تاریخ : 1397,پنجشنبه 05 مهر12:28
کد خبر : 283871 - سرویس خبری : خبرهای ویژه

چرا به یکباره پروژه گفتگوی روحانی- ترامپ علیرغم تمایل هر دو طرف با شکست مواجه شد؟

ترامپ ۲۰۱۸، همان روحانی ۲۰۱۳ است

اما سیاست‌های مثلث ریاض- تل‌آویو- نئوکان‌ها سبب شد تنها دو روز مانده به نشست مجمع عمومی سازمان ملل حادثه تروریستی اهواز رخ دهد. حادثه‌ای که پشت بندش به رژیم سعودی ختم شد و با فضای بوجود آمده عملا امکان هر گفتگویی در هر سطحی را طرف‌های ایرانی و آمریکایی سلب کند.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ سپتامبر 2013 بود که روحانی در مسیر بازگشت به فرودگاه جان اف. کندی نیویورک به صورت تلفنی با باراک اوباما صحبت کرد. تماسی که برخی از روزنامه های اصاح طلب آن را بزرگترین تابوشکنی در طول عمر جمهوری اسلامی دانسته و گفتند که بعد از این باید منتظر آب شدن یخ روابط بین دو کشور با سرعت بیشتری باشیم؛ حتی برخی از چهره های شاخص بخش خصوصی خبر از راه اندازی خط هوایی تهران- واشنگتن داد.

بعد از مدت کوتاهی، حسن روحانی در گفتگو با نشریه فایننشیال‌تایمز در پاسخ به این سوال که « آیا آماده هستید که شاید در آینده اوباما را به تهران دعوت کنید؟ درباره وی به عنوان یک شخصیت اصلاح‌طلب چه فکری دارید؟» چنین گفت: «در گفت‌و‌گوی تلفنی [ماه سپتامبر] که داشتیم،‌وی را فردی بسیار مؤدب و باهوش یافتیم. همانگونه که قبلا نیز گفتم، مسائل ایران-آمریکا بسیار پیچیده هستند و در یک بازه زمانی کوتاه نمی‌توانند حل شوند. علی‌رغم پیچیدگی‌ها، گشایشی در 100 روز گذشته پدید آمده است که می‌تواند بعدا گسترش یابد.»

ترامپ ۲۰۱۸، همان روحانی ۲۰۱۳ است

این مودب پندار روحانی از اوباما در آذرماه 92 به خاطر نیازی بود که وی به تسریع در اجرایی شدن وعده های انتخاباتی داشت. در آن سال ها باورعمومی این بود که اگر توافق هسته ای به دست آید، مشکلات اقتصادی که از پایان سال 90 شروع شده به پایان خواهد رسید و به همین دلیل نیز به روجانی رای دادند. روحانی وتیم سیاست خارجی وی نیز به توافق هسته ای به چشم بزرگترین دستاورد خود نگاه میکرد که باعث مانا شدن نام این دولت خواهد شد.

همین نیاز به توافق هسته ای برای مصرف داخلی بود که سبب شد برجام با آن محتوای ضعیف والبته با لابی گسترده در مجلس و ایجاد شکاف های اجتماعی عمیق در کف جامعه با سرعت باورنکردنی در 20 دقیقه به تصویب برسد. برجامی که روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 96 از آن به عنوان تنها دستاورد خود در مناظرات تلویزیونی بهره برد و بعد از پیروزی عملا برجام به طفل یتیمی شبیه شد که هیچکس حاضر نیست سرپرستی آن را برعهده بگیرد.

همین وضعیت نیاز به دستاورد بزرگ برای مصرف داخلی این روزها گریبانگیر ترامپ هم شده است. نیاز تاکتیکی جهت موفقیت استراتژیکی همان چیزی است که در ۹۲ روحانی را برای موفقیت‌اش در گشایش مذاکرات هسته ای متوسل به چرب زبانی برای اوباما می‌کرد و اینک همان «نیاز» در ۹۷ و بمنظور گشایش بخت جمهوری خواهان در انتخابات کنگره، ترامپ را به شیرین بیانی برای روحانی مرتکب می کند.

اصرار ترامپ به نشست با روحانی ناشی از این واقعیت بود که ریس جمهور آمریکا و جمهوریخواهان در حال حاضر وضعیت نامساعدی در افکار عمومی آمریکا دارند و با حفظ همین وضعیت، شکست ایشان در انتخابات پیش روی کنگره تقریبا قطعی است مگر آنکه ترامپ در فرصت باقیمانده بتواند جهت تغییر افکارعمومی برگ برنده ای را بر روی میز بگذارد.

بر این اساس ترامپ تمایل داشت از فرصت حضور روحانی در نیویورک استفاده کرده و با ترتیب نشستی ولو از «موضع قلدرانه» و بدون توجه به نتایج آن نشست «صرف برگزاری آن نشست» را با این بسته بندی به افکار عمومی در آمریکا بفروشد که: توانستم همانند کره شمالی، ایران را نیز از موضع قدرت و با حربه تحریم، پای میز مذاکره بنشانم.

این نیاز به نمایش قدرت بود که سبب شد تمام رسانه ها و جریانات پشت پرده برای القای رویکردی که در کریدورهای سازمان ملل مورد وثوق لایه‌هائی از «سمپات‌های روحانی» نیز قرار داشت و ایشان نیز کوشیدند از استیصال ترامپ بهره برده و ضرورت نشست و امتیازگیری از ترامپ را به محافل تصمیم ساز نظام در داخل ایران پمپ کنند!

مقاله «نیاز روحانی و ترامپ به حرف زدن» منتشره در روزنامه نیویورک تایمز ۵ سپتامبر، در کنار انتقال پیام این مقاله به تصمیم سازان نظام آن هم بمنظور متقاعد کردن حکومت به ضرورت این نشست، جهد وافری بود که نهایتا قرار بود به نشستی خصوصی بین روسای جمهور ایران و آمریکا و با دعوت و میزبانی دبیرکل سازمان ملل در حاشیه مجمع عمومی سازمان در نیویورک منجر شود.

ترامپ ۲۰۱۸، همان روحانی ۲۰۱۳ است

اما سیاست های مثلث ریاض- تل آویو- نئوکان ها سبب شد تنها دو روز مانده به نشست مجمع عمومی سازمان ملل حادثه تروریستی اهواز رخ دهد. حادثه ای که پشت بندش به رژیم سعودی ختم شد و با فضای بوجود آمده عملا امکان هرگونه گفتگویی در هر سطحی را از دو طرف ایرانی و آمریکایی سلب کند.

«ایرانی‌ها می خواهند با من ملاقات کنند اما پیش از آن باید لحن خود را تغییر دهند» تنها یک روز بعد از «دوست داشتنی خواندن روحانی» ترامپ نشان دهنده میزان تاکتیکی بودن این گفتگوها است. تغییر موضع سریع ترامپ نشان داد علیرغم همه القائات داخلی و خارجی ترامپ خواستار استفاده از برگه ایران برای بهبود جایگاه خود در سیاست داخلی امریکا است و نه حل واقعی موضوعات دوطرفه.

اما نکته جالب این روند فوق سریع این است که هنوز هم مثث جنگ طلب فوق الذکر عنان سیاست خارجیترامپ را در دست دارند و ترامپ بیزینسمن و روحانیو اعوان و انصارش مغلوب این بازی پیچیده.

* گزارش از سعید درویشی


کد خبرنگار : 84