تاریخ : 1397,یکشنبه 04 شهريور15:35
کد خبر : 279475 - سرویس خبری : فرهنگی اجتماعی

نقدی بر دو سریال جدید صداوسیما که این روزها در حال پخش هستند؛

سریال‌هایی که دیده نمی‌شوند!

با توجه به اینکه این فیلم در سه فصل قبل از انقلاب، دوران دفاع مقدس و زمان حال قرار است تولید شود، جدا از تکنیک‌هایی که منوچهر هادی به کار برده است ممکن است در اوایل چندان بازخوردی بین مخاطبین نداشته باشد، دلیل آن نیز به خاطر قصه‌ای است که دنبال می‌کند.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این روزها در صدا و سیما سریال های خوبی در حال پخش است. سریال های که سلیقه های مختلف شاید از سر بی خبری و عدم تبلیغ مناسب، از پخش همچین سریال های دیدن آن را از دست بدهند، در این گزارش دو فیلم آرماندو و دلدادگان را بررسی کردیم دو فیلمی که در کمال شایستگی و ستارگانی که در آنها ایفای نقش کرده اند اما دیده نشده اند!

سریال‌هایی که دیده نمی‌شوند!

آرماندو
آرماندو نام یک مجموعه تلویزیونی به تهیه کنندگی ایرج محمدی و کارگردانی احسان عبدی‌پور و به نویسندگی امیر طاهری، عباس نعمتی، صادق خوشحال می باشد که در سال ۱۳۹۶ تولید شده‌است، این سریال از 13 مرداد تا کنون در حال پخش است.

آرماندو داستان جوان ساده و مهربانی به نام آرمان را روایت می کند که سعی دارد مشکلات خواهرش و فرزندان خواهرش را برطرف کند. اما در این مسیر درگیر مسائلی می شود.

رضا صائمی(منتقد)این گونه آرماندو را توصیف میکند:  قصه حول محور شخصیتی به اسم آرمان روایت می شود. او جوان ساده و مهربانی است که سعی دارد مشکلات خواهرش ( مرجانه گلچین) و فرزندان خواهرش را برطرف کند اما خودش در این میان گرفتار موقعیت و ماجرایی عاشقانه می شود. قصه در کشمکش این موقعیت پارادوکسیکال بنا شده و به دو قطبی «عشق و وظیفه» بدل می شود که اتفاقا طنز ماجرا نیز محصول همین تضاد است. در واقع یک سنتز کمدی که این امکان را فراهم می کند تا هم بتوان بافت کمیک قصه را بسط داد و هم سویه انتقادی- اجتماعی قصه قوام یابد. در واقع نوعی جدیت در کنار کمدیت قرار می گیرد که منطق آن را در رفتارشناسی روزانه آدمها هم می توان تشخیص داد. آدمهایی که در عین اینکه به شکل جدی به زندگی می پردازند یا زندگی را جدی می گیرند اما شوخ طبعی های آنها فراموش نمی شود. در واقع در آرماندو با آدمها و دردسرهایشان مواجه می شویم . دردسرهایی که نه با سردرد همراه است و نه سرگیجه بلکه در یک درهم تنیدگی دراماتیک، هویتی واحد پیدا کرده و یگانه می شود.

شاید بتوان برگ برنده سریال آرماندو را که او در نوع خودش متمایز می کند پرداختن آن به مساله هنروران سینمایی است که در دل قصه گنجانده شده و از طریق مخاطب به نوعی با پشت صحنه سینما و فیلم و سریال سازی هم آشنا می شود. توجه به زندگی هنروران و بهره گیری طنازانه از این ظرفیت را باید هوشمندی عبدی پور و تیمش در جذب مخاطب دانست. اینکه وارد زندگی خانوادگی هنروران و مناسبت های آن شده فرصتی فراهم می کند تا نسبت به زندگی روزمره و زندگی حرفه ای در این صنف بازنمایی شود که از کنار آن البته امکان تاویل های دیگری از جمله تاویل های روانشناختی از نسبت بین نقش های که انسان در زندگی و در موقعیت های مختلف بازی می کند، فراهم شده است. در میان بازیگران نمی توان به سادگی از بازی حمید رضا آذرنگ گذشت که شخصیت اصلی و محوری این سریال را بازی می کند. درک درست او از نقش و بازنمایی آن در موقعیت های پر فراز و نشیب نقش آرمان، هم بخش دیگری از توانمندی او را در بازیگری نشان می دهد و هم در بالانس کردن درام و ریتم آن در این سریال بسیار موثر است. تغییر چهره آرمان به واسطه هنرور بودن او زیاد اتفاق می افتد و این به آذرنگ کمک کرده تا توانایی خود در پردازش و پرزنت کردن نقش را بیشتر نشان دهد. او چند شخصیته نیست اما به دلیل موقعیت حرفه ای اش چند نقش و شخصیت را بازی می کند و به خوبی از پس آنها بر می آید. احسان عبدی پور با انتخاب آذرنگ برای نقش اصلی سریالیش هوشمندی خود را در انتخاب بازیگر نشان داده است.

آرماندو هم در انتخاب سوژه و نوع قصه اش و هم در شیوه روایت و داستان پردازی و هم در شکل دهی به ساختار کمدی و طنازانه اش، سریال متفاوتی است و این تفاوت ممکن است با عادات متعارف مخاطب سریال های تلویزیونی متمایز باشد. تمایزی که باید آن را پاس داشت و تلاش کرد تا آن را به مثابه یک تجربه جدید اما جذاب سریال دیدن، درونی کرد.

سریال‌هایی که دیده نمی‌شوند!

دلدادگان
دلدادگان نام فیلمی است که ابتدا با نام پاهای بی قرار از تابستان ۱۳۹۶ ساخت آن آغاز شد به کارگردانی منوچهر هادی و تهیه کنندگی ایرج محمدی ، این سریال قرار بود از شبکه پنج سیما پخش شود اما بعد از مدتی این تصمیم تغییر کرد و پخش سریال را شبکه سه سیما به عهده گرفت و این روزها در حال پخش است.

این سریال با مضمونی خانوادگی و اجتماعی است که قصه دو خانواده را روایت می کند که بعد از سالها دوری با هم رو به رو می شوند. این مجموعه روایتگری از زمان قبل انقلاب تا عصر حاضر است ، در بطن فیلم رگه های از مسائل اعتیاد و فساد اقتصادی وجود دارد و همین موضوع فرزندان این خانواده ها را قربانی می کند. داستان با محوریت اجتماعی است ولی در بخش هائی به دوران انقلاب ایران و دفاع مقدس هم می پردازد

برومند شکری(منتقد) این گونه در مورد دلدلدگان نوشت: نکته مهمی که قبل از همه چیز باید به آن تامل داشت این است که؛ به نظر  منوچهر هادی سبک یا موضوع خاصی را دنبال نمی کند. ولی با توجه به فیلمهائی که در پنج سال گذشته ساخته است چند نکته مهم در آثار ایشان به چشم می خورد که دانستن آن خالی از لطف نیست.

اول اینکه فیلمهای وی چه در سینما و چه در بخش خانگی فروش فوق العاده ای داشته است. فیلم آینه بغل این کارگردان توانست مرز بیست میلیارد تومان گیشه را بشکند و این فروش تقریبا برای کارگردانی چون او با توجه به وضعیت بد اقتصادی ایران، غیر قابل پیش بینی بود. دوم به موضوعات مختلف و متنوعی می پردازد.  نگرش وی نسبت به موضوعات جامعه محدود نیست و چون برخی از کارگردانان و یا دست اندرکاران سینما سلیقه ای فعالیت نمی کند. مثلا شاهد هستیم که برخی در این صنف به هیچ وجه وارد مضامین دفاع مقدس یا موضوعات انقلابی نمی شوند و دایره خود را تا شعاعی تزدار و پیچیده پیش نمی برند. و سوم بهره گرفتن از بازیگران پیشکسوتی است که در چند دهه گذشته به عناوینی به فراموشی سپرده شده اند.

با توجه به اینکه این فیلم در سه فصل قرار است تولید شود که بخشی از آن به قبل از انقلاب، بخشی به دوران دفاع مقدس و بخشی به حال بپردازد جدا از تکنیک های که کارگردان به کار برده است ممکن است در اوایل چندان بازخوردی بین مخاطبین نداشته باشد، دلیل آن نیز به خاطر محتوا و موضوعی است که قصه دنبال می کند و اینکه مردم با رخدادهای سیاسی چند سال گذشته و وضعیت نا به سامانی که به خاطر معیشت هم اکنون درگیر آن هستند ممکن است علاقه ای به اتفاقات دوران انقلاب نداشته باشند ولی هر چه قصه پیش برود و موضوع را به مسائل روز  نزدیک کند و اتفاقاتی چون اعتیاد و فساد اجتماعی را به چالش بکشاند انگیزه مخاطب را به این سریال  بیشتر خواهد نمود.

* گزارش از مجتبی دنیایی


کد خبرنگار : 84