تاریخ : 1398,شنبه 13 مهر12:49
کد خبر : 330529 - سرویس خبری : خبرهای ویژه

بررسی صعود تا افول ولیعهد جوان سعودی؛

سقوط آزاد شاهزاده محمد بن سلمان

سعودی با تکیه بر دوستان منطقه ای و آمریکا علم مخالفت با جمهوری اسلامی را برداشته و با اتهام زنی به ایران مبنی بر دخالت در امور کشورهای منطقه، تشکیل مجدد امپراطوری ایران و خرابکاری ایران در کشورهای عرب منطقه سعی دارد جمهوری اسلامی را تحت فشار بگذارد.

به گزارش خبرنگار«خبرنامه دانشجویان ایران»؛ همواره اختلافات بین سعودی و جمهوری اسلامی وجود داشت و این اختلافات موضوع تازه ای نیست البته در برهه های مختلف شدت و ضعف این اختلافات متفاوت بوده و گاها نزیک می شدند و گاهی هم به شدت دچار تنش تا مرز جنگ می شدند.

اختلافاتی که ریشه ای اعتقادی و ایدئولوژیک دارد و در هر مقداری هم که بهم نزدیک شود امکان برادری واقعی بین دو کشور را غیر ممکن می کند.

سعودی داعیه دار اسلام سنی مذهب است و ایران داعیه دار اسلام ناب شیعی، نگاه شیخوخیتی و البته افراطی گرایانه سعودی به جهان اسلام و منطقه جنوب غرب آسیا همچنین نگاه نژاد پرستانه عرب-عجمی و بدتر از آن بنیان های اعتقادی وهابیت و سلفی گری هر کدام به نحوی این اختلافات را بیشتر کرده اند.

سعودی با تکیه بر دوستان منطقه ای و آمریکا علم مخالفت با جمهوری اسلامی را برداشته و با اتهام زنی به ایران مبنی بر دخالت در امور کشورهای منطقه، تشکیل مجدد امپراطوری ایران و خرابکاری ایران در کشورهای عرب منطقه سعی دارد جمهوری اسلامی را تحت فشار بگذارد.

از طرفی با روی کارآمدن سلمان بن عبدالعزیزسعودی نقاب دیپلماتیک روابط دو کشور فرو ریخت و به واسطه قدرت گرفتن افراد ناپخته ای چون بن سلمان و عادل الجبیر و اتهامات عریان آن ها این اختلاف وارد فاز جدیدی شده، فازی که همه ارتباطات ممکن را به حداقلی ترین حالات ممکن خود تقلیل داد.

با شروع شکل گیری و شورش های داعش در عراق و سوریه رسما دو کشور در دو فاز جنگی و خصوصا پشتیبانی جنگی در مقابل هم قرار گرفتند، سعودی که عراق و سوریه را در دامان ایران می دید با پشتیبانی مالی بهمراه قطر و بحرین و دیگر دوستان منطقه ای، پشتیبانی اطلاعاتی و نظامی آمریکا و اسرائیل با استفاده از تکفیری های افراطی یکی از تلخ ترین و جنایت بار ترین جنگ های تاریخ را به راه انداخت.

همزمان سعودی ها با ولیعهد جوان و افسارگسیخته خود به یمن نیز حمله می کنند و دور جدیدی از جنایت را به واسطه پول و نفت را رقم می زنند.

تا اینجا روز به روز سعودی ها از پیشروی های جدی کامشان شیرین است و در حال پیشروی اند، از سمتی بزرگ ترین قرارداد نظامی تاریخ را با آمریکا منعقد کرده اند، از سمتی دیگر رقیب منطقه ایشان یعنی ایران تحت شدیدترین تحریم ها قرار دارد، دوستان منطقه ایش در حال شکست های پیاپی از داعش و عقب نشینی هستند.

البته اشغال کنسولگری عربستان در مشهد توسط چند جوان ناآگاه حداقل ارتباط ایران و سعودی را از بین برد و اختلافات را به فاحش ترین حالت ممکن در تاریخ دو کشور رساند.

سعودی ها سرخوش از پیروزی ها بودند که ورق برگشت، مرجعیت شیعی در عراق پای کار جنگ آمد، فتوای آیت الله سیستانی جوانان عراقی را به خط کرد، اختلافات سیاسی عراق با تذکر آیت الله خامنه ای کنار گذاشته شد،حشد الشعبی نسخه عراقی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پا به عرصه تقابل با داعش گذاشت، حزب الله لبنان وارد کارزار شد و ایران پشتیبانی مستشاری اش را آغاز کرد، داعش کم کم عقب رانده شد، ترکیه با تغییر راهبرد به سمت محور مقاومت آمد، قطر به سمت ایران تغییر نگاه داد و داعشی ها در حال پسروی بودند تا اینکه قاسم سلیمانی اعلام رسمی پایان حاکمیت داعش را اعلام کرد,عراق پاکسازی شد و در حال بازساخت است، سوریه جشن پیروزی اش را در دفتر آیت الله خامنه ای گرفت.

جنگ در یمن نیز به شکل غیر قابل باوری تغییر کرد، یمن بی دفاع که روز به روز بمباران می شد و در حال سوختن زیر آتش حملات سعودی و امارات بود، با حمله پهپادی به تاسیسات و صنایع نفتی آرامکوی عربستان آن هم در عمق 1200 کیلومتری خاک سعودی دنیا را دست به دهان گذاشت و در «عملیات نصر من الله» نیز کاملا دست برتر جنگ شد و سعودی را به زانو درآورد.
سعودی بعد از ناکامی در سناریوسازی علیه ایران در مجامع بین المللی و نا امیدی از آمریکا و صنایع نظامی و دفاعی اش در برابر حملات احتمالی ایران و همپیمانانش راهی جز تغییر راهبرد نداشت.
سعودی در حالی خود را بازنده می بیند که سامانه های دفاعی آمریکایی حتی قدرت رهگیری حمله یمنی ها به آرامکو را نداشتند، گاو شیر ده نیز خطاب می شدند، ایران در اوج اقتدار پهپاد فوق سری آمریکا را سرنگون می کند و نفتکش انگلیسی را به بند می کشد.

جوانان حاکم در سیاست گذاری جنگی سعودی تازه به فهم واقعی از سیاست و جنگ رسیده اند و فهمیده اند قدرت منطقه ای فراتر از پول نفت و خرید جنگ افزار است، کم کم راهبرد مذاکره به جای جنگ را در قبال ایران در دستور کار قرار می دهند.

بن سلمان شکست خورده دست به دامان واسطه ها شده و سعی دارد با واسطه گری عراق و پاکستان از فاز سقوط آزاد در مناسبات منطقه ای خارج شود، البته راهبرد ایران در قبال همسایگان همیشه صلح و برادری بوده و به همین دلیل جمهوری اسلامی از تغییر نگاه و راهبرد سعودی به بن بست خورده، استقبال می کند.

هر چند تفاوت های بنیادین و انحرافات عمیق وهابیت و سعودی بعید است اجازه نزدیک شدن دو کشور به هم دیگر را بدهند، اما حداقل می تواند افول و سقوط سعودی را به تاخیر بیندازد.

در کنار این مسائل نیویورک تایمز یکی از علل این سقوط را دو تن از شخصیت‌های نزدیک به بن سلمان می داند: « این دو شخص سعود القحطانی(۴۰ ساله) و ترکی آل الشیخ(۳۷ ساله ) از نزدیکان محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان در پشت پرده این وقایع‌ هستند که فاقد تجربه و شایستگی‌های لازم‌اند. این دو تن نقش‌های محوری در بسیاری از نمایش‌های جسورانه داشتند که موجب به قدرت رسیدن این شاهزاده جوان و برکناری ولیعهد سابق، بازداشت افرادی از خاندان حاکم و تجار در هتل ریتز کارلتون در ریاض، ربودن سعد الحریری، نخست وزیر لبنان و کشمکش‌های دیپلماتیک با قطر و کانادا داشتند. حتی افرادی از خاندان حاکم عربستان از دو دوست بن سلمان رعب و وحشت دارند.»

حالا می توان معنی جملات اخیر بن سلمان را فهمید ، ولیعهد سعودی در آخرین اظهارات خود  تاکید کرد که وی راه حل سیاسی را به راه حل نظامی ترجیح می‌دهد چرا که «وقوع هرگونه جنگ بین تهران و ریاض اقتصاد جهانی را به ورطه سقوط می‌کشاند.»

*گزارش از حمزه دستیار


کد خبرنگار : 85