تاریخ : 1348,پنجشنبه 11 دي07:00
کد خبر : 2569 - سرویس خبری : آخرین اخبار صفحه اول

ویژه های کیهان: بیایید همه دروغ بگوییم!

عضو گروهک منافقین از قول آشوبگران اضافه کرد که آنها شفافیت در کلام می خواهند. من هراس این را دارم که حرکت از هم بپاشد. سران حرکت تا حدودی هم در حالت شوک قرار گرفته اند چون خیال می کردند حکومت و رئیس جمهور منتخب شان خیال سازش با خارجی را دارند.

خبرنامه دانشجویان ایران:
نگرانی منافقین از شوک و انفعال شیخ و مهندس (خبر ویژه)
همکار نزدیک گروهک منافقین، ملاقات اخیر موسوی و کروبی را ناامیدکننده توصیف کرد. خانبابا تهرانی گفت: این ملاقات بیشتر حاوی گله بود نه بیان عزمی برای رهبری جنبش. آنها کلی گویی کردند.

این ضدانقلاب خارجه نشین در گفت وگو با دویچه وله افزود: این آقایان باید برنامه ای را تقدیم کنند که بتوانند نیروها را در عرصه مبارزه در میدان نگه دارند وگرنه خطر از دست رفتن یکپارچگی وجود دارد. من در کلام های بعدی آقای خاتمی یک چنین حاشیه روی هایی را می بینم. در گفت وگوهای آقای کروبی با چند روزنامه نگار هم چیزی فراتر از گله و انتقاد نبود.

عضو گروهک منافقین از قول آشوبگران اضافه کرد که آنها شفافیت در کلام می خواهند. من هراس این را دارم که حرکت از هم بپاشد. سران حرکت تا حدودی هم در حالت شوک قرار گرفته اند چون خیال می کردند حکومت و رئیس جمهور منتخب شان خیال سازش با خارجی را دارند.

خانبابا تهرانی با بیان اینکه توقع آشوبگران «تغییرات ساختاری» بود گفت: بی توجهی برخی از رهبران جنبش به این امر را به صلاح نمی بینم.

از سوی دیگر داریوش همایون وزیر اطلاعات و جهانگردی رژیم پهلوی و از عناصر تحت الحمایه صهیونیست ها در ایران، به رادیو زمانه گفت: تاثیر دوم خرداد این بود که به تدریج در خارج، شاید اکثریتی از نیروهای مخالف را کمابیش متمایل به جناح هایی از رژیم کرد و ارتباطات مستقیم برقرار شد. در نتیجه شکاف بزرگی در بیرون میان کسانی که طرفدار همکاری با بخشی از جمهوری اسلامی بودند و کسانی که تمامیت رژیم را نفی می کردند، به وجود آمد. جنبش سبز، این شکاف را به مقدار زیادی پر کرده است. امروز آن اختلاف شدید میان کسانی که می خواهند با بخشی از حکومت به مبارزه با بقیه حکومت بروند و کسانی که سراسر مخالف هستند، کمتر شده است. ما مبارزه ای را که در درون حاکمیت آغاز شده، فرصت بسیار خوبی برای پیشبرد مبارزه کلی می دانیم و در نتیجه به هیچ وجه میل نداریم موضع آن بخش که فعلاً زیر حمله است ضعیف بشود و جناح حاکمیت تقویت شود. اولویت کنونی شکست دادن احمدی نژاد است نه سرنگون کردن رژیم که امکان ندارد.

این عنصر صهیونیست و سلطنت طلب درباره سکوت و انفعال چند وقت اخیر موسوی، کروبی و خاتمی گفت: علت این است که آنها نمی توانند آنچه را مخالفان می خواهند بگویند و نمی خواهند متعهد به آنچه از نظر رژیم قابل قبول است بشوند، در نتیجه ساکت مانده اند. آنها همچنین نمی خواهند مطلبی بگویند که باعث تعطیلی حرکت یا تهدید و زندانی شدن خودشان باشد. در نتیجه مسکوت گذاشته اند.

از سوی دیگر بابک امیرخسروی از عناصر مرکزیت حزب منحله توده هم با ابراز ناامیدی از رسیدن به نتایج ملموس فوری گفت: تصور دستاورد سریع، فانتزی است.

گفتنی است یک ماه پس از آشوب های خیابانی، روزنامه آلمانی دی سایت تاکید کرد انقلاب ایران ضدزلزله است و با این هیجان ها و آشوب ها فرو نمی ریزد.

اپوزیسیون چند رأسی و دردسر از اینجا رانده ها و از آنجا مانده ها (خبر ویژه)
در حالی که برخی افراطیون مدعی اصلاح طلبی «بحران در رأس» مجموعه ائتلافی با اپوزیسیون را با تعابیری نظیر رهبری شبکه ای، ریاست افقی! و... توجیه می کنند، رئیس گروهک نهضت آزادی نسبت به این آشفتگی هشدار داد. یزدی در مصاحبه با سایت وابسته به جوانان کارگزاران گفت: ما نیازمند رهبری منسجم هستیم همچنان که فقدان آن باعث شکست های اصلاح طلبان تاکنون شده است.

ابراهیم یزدی افزود: آقای خاتمی نخواست یا نتوانست این نقش را برعهده بگیرد. در انتخابات سال 84 هم چند شرط برای حمایت از آقای معین پیشنهاد دادیم. یکی از آنها تشکیل جبهه فراگیر از اصلاح طلبان بود. آقای معین پذیرفتند اما متاسفانه برخی گروه های اصلاح طلب نپذیرفتند و پروژه با وجود آن که دو سال روی منشور آن کار شد اما اجرایی نشد. هنوز هم مسئله سر جای خود باقی است.

وی با بیان این که «استراتژی ها باید براساس نیازها تنظیم شود و چگونگی اعمال آنها برعهده رهبری جنبش است» تاکید کرد که با این وضع نمی شود به نظام فشار آورد و مذاکره کرد.

به خاطر رسوایی بیش از حد برخی شعارهای ضد انقلابی سرداده شده در تجمع حاشیه راهپیمایی روز قدس، یزدی مجبور شد در این مصاحبه تاکید کند «برخی از این شعارها سرچشمه اش در جای دیگری و خارج از رهبری جنبش اصلاح طلبی بود. بنابراین حرکت های اجتماعی]!؟[ منتظر ما نمی شوند و مسیر خود را طی می کنند». وی البته به منشأ آمریکایی و اسرائیلی آن شعارها اشاره ای نکرد اما صرف نظر از این سکوت قابل فهم! آقای یزدی، مسئله اساسی برای هدایت جریان فتنه این است که طراحان اصلی این جریان به امثال کروبی و موسوی و خاتمی، صرفا به چشم یک نردبان یا پل عبور نگاه می کنند و طیف های اصلی ضد انقلاب هرگز امثال آنها را به عنوان رأس قبول نخواهند کرد.

مسئله «رأس» طی چند ماه گذشته تبدیل به معضلی هم برای جبهه اصلی ضد انقلاب و هم برخی عناصر داخلی بریده از انقلاب و خط امام شده است. مسئله طیف دوم از آن جهت بغرنج تر است که با عملکرد خود بدگمانی و انزجار طرفداران اسلام و انقلاب را برانگیخته اند و نمی توانند روی آنها حساب کنند بنابراین- در صورت بازنگشتن از انحراف- باید سراغ ضد انقلاب بروند در حالی که گروهک های ضد انقلاب به دیده سرزنش و تحقیر به این عناصر پشیمان و انیمان می نگرند.

پورنجاتی: ما که زیرآبی رفتیم، بقیه هم خاتمی را با اپوزیسیون عوضی گرفتند (خبر ویژه)
نماینده مجلس ششم و مشاور خاتمی در زمان ریاست جمهوری وی اذعان کرد اصلاح طلبان مدعی حمایت از خاتمی بارها با وی بی صداقتی کرده و باعث خشم و اعتراض وی شده اند.

احمد پورنجاتی (عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم) طی مقاله ای در روزنامه اعتماد، به ماجرای دور زدن مجلس در سال 71 برای الحاق سازمان حج به وزارت ارشاد ( از طریق شورای عالی اداری) اشاره کرد و با تاکید بر نقش خود در ماجرا به عنوان «زیرآبی رفتن» نوشت: آقای خاتمی این شیوه زیرآبی رفتن را نمی پسندید. او به من و محمد شریعتمداری گفت «چرا راه قانون شکنی را هموار می کنید، من که برای اصلاح قانون از طریق مجلس آمادگی داشتم؟! شما فکلی ها هستید که استبداد ما را تئوریزه می کنید».

وی همچنین با اشاره به استعفای معین از وزارت علوم و معرفی فرجی دانا از سوی خاتمی که با کارشکنی و رأی عدم اعتماد مجلس مواجه شد، نوشت: من به عنوان مخالف صحبت کردم... به هر حال باید چیزی در مخالفت با وزیرجدید می گفتم. از سیاق سخنان من این چنین برمی آمد که گویی آقای خاتمی برای معرفی وزیر پیشنهادی کم و بیش مماشات و تمکین کرده و شخصاً کاندیدای دیگری را در نظر داشته است ... نتیجه رأی گیری مخالفت با وزیر پیشنهادی بود... از دفتر خاتمی نامه ای دست نویس آوردند. باز کردم، دستخط خاتمی بود. رنجیده بود از اینکه به مردم این گونه القا شود که خاتمی به آنها کلک می زند و برخلاف چیزی که به آن اعتقاد دارد عمل می کند و با مردم روراست نیست... خاتمی حق داشت عصبانی شود]![

پورنجاتی همچنین با اشاره به شرکت مداوم در جلسات مشاوره خاتمی، تصریح کرد که در این جلسات کسانی او را با رهبر اپوزیسیون عوضی گرفته بودند و جهت گیری برخی پیشنهادها رنگ و بوی مرزشکنی و نادیده انگاری ساختارهای قانونی نظام را داشت.

پورنجاتی هرچند در نوشته خود تلاش کرده خاتمی را تبرئه کند و به بازسازی چهره وی بپردازد اما نوشته وی لااقل این حسن را دارد که ولو با سانسور و اجمال و کتمان تندروی های بزرگ تر، اذعان می کند که برخی اطرافیان سیاسی نزدیک خاتمی، بارها وی را دور زده و درصدد رادیکالیزه کردن خاتمی و سوءاستفاده از موقعیت وی برای ساختارشکنی بوده اند. خاتمی خود نیز چندماه قبل از پایان ریاست 8 ساله اش اذعان کرده بود « از اردوگاه اصلاح طلبان صدای دشمن به گوش می رسد».

چندماه پیش هادی خانیکی و عماد باقی طی مصاحبه ها و مقاله های جداگانه - البته در خارج از شرایط زندان و کاملاً آزادانه همچون آقای پورنجاتی!- اعلام کردند که بسیاری از سخنرانی ها و پیام های مهم خاتمی را آنها می نوشته اند.

توقعات شترمرغ های سبز به روایت عضو فراری حلقه کیان (خبر ویژه)
یک عضو فراری حلقه کیان، تعریف جالبی از جنبش سبز کذایی ارائه کرد.

مجید محمدی در توصیف این جریان هرهری مسلک نوشت: آنها اهل ریاضت کشی نیستند. می خواهند با شورت کوتاه و تاپ بیرون بیایند. می خواهند سینه بزنند و شب اگر هوس کردند، لیوان شرابی بنوشند. می خواهند در بالای کوه زیر چادر هر که را خواستند در آغوش بگیرند و گرم شوند. می خواهند از زندگی لذت ببرند. می خواهند دوست پسر یا دوست دختر شان را هر جا که خواستند، ببوسند(!)

وی با «کولاژ» (ترکیبی) و «نامتعین» توصیف کردن عناصر میدانی جریان مذکور می نویسد «آنها چگونه می توانند ندای الله اکبر سر دهند و در عین حال با دوست دخترشان به راهپیمایی بیایند؟ چه طور می توان در ملأعام روزه خواری کرد و نصر من الله وفتح قریب سر داد؟ چطور در نمازجمعه به نحو مختلط و با کفش می ایستند و در پشت سر هاشمی رفسنجانی نماز می خوانند و به جای صلوات سوت و کف می زنند؟ آنها ریاضت کش نیستند.

گفتنی است حلقه کیان به اعتبار پیوند برخی اعضای آن به ناتوی فرهنگی و سازمان سیا، جزو پایه گذاران نفاق جدید و ترویج براندازی پشت نقاب تظاهر به دین و مسلمانی بود اما پس از نفوذ در قدرت (بعداز دوم خرداد 76) به تدریج ماهیت ضددینی خود را نشان داد و تا مرز انکار وحی، حمله به پیامبر و ائمه معصومین(ع)، تخطئه امام حسین(ع) و حمله به مبانی دین پیش رفت و کسانی از این جریان با هتاکی گفتند یا نوشتند که مشکل توسعه در ایران این است که هنوز خدا نمرده است، باید علیه خدا تظاهرات کرد، دین و دینداری و عزت دینی باعث خشونت است، اسلام آیینی ارتجاعی است، ختم انقلاب را باید اعلام کرد و...

جریان الحادی مذکور در پوشش روشنفکری دینی (التقاطی) در پوشش حمایت انتخاباتی از موسوی و کروبی به عرصه سیاسی بازگشت.

حکمرانی خوب آسونه میگی نه؟ از شهرام و بهزاد بپرس! (خبر ویژه)
رجب مزروعی عضو مرکزیت حزب مشارکت خواستار «حکمرانی خوب» شد.

وی طی مقاله ای که در سایت نوروز منتشر شد، نوشت: من نمی دانم وقتی می شود به شیوه ای حکومت کرد که اگر نه رضایت همگان بلکه غالب مردم را به دست آورد و بر توسعه و رفاه کشور و مردم افزود، چرا حکومتگران اصرار دارند به شیوه هایی حکومت کنند که روز به روز بر دامنه ناراضیان و عقب ماندگی کشور بیفزایند؟

مزروعی اضافه کرد: انجام حکمرانی خوب نیازها و الزامات فراوانی دارد که از دست اینان برنمی آید و گرفتاری ما همین جاست.

این نماینده مجلس ششم همچنین نوشت: غصه امثال بنده این است که چرا بیش از یک قرن است که کشورما باید دچار دور باطل نهضت های انقلابی و حکومت های استبدادی باشد و دائم نیروهای خلاق و روشنفکر و فعال ما در این دور باطل خرد و خمیر شوند و کشور هم نتواند از عقب ماندگی رهایی یابد.

البته مزروعی در این اظهارات قیاس به نفس کرده و عملکرد حزب و جریان متبوع خود را به انقلاب و نظام نسبت داده است چرا که اولاً اگر در سده گذشته نهضت های ملی و اسلامی به حکومت های استبدادی انجامید، علت آن، غفلت از دشمنان (آمریکا و انگلیس و دنباله های داخلی آنها) یا همدستی با آنها بود که طی دهه اخیر، نمونه های مشابه آن به وضوح از مدعیان اصلاح طلبی دیده شده است. ثانیاً درباره حکمرانی خوب و توسعه و رفاه عمومی و ناراضی کردن مردم نیز عملکرد مدعیان اصلاح طلبی در مجلس و دولت اصلاحات نمونه کاملاً جالبی است. همین طیف در آغاز فعالیت مجلس ششم به مردم اعلام کردند توسعه و رفاه اقتصادی ربطی به این مجلس و نیز دولت اصلاحات ندارد. شخص آقای مزروعی هم احتمالاً در راستای حکمرانی خوب بود که از پشت تریبون مجلس گفت: «اگر مرگ موش را هم مجا نی توزیع کنید، مردم برایش صف می کشند»! یا «مگر نمایندگان مجلس چه قدر وقت و حوصله و تخصص دارند که علاوه بر وظیفه نمایندگی، بر قراردادهای نفتی هم نظارت کنند»! پروراندن مفسدان اقتصادی که کوتوله آنها شهرام جزایری بود و 150 میلیارد تومان از بیت المال به غارت برد، احتمالاً از لوازم همان حکمرانی خوب بوده است یا فربه کردن شرکت تازه کار و بی تجربه پتروپارس (متعلق به بهزاد نبوی) با 8 میلیارد قرارداد نفتی رانتی که احتمالاً در راستای جلب رضایت شهروندان بود و...

بیایید همه با هم دروغ بگوییم! (خبر ویژه)
یکی از مسئولان دانشگاه الزهرا(س) هرگونه تنش و درگیری در مراسم سخنرانی استاد حسن رحیم پور ازغدی که دوشنبه گذشته به مناسبت بزرگداشت امام جعفر صادق(ع) برگزار شد را تکذیب کرد.

این مقام مسئول در دانشگاه الزهرا(س) با اشاره به این که دوشنبه گذشته به مناسبت بزرگداشت امام جعفر صادق(ع) مراسمی با سخنرانی استاد حسن رحیم پور ازغدی با عنوان «پدر عقلانیت، تجسم اخلاق» در این دانشگاه برگزار شد اعلام کرد: علی رغم این که این نشست با حضور متراکم و انبوه دانشجویان و اساتید در آرامش کامل و بدون کوچکترین تنشی میان دانشجویان با یکدیگر به پایان رسید جای تعجب است که سایت های وابسته به حزب مشارکت، نهضت آزادی و افراطیون طیف علامه به جعل خبر و شایعه پراکنی در این زمینه روی آوردند و ادعا کردند در این نشست دانشجویان به زد و خورد پرداختند و حتی موضوع سخنرانی استاد رحیم پور تغییر یافت!

این در حالی است که سخنرانی استاد رحیم پور ازغدی در این نشست با عنوان «پدر عقلانیت، تجسم اخلاق» در سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) که با حضور متراکم اساتید و دانشجویان همراه بود، از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی به طور کامل پخش شد.

این مقام مسئول در دانشگاه الزهرا که با خبرنگار کیهان سخن می گفت تاکید کرد چنین خبرسازی های خنده داری فقط دو دلیل می تواند داشته باشد. اول آن که جریان فتنه گر که پس از حوادث اخیر با بی اعتنایی گسترده اساتید و دانشجویان مواجه شده و دربه در به دنبال مستمع و دانشجو می گردد قصد دارد با تحرکاتی از این دست سکوت سرد و بی محلی دانشجویان در هفته های گذشته را جبران کند. عامل دوم هم این است که اصلاح طلبان که طمع فراوانی به محیط دانشگاه کرده اند اما در دو هفته گذشته بیش از چند ده نفر پای کار آنها نیامده، سعی می کنند با جعل و انتشار اخباری سراسر دروغ از این دست چنین القا کنند که فضای دانشگاه ها همچنان در اختیار آنهاست در حالی که دانشجویان و اساتید همه آرزوهای آنها برای سوءاستفاده از دانشگاه را ناکام گذاشته اند. جالب است که حتی پس از روشن شدن حقیقت مسئله بنگاه های خبری اصلاح طلب بر سیاست خبرسازی به جای خبررسانی اصرار می ورزند!