تاریخ : 1398,دوشنبه 27 آبان15:07
کد خبر : 335247 - سرویس خبری : خبرهای ویژه

گزارشی از سوالات بی‌پاسخ مردم درمورد یک مصوبه جنجالی؛

خلاء پاسخگویی دولت عامل نگرانی مردم

برای حمایت از قشر محروم سه راه بیشتر نداریم، یا باید مالیات مردم را افزایش دهیم و از محل درآمد حاصل از آن پرداخت ها را انجام دهیم، یا باید نفت بیشتری صادر کنیم و از محل آن این هزینه‌ها را تامین کنیم و یا باید از یارانه‌ها بکاهیم و از محل آن به خود مردم نیازمند برگردانیم.

به گزارش خبرنگار«خبرنامه دانشجویان ایران»؛ ساعت 00:00 جمعه 24 آبان ماه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران سه قوه تصمیم مشترک خود را اعلام کردند، تصمیم مهمی برای سهمیه بندی بنزین و استفاده مجدد از کارت هوشمند سوخت که طی آن قیمت بنزین آزاد با رشد سه برابری به 3000 تومان رسید.

قبل از اینکه کارشناسان اقتصادی، صدا وسیما و یا هر نهاد دیگری تصمیم به آگاهی بخشی این طرح و شمردن مزایای آن کنند، سوال بزرگی ذهن جامعه را به خود مشغول کرده بود، چرا تصمیم با این درصد اهمیت بامداد روز عید و یک روز تعطیل خبری می شود؟

شوک وارد شده به جامعه به شدت در فضای مجازی تحلیل و پیمایش می شد، چرا تصمیم باید در چنین وقتی رسانه ای شود؟ آیا این فرآیند رسانه ای عجیب و غریب دلیل خاصی دارد؟

سوال بعدی چرایی بازگشت کارت هوشمند سوخت بود! مگر کارت هوشمند سوخت در همین دولت حذف نشده بود؟ مگر این فرآیند را به عنوان یک فرآیند غلط و ناکارآمد معرفی نکرده بودند پس چرا باید یک سیاسیت غلط دوباره اجرایی شود؟

هنوز جامعه گیج و مبهوت این سوال است که سوال دیگری فضا را پر می کند، مگر رئیس جمهور بنزین دو نرخی را عامل فساد نمی داند و آن را فساد زا نمی خواند؟ پس چرا بنزین دو نرخی است؟ فساد زایی و این صحبت ها چه می شود؟

رئیس جمهور گفته است که این اقدام به نفع مردم است، ولی چگونه؟ نفع آن از چه طریقی با چه فرآیندی؟ کی و کجا به مردم می رسد؟ مزایای این تصمیم کجا نمود می کند؟جامعه بشدت درگیر این مسائل است، خبری از پاسخگویی نیست و یک سوال بسیار مهم همه این سوالات را پوشش می دهد، چرا کسی پاسخگو نیست؟ چرا دولت به مردم توضیح نمی دهد؟

همزمان با این حجم سوال و هجمه رسانه های ضدانقلاب و معاندین در فضای مجازی از روز شنبه هم در چند شهر کشور اعتراض به گران‌شدن بنزین از اولین ساعات صبح آغاز شد. این تجمعات محدود البته با بارش برف و باران و ترافیک در معابر همراه شده و تاثیر بیشتری بر جریان رفت و آمد شهروندان گذاشت. گرچه، اعتراضات مردم در بسیاری از نقاط کشور آرام  و در قالب تجمعات ۱۰۰ یا ۲۰۰ نفره گزارش‌ شده است، اما سوء استفاده از این اعتراضات و کشاندن آن به معابر اصلی و بزرگراهها، باعث معطلی مردم و ترافیک سنگین شد.

با مدارای نیروهای انتظامی و امنیتی در دو روز اول و سوء استفاده افراد فرصت طلب و وابسته به گروهک‌های برانداز، نیروی انتظامی و دیگر نهادهای امنیتی نسبت به ادامه آشوب و تعرض به جان و اموال مردم، هشدار جدی دادند. وزیر کشور، دادستان کل کشور، فرمانده نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و ... از جمله شخصیت‌ها و نهادهایی بودند که اعلام کردند از این پس با هرگونه اخلال در نظم و آشوب برخورد قاطع صورت خواهد گرفت.

همزمان رئیس‌جمهور، رئیس دفتر رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه در روزهای اعلام خبر گرانی بنزین تأکید کردند که این تصمیم دولت نیست، این تصمیم نظام است و تصمیم گران‌سازی بنزین با تأیید رهبر انقلاب بوده است!سخنانی عجیب و فرصت‌طلبانه که البته با سخنان روز یکشنبه گذشته رهبر انقلاب مشخص شد که مسئله به هیچ‌وجه دستور یا خواسته ایشان نبوده است.

تصمیم مفید و سودآوری که بدون اقناع جامعه، بدون آمادگی ذهنی جامعه از مزایا و مواهب آن، بدون زمینه سازی هایی چون افزایش ظرفیت جایگاه های CNG، عاری از هرگونه تدبیری برای حمایت از خریداران خودروهای دوگانه سوز با ارائه تسهیلات، عدم حمایت از توسعه حمل و نقل عمومی و کمک به زیرساخت های آن، بدون حذف سهمیه خودروهای لوکس و مالیات بر خودروی دوم انجام شده است و ... که مجموع این اتفاقات با هم باعث مواجهه منفی جامعه شد.

درحالیکه با درج پیوست‌هایی معقول مثل اقتراح قبل از اجرا، مشارکت دادن مردم، تشریح کامل طرح‌های تشویقی، پرداخت یارانه وعده داده شده قبل از اجرای طرح، جلوگیری از شیب یکباره قیمتی و ارائه مکانیزم‌های لازم برای نظارت بر قیمت‌ها می توانستند جامعه را مشتتاق به انجام این طرح کنند.

مهر در این مورد نوشته است: دولتی که مردم را شبانه بدون اطلاع قبلی و با خیال خودش با زرنگی با تغییر نرخ در  شمارشگر قیمت در پمپ بنزین‌ها مواجه می‌کندو مردم چندین ساعت پس از سهمیه بندی تنها تصویری و خبری کوتاه از رئیس جمهورشان می بینند که بر صدر مجلسی از مقامات دولتی جلوس کرده و می گوید سهمیه بندی به نفع مردم است، بی حرف پیش و پس! اینجا صحبت از استراتژی غلط یا درست نیست. مسئله فقدان هر نوع استراتژی رسانه‌ای است. فقدان هر نوع سرمایه‌گذاری برای مواجهه رسانه‌ای این ماجرا با مردم. به شکل واضحی دولت مستقر هیچ الگویی برای رسانه‌ای کردن یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین تصمیمات عمر کاری خود ندارد. واضح است که اصلا به این موضوع فکر نکرده است و واضح است که با چیزی به نام پیوست رسانه ای اساسا بیگانه است.

بی‌سیاستی رسانه‌ای است که این‌گونه همه را آزار می‌دهد. چیزی برای تحلیل وجود ندارد. سه روز گذشته است و رئیس جمهور همچنان فقط در هیئت دولت حرف می زند و انتظار خوش بین ها برای پاسخگویی مستقیم و رودرروی او با مردم در حال کمرنگ شدن است. روحانی ظاهرا نیازی به حرف زدن با مردم نمی بیند.

این بی سیاستی باعث شد در حاشیه دیدار با مسئولین نظام در روز عید (جمعه ۲۴ آبان ۹۸)، رهبر معظم انقلاب توصیه هایی به رئیس جمهور داشتند و تاکید کردند باید زودتر اجرایی شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خطاب به رئیس جمهور فرمودند: مناسب بود همزمان با اجرای این طرح اولین پرداخت نقدی یارانه‌ها (بسته حمایتی) نیز صورت می‌گرفت؛ ولی حالا که انجام نشده، لازم است زودتر اقدام کنید.

بعد از این سکوت غیر منطقی رئیس جمهوری عصر یکشنبه در جلسه هیات دولت با بیان اینکه کمک به خانوارهای متوسط و کم درآمد است، گفت: اساس و هدف دولت در طرح حمایت معیشتی، کمک به خانوارهای متوسط و کم درآمد است که در شرایط تحریم اقتصادی، به لحاظ معیشتی تحت فشار هستند.

وی افزود: برای این کار سه راه بیشتر نداریم، یا باید مالیات مردم را افزایش دهیم و از محل درآمد حاصل از آن پرداخت ها را انجام دهیم، یا باید نفت بیشتری صادر کنیم و از محل آن این هزینه‌ها را تامین کنیم و  یا باید از یارانه‌ها بکاهیم و از محل آن به خود مردم نیازمند برگردانیم.

متن کامل سخنان رئیس جمهور در جلسه هیئت دولت را اینجا بخوانید.

رئیس قوه قضائیه نیز طی بیانیه‌ای بر لزوم نظارت دقیق برمحل هزینه کرد درآمدهای ناشی از افزایش قیمت بنزین تاکید کرد.

امیر سیاح از فعالین رسانه ای در این مورد می نویسد: اجرای سهمیه‌بندی بنزین و تعیین نرخ دوم برای بنزین هرچند از روی اجبار بی‌پولی و جبران کسر بودجه صورت گرفته اما حداقل یک گام در راه درستی است که سال 86 شروع شد و قرار بود تا سال91 یارانه بنزین را فقط محدود به حمل‌و‌نقل عمومی کند و از مصرف بنزین در مواردی (مثلا در ایام بارانی یا داخل کلان‌شهرها یا خودروهای لوکس و...) انواع مالیات و عوارض تنظیم‌گر هم بگیرد. این مسیر درست قابل پیمودن و هدف آن هنوز هم قابل تحقق است. درست است به‌خاطر لجبازی این دولت، اقتصاد ایران به دلیل کنارگذاشتن کارت سوخت، در این سال‌ها ضربه خورد و میلیون‌ها لیتر به جیب باندهای قاچاق رفت، اما عقب‌نشینی دولت از اشتباه و بازگشت به‌سوی مسیر درست، جای خوشحالی و تبریک دارد به شرطی این گام، با گام‌های بعدی تکمیل شود که عبارتند از:

_ تعیین سهمیه بنزین به ازای هر فرد ایرانی به‌جای هر خودرو و ایجاد سامانه عرضه و فروش سهمیه اضافه
 _ پرداخت بخشی از یارانه‌ها برای توسعه و کارآمدسازی شبکه حمل‌و‌نقل عمومی
 _ تعیین زمانبندی برای کاهش سهمیه خودروهای شخصی همزمان با افزایش کارآمدی سیستم حمل‌و‌نقل عمومی
 _ حذف سهمیه خودروهای لوکس و گران‌قیمت و اعمال عوارض و مالیات بر مصرف سوخت آن‌ها
_ ازسرگیری اسقاط خودروهای پرمصرف و کهنه و جایگزینی آنها با خودروهای دوگانه‌سوز
_ نظارت سامانه‌ای بر توزیع سهمیه سوخت شبکه حمل‌ونقل عمومی.

اینگونه است که یک سیاست صحیح بدون ملاحظه جامعه و اقتضائیات آن از جمله مباحث روحی و روانی دچار مشکل جدی و عامل اتعراض و اغتشاش می شود.

*گزارش از حمزه دستیار


کد خبرنگار : 90