتمند میکند و دانشگاه بد، یک ملت را به عقب میزند.»