تاریخ : 1396,سه شنبه 19 دي12:44
کد خبر : 255153 - سرویس خبری : باشگاه نویسندگان

سیدکمیل حسینی؛

مراقب کینزی‌ها باشیم

به صورت خلاصه می‌توان گفت که کینزی با ارائه آمارهایی شبه علمی در دو کتاب تأثیر گذارش، زمینه را برای بازیگران دیگر این عرصه مانند وکلا، رفرمیست‌ها، قانون نویسان و ... فراهم ساخت تا ایشان با استناد به این آمارها دست به تغییرات در قوانین و مقررات و به تبع آن ایجاد تغییر در سبک زندگی جامعه، خصوصاً در بعد جنسی و عاطفی بزنند.

خبرنامه دانشجویان ایران: سیدکمیل حسینی*// در وقوع انقلاب جنسی آمریکا و تغییرات اسلوب‌های جنسیتی در ینگه دنیا، افراد و اندیشمندان زیادی نقش داشته‌اند. دسته‌ای از این جریان سازان، نخبگان علمی، فرهنگی و هنری بوده‌اند. در این بین می‌توان نام اشخاصی چون فروید (روانکاو)، مارگارت‌مید (انسان شناس)، ویلهم ریچ (روانکاو)، مارکوزه (فیلسوف و جامعه شناس) و... را نام برد. در این بین نقش یک نفر بیش از همه در وقوع انقلاب جنسی دهه شصت آمریکا پر رنگ است و آن کسی نیست جز آلفرد کینزی؛ زیست شناسی که سال‌های سال از زندگی خود را صرف مطالعه، توصیف و طبقه بندی زنبورها کرده بود. آلفرد کینزی با نوشتن دو کتاب «رفتار جنسی در زندگی انسان نر» و «رفتار جنسی در زندگی انسان ماده» زمینه نظری برای تغییرات اجتماعی را در سطحی ایجاد کرد که اکنون او را پدر انقلاب جنسی می‌خوانند.

او در این دو کتاب با مطالعات به ظاهر علمی به بررسی رفتارها و جرائم جنسی در جامعه آمریکا پرداخت. نتیجه آزمایش‌های کینزی در زمینه روابط جنسی زمینه تغییر قوانین بسیاری را به صورت مستقیم و غیر مستقیم فراهم آورد. بعدها برخی از دانشمندان به روش‌های علمی به کار رفته شده در این مطالعات ایراد گرفته و مدعی جعلی و ساختگی بودن این آمارها شدند، چنان که برخی گفتند کینزی در مطالعات خود و در انتخاب نمونه‌های آماری سوگیری داشته و با انتخاب زندانیان برای مطالعه و تعمیم نتیجه مطالعه به کل مردم آمریکا، اصول علمی را رعایت نکرده است.
مخالفت‌ها با کینزی تا جایی پیش رفت که عده‌ای او را ابزاری معرفی کردند که مورد استفاده صاحبان قدرت قرار گرفته تا بدین وسیله جریان‌های اجتماعی دگرگون شوند. البته که این ادعا شواهد مهمی نیز داشت که یکی از آنها، حمایت مالی بنیاد راکفلر از تحقیقات کینزی در آن سال‌ها بود.

به صورت خلاصه می‌توان گفت که کینزی با ارائه آمارهایی شبه علمی در دو کتاب تأثیر گذارش، زمینه را برای بازیگران دیگر این عرصه مانند وکلا، رفرمیست‌ها، قانون نویسان و ... فراهم ساخت تا ایشان با استناد به این آمارها دست به تغییرات در قوانین و مقررات و به تبع آن ایجاد تغییر در سبک زندگی جامعه، خصوصاً در بعد جنسی و عاطفی بزنند. البته این رابطه الزاماً یک سویه نبود، بلکه فشار مردمی ناشی از آمارهای کذب، تحلیل‌های بی‌پایه و ایدئولوژی‌های ناصحیح نیز، نهادهای فرادست را ملزم به تغییر در قوانین و تصمیمات کرد. در ایران نیز چند صباحی است که این روند در حال پیگیری است و تحلیل‌ها و آمارهای کذبی از سوی برخی استادان دانشگاه و جریان‌های سیاسی در جامعه پمپاژ شده و توسط رسانه‌های گوناگون تکرار می‌شوند، لابد به این امید که «مسلم سازی» و «اقناع توده» رخ داده و نهایتاً بر اساس همین آمارها و تحلیل‌ها، تصمیم سازی، قانون‌گذاری و تصمیم‌گیری صورت پذیرد.

برای نمونه چند ماهی است که برخی جریان‌های سیاسی و روشنفکران و حتی بازیگران و چهره‌ها، با تکرار آمارهایی در زمینه ازدواج‌های زودهنگام و طلاق‌های ناشی از آن در صدد هستند تا قانونی را مبنی بر ممنوعیت ازدواج دخترانی که کمتر از 18 سال دارند، تصویب کنند. این جریان رسانه‌ای آن‌چنان با قدرت به ارائه آمارها و تحلیل‌های خود در رسانه‌ها می‌پردازد که اکنون مخالف آنان، ظالمی تلقی می‌شود که گویا می‌خواهد نوجوانان را مورد سوء استفاده افراد هرزه قرار دهد یا راضی به مرگ‌های زود هنگام و نارضایتی از زندگی زناشویی این افراد است.

در واقع اکنون فشار بر مخالفان، آن‌چنان زیاد است که معمولاً کسی جرأت نمی‌کند از میزان واقعی آمارها، منابع و مآخذشان، روش شناسی مطالعات یا حتی آمارهای تطبیقی متناظر با این داده‌ها بپرسد. البته این روش محدود به مسأله ازدواج زودهنگام نیست و همین روش تا حدودی درباره آموزش جنسی به بهانه ایدز در مدارس یا ایجاد کلینیک‌های جنسی به بهانه «عامل اصلی بودن عدم رضایت جنسی در وقوع طلاق‌ها» یا آموزش جنسی به بهانه قتل آتنا، بنیتا و اهورا و از این دست ماجراها نیز پیگیری شده و البته بعدها مشخص شده که تمام این‌ها صرفاً بهانه‌هایی برای توجیه اجرای یک سری تعهدات بین المللی، از قبیل سند توسعه پایدار 2030 بوده‌اند.

در این میان عده معدودی هستند که مقابل این جریان‌ها و دروغ پردازی‌ها می‌ایستند و تلاش می‌کنند جعلی و ساختگی بودن این تحلیل‌ها را نمایان سازند. به عنوان نمونه مباحث دکتر سینا کلهر درباره آمارهای دروغین مرتبط با آسیب‌های ازدواج زودهنگام (مثلاً آمار بسیار پایین مرگ و میر ناشی از زایمان در این سنین)  اظهارات دکتر حسین مروتی درباره آمارهای بسیار اندک مبتلایان به ایدز در میان دانش آموزان و نقدهای شورای فرهنگی- اجتماعی زنان و خانواده بر اجرای بخش‌های مختلف سند 2030 تاکنون توانسته پرده از حقایق بسیاری بردارد. مشخصاً دولتمردان، سیاست مداران و توده‌های مردم باید متوجه کینزی‌هایی باشند که اکنون عزمشان را جزم کرده‌اند تا از طریق آمارها و تحلیل‌های غلط، ایران عزیز را به بلای خانمان سوز انقلاب جنسی مبتلا کنند.

کینزی‌های ایرانی در کمین‌اند!

* دانشجوی دکترای جامعه شناسی


کد خبرنگار : 23