تاریخ : 1399,دوشنبه 10 شهريور13:43
کد خبر : 368781 - سرویس خبری : زنان

مهمترین مسائل زنان در جامعه ایرانی؛

عدم امنیت شغلی مادران پس از فرزندآوری/ پیگیری مطالبات زنان با یک نهاد فراقوه‌ای

دولت موظف است شرایطی ایجاد کند که زنان بتوانند به اشتغال و امور اقتصادی بپردازند در حالی که به شخصیت آنها در نقش‌های دیگر زنان در خانواده و جامعه آسیبی وارد نشود حال آنکه چیزی که به طور گسترده شاهد آن هستیم این گونه نیست.

به گزارش سرویس زنان «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند، بیش از ۶۰ درصد ورودی دانشگاه‌ها را به خود اختصاص داده‌اند، وظیفه تربیت یک چهارم جمعیت کشور را بر دوش می‌کشند، اما هنوز جایگاه واقعی خود را در جامعه پیدا نکرده اند. این مسئله نه سیاه‌نمایی‌ست و نه بزرگنمایی.

مشارکت ۲ درصدی در بخش اجرایی، استفاده ۲۷ درصدی از ظرفیت علمی و رتبه ۹۲ نابرابری جنسیتی در بین ۱۴۶ کشور اعداد و ارقامی‌ست که پرده از یک واقعیت مهم اجتماعی برمی‌دارد اینکه زنان ایرانی با همه پتانسیل و توانایی که دارند آیا جایگاه‌شان در بطن جامعه مناسب است یا خیر؟!

از این رو در گزارشی تحلیلی به سه سوال اساسی پیرامون «حقوق و مسئولیت‌های سیاسی»، «حقوق و مسئولیت‌های فرهنگی» و «حقوق مسئولیت‌های مالی و اقتصادی» زنان پاسخ دادیم که در ادامه می‌خوانید؛

نخست؛ مهمترین مسئله زنان جامعه ایران در زمینه حقوق و مسئولیت‌های سیاسی

شرایط فعلی کشور به گونه ای است که فضای سیاسی به دلیل وجود جریانات مختلف به شدت سیاسی زده و ملتهب است. به گونه ای که فضای منطقی و عقلانی لازم برای حل مشکلات زنان از بین رفته و در زمینه حقوق زنان به جای اینکه شاهد همت مسئولین در جهت رفع مشکلات و نیازهای زنان باشیم، شاهد سیاسی کاری و مسئله سازی های گسترده هستیم.

این بدان معناست که ما در مسائل اولیه حقوق سیاسی زنان، تقریبا به حد مطلوبی از رشد دست پیدا کرده ایم. یعنی مشارکت زنان در سیاست‌گذاری و قانون گذاری‌ها، مدیریت، اجرا و نظارت، همچنین در تصمیم گیری های کلان و حضور فعال زنان در مجامع داخلی و خارجی به حد مطلوبی از رشد رسیده است. (بطور مثال در بین کاندیدای مجلس یازدهم ۱۷ زن حضور دارند که این آمار بی‌سابقه نشانه خوبی از حضور حداکثری زنان محسوب می‌شود.)

عدم امنیت شغلی مادران پس از فرزندآوری/ پیگیری مطالبات زنان با یک نهاد فراقوه‌ای

اما مشکلی که در این میان وجود دارد این است که مسائل زنان به دلیل حساسیت فراوان و قابلیت افراط و تفریط در آن، همواره دستاویز مناسبی است برای جذب رای و شعارهای جذاب تبلیغاتی. همین عامل باعث شده که در زمینه مسائل زنان در کشور استراتژی واحد و فراگیری در رفع مشکلات آنها وجود نداشته باشد و با تغییر جریانات سیاسی در راس تصمیم‌گیری‌ها، اولویت‌های مسائل زنان نیز تغییر کند.

شاید اصلی ترین خلا در این زمینه، عدم وجود یک نهاد فراقوه‌ای برای حل و پیگیری مطالبات واقعی زنان در کشور باشد. موضوعی که رهبر معظم انقلاب در نشست اندیشه‌های راهبردی با موضوع زنان به‌طور واضح مطرح کردند که ما در کشور به یک نهاد فراقوه‌ای در زمینه زنان نیازمندیم تا تحت لوای هیچ نهاد یا قوه خاصی نباشد و به دور از جریانات سیاسی حاصل از تغییر دولت‌ها و مجلس ها و به دور از فضای سیاست زده مسائل زنان را پیگیری کرده و اولویت‌های اصلی این ها در اولویت های واقعی مسائل زنان باشد‌.

همانطور که در ماده ۱۱۵ منشور حقوق و مسئولیت‌های زنان در جمهوری اسلامی ایران اینگونه فعالیت‌های سیاسی و تاسیس این سازمان‌ها و نهادها و ... برای زنان آزاد شمرده شده است پس زنان می توانند طبق این نیاز همچین نهادی را تاسیس و سایر مسائل و نیازهای سیاسی و اجتماعی زنان را با اولویت بندی مناسب برطرف کنند.

دوم؛ مهمترین مسئله زنان جامعه ایران در زمینه حقوق و مسئولیت‌های فرهنگی

در زمینه مسائل فرهنگی مهم ترین مسئله ای که زنان جامعه ایران با آن درگیر هستند یا اینکه بیشتر از هر مسئله ای چالش برانگیز بوده است مسئله پوشش است. رکن اساسی در زمینه برخورد با مسئله پوشش زنان اصل آزادی است که در نظام های حقوقی سایر کشورها خصوصاً کشورهای لیبرال، اصل حقوقی حاکم بر آنها مبتنی بر اصل آزادی است. اما در نظام حقوقی اسلام تعریف آزادی متفاوت است؛ شهید مطهری آزادی را نبود موانع برای رشد انسان معرفی می کند و بر همین اساس نظام حقوقی اسلام بر مبنای توحید محوری است که در این نگاه آزادی در پناه توحید و مقام خلیفة اللهی انسان تعریف می شود. لذا در جامعه اسلامی ایران همانند تمام زمینه ها در مسئله پوشش نیز یک چارچوب حقوقی در نظر گرفته شده که به زعم خیلی‌ها آزادی افراد را سلب کرده است.

پوشش هم حق زنان است و هم تکلیف آنها . درمورد حق پوشش در ایران مسئله ای نیست اما در مورد جنبه تکلیفی پوشش در کشور به لحاظ فرهنگی غنای لازم صورت نگرفته است و قشر بزرگی از جامعه در این زمینه معترض است و همانطور که دیده شده جنبش های زیادی در اعتراض به این مسئله شکل گرفته است. کشف حجاب های گسترده در کشور که به طور واضح نقض قوانین داخلی محسوب می شود چهارشنبه های سفید و بی حجابی ها در اعتراض به این قانون نمونه‌هایی از مسئله ذکر شده هستند.

درمورد کارکردهای حجاب و لزوم آن در جامعه بحثی نیست؛ تاثیری که بر امنیت روانی جامعه، استحکام بنیان خانواده، تسهیل حضور زن در اجتماع و حفظ شان و منزلت زن می‌گذارد غیرقابل اغماض است‌.

عدم امنیت شغلی مادران پس از فرزندآوری/ پیگیری مطالبات زنان با یک نهاد فراقوه‌ای

اما سوال این است که چرا با وجود حجم زیادی از کار فرهنگی و تبلیغات در مورد حجاب و گشت ارشاد و غیره اینها بی‌تاثیر بوده و برای جامعه حل نشده است؟ چرا کار فرهنگی در زمینه حجاب بی‌تأثیر یا کم تاثیر است؟

این مسئله مهمی است که در زمینه فرهنگی جامعه زنان را با خود درگیر کرده و باید به پاسخ آن پرداخت. پوشش هم مانند تمام قوانین دیگر ماهیتی مبتنی بر فلسفه مهم فردی و اجتماعی دارد که واجب کردن آن توسط اسلام به دلیل تاثیر مهم آن است و نشانگر اهمیت دادن اسلام به مسئولیت متقابل در روابط اشخاص نسبت به هم و نسبت به خودشان است که در حوزه قانون گذاری نیز نقش آفرینی کرده است،  حال اینکه مسئله به این سادگی در بین قشر زیادی از از جامعه غیرقابل پذیرش است این به دلیل عدم توجه کافی و استفاده از روش های نامناسب در جهت شناختن و شناساندن موضوع است.

سوم؛ مهمترین مسئله زنان جامعه ایران در زمینه حقوق و مسئولیت‌های مالی و اقتصادی

اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در زمینه مادی و معنوی تاکید می‌کند و در اصل چهل و چهارم قانون اساسی نیز وظیفه دولت در تامین شرایط و امکانات کار برای همه را عنوان می‌کند و همچنین در اصل بیست و یکم قانون اساسی نیز ایجاد زمینه‌های مساعد برای رشد شخصیت زن در احیای حقوق مادی و معنوی اشاره می‌شود.

از مجموع این قوانین در قانون اساسی کشور اینگونه بر می‌آید که دولت موظف است شرایطی ایجاد کند که زنان بتوانند به اشتغال و امور اقتصادی بپردازند در حالی که به شخصیت آنها در نقش‌های دیگر زنان در خانواده و جامعه آسیبی وارد نشود حال آنکه چیزی که به طور گسترده شاهد آن هستیم این گونه نیست؛ زنان از شرایط شغلی خوبی بهره نمی‌برند در مشاغل زیر ساخت‌های اجتماعی مادری وجود ندارد. یعنی شرایط به گونه‌ای است که اکثریت زنان بین نقش مادری و فعالیت اجتماعی و اقتصادی در تعارض مانده اند و به‌ناچار مجبور به انتخاب یکی هستند و یا زیر فشار نقش‌ها کمر خم می‌کنند.

متاسفانه جامعه ایران در ترویج اشتغال تمام وقت زنان انرژی زیادی صرف می کند این در حالی است که بسترسازی مناسبی برای این مشاغل صورت نگرفته است. (بسترسازی متناسب با شرایط خانوادگی و نقش مادری و همسری زنان)

از جمله آن می‌توان ساعت کاری زیاد، عدم امکان حضور فرزندان در کنار مادر در ادارات و سایر مراکز شغلی، مهلت کم مرخصی زایمان، عدم امنیت شغلی مادران خصوصا بعد از فرزندآوری، عدم حمایت کافی از زنان سرپرست خانواده و استفاده ابزاری و تبلیغاتی از زن در برخی مشاغل نام برد.

همه اینها در کنار هم و موارد دیگر ثابت می‌کند که تسهیلات لازم برای اشتغال زنان به طوریکه به شخصیت زن و به شرایط خانوادگی و نقش های مهم زن لطمه‌ای وارد نشود صورت نگرفته و این مهمترین مسئله در زمینه تحصیل حقوق و مسئولیت اقتصادی زنان است.

گزارش از فاطمه قنبری


کد خبرنگار : 38