تاریخ : 1396,چهارشنبه 08 آذر14:20
کد خبر : 251275 - سرویس خبری : یادداشت

محمدمهدی نوریه

سرپل ذهاب جای تسویه‌ حساب نیست

به مسئولان سیاسی، کشوری و لشکری اطلاع باید داد که روستاهای زلزله‌زده هرچه که ندارند عوضش اینترنت خوبی دارند که حرف‌هایشان را به سرعت به گوش مردم می‌رسانند. همین خبر تعلق نگرفتن وام بلاعوض به افرادی که کانکس دریافت کرده‌اند موجی از تنش را میان مردم ایجاد کرد. در بعضی روستاها حتی به نیروهای سازندگی اجازه آواربرداری داده نمی‌شود چون اعتقاد دارند به‌خاطر این خدمات از وام بلاعوض محروم می‌شوند.

خبرنامه دانشجویان ایران: محمدمهدی نوریه// چهارشنبه هفته گذشته توانستم برای بار دوم پس از زلزله 3/7 ریشتری در استان کرمانشاه به منطقه زلزله‌زده سفر کنم. در دور اول سفرم که سه روز پس از فاجعه یکشنبه سیاه کرمانشاه بود، نقایص و کمبودهای زیادی را در حوزه‌های مختلف مشاهده کردم. عدم ‌توزیع درست کمک‌های مردمی باعث شد در هفته نخست به خیل کثیری از مردم حتی چادر هم نرسد. این توزیع نادرست در نیروهای انسانی هم دیده می‌شد. برای مثال در روستاهایی تجمع نیروی کار، درمانی و امدادی وجود داشت، در عوض روستاهایی هم بودند که حتی یک پزشک یا نیروی امدادی هم به آنجا نرفته بود؛ اما هفته دوم منطقه زلزله‌زده سرپل ذهاب و ثلاث باباجانی وضعیتی متفاوت با هفته اول داشت. تاثیر سفر مقام معظم رهبری در مردم به وضوح دیده می‌شد. پیرمردی را در روستای الیاسی خلیفه دیدم که در پاسخ به سوالم درباره حضور رهبر انقلاب توصیف‌های مهرورزانه‌ای داشت که شاید انقلابی‌ترین نیروهای پایتخت‌نشین هم آن تعابیر را نسبت به مقام معظم رهبری برای عرض ارادت و علاقه به کار نمی‌برند. اما هفته دوم منطقه زلزله‌زده کرمانشاه به وضوح تغییراتی نسبت به روزهای بحرانی ابتدایی داشت.

1- برخلاف هفته اول و حجم بالای ترافیک از کمک‌های مردمی دیگر ترافیک خاصی در منطقه به‌ویژه کمربندی سرپل ازگله وجود نداشت.  زلزله کرمانشاه هم مثل هر اتفاق اجتماعی دیگری بعد از تب‌وتاب ابتدایی روبه‌فراموشی می‌رود. پس از آن همه تلاش‌های نیروهای خودجوش که متاسفانه به‌خاطر نداشتن مدیریت منسجم در منطقه بیهوده هدر رفت، بعضا در مناطقی هم کمبود نیرو وجود دارد. کمبود نیرو ماحصل پشتیبانی ناصحیح حتی در اعزام نیروهای مردمی و جهادی به منطقه است. هزینه اعزام به منطقه را عمدتا نیروهای جهادی از جیب خود می‌دهند و همین عامل باعث می‌شود تیم‌های بزرگ جهادی از حضور در منطقه عقب بمانند. در حال حاضر بنابر درخواست مردم به شدت نیاز به نیروی مامایی وجود دارد اما معلوم نیست حجم بالای نیروی ماما در کجا متوقف شده است که به بعضی از روستاها دو هفته‌ای است که پس از وقوع زلزله حتی یک ماما هم سرکشی نکرده است.

2- ارسال حجم بالایی از کنسرو، آب‌‌معدنی و نان به منطقه، نتیجه‌ای جز هدررفت آنها نداشته است. در روستاهای کوئیک و تپانی مردم نان‌های ارسالی به منطقه را خشک کرده بودند و به‌عنوان غذا به دام‌هایی که زنده ماندند، می‌دادند. حجم بالای آب‌معدنی‌هایی که بسته‌بندی شده و در گوشه و کنار خیابان‌ها رها شده است، نشان می‌داد که مردم تحت‌تاثیر فضای رسانه‌ای کمک‌هایی را به منطقه فرستاده‌اند که به هیچ‌وجه نیاز منطقه نیست یا برای نمونه وسایل گرمایشی بدون درنظر گرفتن امکاناتی مانند سوخت و برق ارسال شده است. نمونه کار مفیدی که درخصوص توزیع امکانات مشاهده کردم، توزیع هیترهای برقی مدل پنکه‌ای توسط نیروهای سپاه بود. اهالی روستای زرده به‌شدت از آن راضی بودند و می‌گفتند محیط چادر را گرم می‌کند. خوشبختانه نیروهای نظامی اعم از سپاه و ارتش در حال حاضر در شهر و روستا با توزیع دفترچه‌هایی تلاش دارند کمک‌های مردمی موجود در انبارها را به‌صورت مدیریت‌شده به دست مردم برسانند.

3- اما به‌عنوان شاهدی که دو هفته متوالی در منطقه بوده است به جرأت می‌گویم ناهماهنگی میان نیروهای امدادی و خدمات‌رسان و مسئولان بالادستی از زلزله دو هفته پیش کرمانشاه بدتر است. تا جو منطقه روبه‌آرامش است یک اتفاق سیاسی دوباره التهاب را به منطقه برمی‌گرداند. به مسئولان سیاسی، کشوری و لشکری اطلاع باید داد که روستاهای زلزله‌زده هرچه که ندارند عوضش اینترنت خوبی دارند که حرف‌هایشان را به سرعت به گوش مردم می‌رسانند. همین خبر تعلق نگرفتن وام بلاعوض به افرادی که کانکس دریافت کرده‌اند موجی از تنش را میان مردم ایجاد کرد. در بعضی روستاها حتی به نیروهای سازندگی اجازه آواربرداری داده نمی‌شود چون اعتقاد دارند به‌خاطر این خدمات از وام بلاعوض محروم می‌شوند. اگر مسئولان دولتی و کشوری و ارگان‌های مختلف بیشتر کار کنند و کمتر تسویه‌حساب‌های سیاسی خود را به منطقه بکشانند، حال مردم کردزبان زلزله‌زده روزبه‌روز بهتر می‌شود.