تاریخ : 1397,دوشنبه 08 مرداد19:11
کد خبر : 275440 - سرویس خبری : آخرین اخبار صنفی آموزشی

اوضاع پریشان زبان ملی در دانشگاه‌ها

مدیر گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی می‌نویسد: آیا شایسته است زبان بیگانه کلید ورود به تحصیلات عالی و تکمیلی دانشجوی فارسی‌زبان باشد، حال آنکه بر زبان مادری خود مسلط نیست؟

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از تسنیم، آموزش «زبان و ادبیات فارسی» در ایران؛ عنوانی که هم سهل است و هم ممتنع؛ هم می‌دانیم چیست و هم درک درستی از آن نداریم. ساده‌ انگاشتن این مرحله از آموزش در میان کودکان سبب شده تا بسیاری از دانش‌آموزان فارغ‌التحصیل از مدارس در سطح متوسطه و حتی گاه در سطح دانشگاهی، تسلط کافی به زبان رسمی کشور خود نداشته باشند و ای‌بسا همان‌ها به زبان دیگر، عمدتاً انگلیسی، آشنایی و تسلط کافی داشته باشند.

وضعیت آموزش زبان و ادبیات فارسی در رشته‌‌ای مانند علوم انسانی هم مناسب نیست. در تحقیقی که سال گذشته از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در میان دانش‌آموزان استان تهران صورت گرفته، مشخص شده است که دانش‌آموزان در رشته علوم انسانی، یعنی رشته‌ای که بیشتر با متون ادبیات فارسی و توانایی زبانی سر و کار دارد، به‌نسبت دانش‌آموزان دو رشته تجربی و ریاضی، در مهارت‌های خواندن و شنیدن، کمترین میزان را دارند. وضعیت آموزش زبان فارسی در سطح دانشگاهی و تحصیلات تکمیلی هم دست کمی از مدارس ندارد. بنا بر تحقیقات انجام شده عمده فارغ‌التحصیلان دانشگاهی به اندازه لازم بر تمامی مهارت‌های زبان تسلط ندارند.

حسن ذوالفقاری، مدیر گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان زبان و استاد دانشگاه، در یادداشتی به ضعف در نگارش تحقیقات دانشگاهی اشاره کرده و علل مختلفی را برای آن برشمرده است. نکته جالب آنکه ذوالفقاری معتقد است بخشی از اشکالات رایج در این تحقیقات، نشأت گرفته از ویرایش نادرست و غیر صحیح در کتب درسی است که عمدتاً دانش‌آموزان و دانشجویان از آن پیروی می‌کنند. نویسنده در این یادداشت علل دیگری را نیز برای این امر برمی‌شمارد؛ از جمله اینکه روش همگونی برای ویرایش در کشور وجود ندارد.

او در بخشی از این یادداشت می‌نویسد: مقصود از نگارش‌های دانشگاهی مجموعه‌ای از نوشته‌هایی است که در سطح استاد و دانشجو و در قالب پایان‌نامه، رساله، کتاب‌های آموزشی و درس‌نامه‌ها، پژوهش‌ها و تحقیقات دانشگاهی و مجلات علمی نگاشته می‌شود. این حجم البته کم نیست و اشکالات نگارشی و نارسایی‌های نوشتاری نیز هم. متاسفانه باید اذعان کرد نگارش دانشجویان و محققان فارسی‌زبان در نگارش‌های دانشگاهی بسیار ضعیف است. این نکته یکی از مسائل اصلی و دغدغه‌های علوم انسانی است. ضعف نگارشی در جامعه علمی فارسی‌زبان مسئله‌ای بسیار جدی و امری هویتی است؛ زیرا زبان رکن مهم هویت ملی است. شاید یک علت آن باشد که در نگارش دروس آموزشی مدارس و دانشگاه‌ها از این مسئله غفلت شده است. این مهارت‌ها باید به صورت پایه‌ای در مدارس و واحدهای دانشگاهی تقویت و تثبیت شود. اکنون در دانشگاه دو واحد عمومی زبان و نگارش فارسی در دوره‌های کارشناسی است که اغلب به خواندن متون ادبی اختصاص می‌یابد و آموزش درست‌نویسی مد نظر مدرسان نیست.

یکی دیگر از دلایل ضعف نگارش در فارسی‌نویسی عدم ویرایش درسی و طبعاً تقلید از روش نویسندگی این کتاب‌هاست. طبعاً متون پاکیزه درسی غیر مستقیم می‌تواند در درست‌نویسی اثر بگذارد و به خواننده و دانشجو قوانین زبان را آموزش دهد و شم درست‌نویسی آنان را تقویت کند. اکنون تعداد اندکی از درس‌نامه‌ها ویرایش جدی می‌شوند. مثل کتب منتشره از سوی انتشارات سمت و نشر دانشگاهی و برخی ناشران. بقیه به دلیل اهمیت ندادن ناشران به مسئله مهم ویرایش به فراموشی سپرده می‌شود. گویا ویرایش و کاربرد درست زبان موضوع اصلی نیست. اقتصاد نشر نیز بسیار بد است که به این نقصان دامن می‌زند.

به گفته مدیر گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ یکی از عادت‌های مرسوم استادان و دانشجویان ثقیل‌نویسی و غامض‌نویسی تعمدی است. مقصود آنکه دانسته دست به چنین کاری می‌زنند و کاربرد کلمات غیر فارسی، قلمبه، دشوار و عجیب و غیر ساده را نوعی فضل می‌دانند و چون اخلاف و اسلاف خود از این راه نمدی برای خود می‌دوزند تا احیاناً ضعف محتوا و رورش را در لابه‌لای دشوارنویسی خود پنهان کنند. وقتی هم از مزایای ساده‌نویسی و برکات آن برای خواننده می‌گوییم چنین نوشته‌هایی را سخیف و پیش پا افتاده می‌دانند؛ به خصوص در نامه‌نگاری اداری که مدیران هیچ‌گاه زیر بار نمی‌روند و دست از سر «امر به ابلاغ فرمایید»، «کان لم یکن»، «مزید امتنان» و... برنمی‌دارند. جملات طولانی، فاصله زیاد فعل و فاعل و ساخت‌های پیچیده ادبی از موانع اصلی انتقال روان مفاهیم در نوشته‌های فارسی است. باید این افراد می‌آموختند که انتقال جان کلام به زبانی ساده و رسا مهم است نه کاربرد اصطلاحات بغرنج، ساخت‌های زبانی پیچیده، اشاره و استعاره، جملات چند خطی. این‌گونه نوشتن در نگارش متون فنی نه تنها کمکی به سهولت انتقال مفاهیم نمی‌کند، بلکه عملاً سبب نقض غرض می‌شود.

او در بخش دیگری از این یادداشت به انبوده ترجمه‌ها در سال‌های اخیر و گرته‌برداری‌های مرسوم و تأثیر آن بر زبان فارسی اشاره کرده و می‌نویسد: ترجمه‌های نادرست متون علمی و تأثیر منفی ترجمه بر زبان فارسی مثل جملات طولانی، گرته‌برداری نادرست، آشنا نبودن مترجم به زبان مبدأ و مقصد، استفاده از ترجمه ماشینی، ترجمه متون درسی توسط دانشجویان و سرهم‌بندی آن به دست استاد و ... همگی موجب ضعف نوشتاری در زبان و نثر دانشگاهی شده است. امروز سرچشمه بسیاری از آسیب‌های زبانی ترجمه است. پایین بودن میزان مطالعات عمیق و درست متون زبانی و ادبی نویسندگان هم موجب تقویت نشدن نگارش می‌شود.

البته نبود مرجع واحد برای قواعد نگارش و ویراستاری، نبود رویه واحد میان زبان‌شناسان و ادیبان در قواعد درست‌نویسی، نبود قواعد و برنامه توسعه آموزش نوشتن به عموم،‌ عدم توجه جدی مسئولان فرهنگی به مقوله درست‌نویسی همگی بخشی از مشکل هستند که باید به عوامل درونی تعبیر شود.

ذوالفقاری در ادامه به نقش فرهنگستان زبان برای بهبود وضعیت موجود اشاره و تصریح کرد: برای رفع این موانع باید فرهنگستان زبان و ادب فارسی نقشی پررنگ‌تر ایفا کند و با همکاری یکپارچه با وزارتخانه‌های علوم، تحقیقات و فناوری، آموزش و پرورش، بهداشت درمان و آموزش پزشکی از یک سو و صدا و سیما، روزنامه‌ها و مراجع نشر کتاب از سوی دیگر برای نهادینه کردن آموزش همسان آیین نگارش و ویرایش اقدام عاجل و جدی کند. دولت نیز باید وزارتخانه‌های تابع خود که از بودجه عمومی استفاده می‌کنند، وادارد از دستور خط و دستور ویرایش مطابق مصوبات فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیروی کنند. در دانشگاه‌ها و مدارس استادان و معلمان خود آموزش‌های لازم را ببینند و دانشجویان و دانش‌آموزان را به درتست‌نویسی ملزم کنند و بخشی از ارزشیابی را بر مبنای درست‌نویسی قرار دهند. هر فارسی‌زبان به عنوان مهارت عمومی شهروندی و نه امری تخصصی که معمولاً به ادیبان می‌سپارند، باید با دستور خط و آیین نگارش آشنا شوند.

یکی از مسائل مهم در آموزش‌های تکمیلی باید آزمون‌های بسندگی باشد. کسانی که در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا قصد تحصیل دارند باید همچون آزمون تافل که شایستگی و مهارت دانشجویان را در زبان انگلیسی می‌سنجد، این آزمون نیز باید مهارت کاربرد زبان مادری را بسنجد و دانشجو در این صورت حق ادامه تحصیل بیابد. کاری که در حفظ زبان مادری بسیار مهم است و می‌تواند ضامن تبدیل زبان فارسی به زبان علم باشد. آیا شایسته است زبان بیگانه کلید ورود به تحصیلات عالی و تکمیلی دانشجوی فارسی‌زبان باشد، حال آنکه بر زبان مادری خود مسلط نیست؟