تاریخ : 1399,سه شنبه 07 بهمن13:45
کد خبر : 383840 - سرویس خبری : آخرین اخبار صفحه اول

رحیم‌پور:

برای حذف نقد، دنبال بهانه می‌گشتند

شنیده‌ها حاکی از آن است که رئیس صداوسیما زیر فشار سنگین دولت به‌خاطر اظهارات نسنجیده میهمان این برنامه ضمن عذرخواهی با عوامل برنامه برخورد شدیدی کرده است.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از فارس، «مسئولی که در خانه نشسته و شاید پای منقل هم باشد، جایی سر نمی‌زند و وزرایش نمی‌توانند با او تماس بگیرند، این مسئوله؟» گفتن این جمله توسط احمد جهان‌بزرگی در برنامه هفته گذشته «زاویه» کافی بود تا سیل مخالفت‌ها از سمت گروه‌های مختلف به‌سوی او سرازیر شود؛ گروه‌هایی که ذاتا همسو هم نبودند، اما هرکدام به دلایل خودشان با این جملات مخالفت کردند. دفتر رئیس‌جمهوری تهدید به شکایت کرد و مخالفان رئیس‌جمهور هم از پاس گل دادن و ایجاد شرایط مناسب برای مظلوم‌نمایی روحانی انتقاد کردند.

برای حذف نقد، دنبال بهانه می‌گشتند

شنیده‌ها حاکی از آن است که رئیس صداوسیما زیر فشار سنگین دولت به‌خاطر اظهارات نسنجیده میهمان این برنامه ضمن عذرخواهی با عوامل برنامه برخورد شدیدی کرده است. در همین رابطه روزنامه فرهیختگان گفت‌وگویی با حبیب رحیم پور، مجری و سردبیر «زاویه» انجام داده است که بخش‌های مهم آن در ادامه می‌آید.

من اخراج شده‌ام

- شایعه اخراج من حقیقت دارد و من اخراج شده‌ام و اینکه چرا اینقدر سرسختانه برخورد شد به‌نظر می‌رسد دنبال بهانه‌ای می‌گشتند.

- اینکه مجری عوض شد یا برنامه تعطیل شد هنوز درحال پیگیری در کش‌وقوس‌هایی است اما تلاش‌شان را می‌کنند که برنامه باقی بماند، چون این برنامه با خیلی از برنامه‌های دیگر تفاوت دارد.

- این برنامه برند سازمان بوده و برنامه ثابتی در سازمان است که افراد زیادی در آن آمده‌اند و رفته‌اند و من هم یکی از آنها هستم.

زاویه به‌دنبال این بود که فضا را از تک‌صدایی دربیاورد

- برنامه زاویه یک برنامه انتقادی بود، استقلال رای داشت و به‌دنبال این بود که فضا را از تک‌صدایی دربیاورد.

- زاویه مساله‌اندیش بود و به‌طور کل چند مولفه اینچنینی داشت که این هزینه‌ها را برایش می‌تراشید.

برنامه زنده تلویزیونی توئیتر نیست که کسی به‌تنهایی تصمیم بگیرد!

- درمورد میهمان همه‌چیز هماهنگ می‌شود. مدیر گروه، مدیر شبکه، حراست سازمان و خیلی‌های دیگر می‌دانند که چه کسی می‌آید. غیر از اینها مدیر پخش، پای پخش زنده نشسته است.

- مگر برنامه زنده تلویزیونی توئیتر است که کسی مثل من در آنجا به‌تنهایی تصمیم بگیرم چه چیزی منتشر کنم؟ این برنامه اکانت شخصی من نیست بلکه در صداوسیما روی آنتن می‌رود و صداوسیما ساختار مشخصی دارد.

مساله مهم این است که زاویه یک برنامه انتقادی بود

- همان شب که برنامه زاویه روی آنتن می‌رفت، برنامه ساعت۱۱ شب شروع می‌شد اما من تا ۱۰دقیقه به۱۱، هنوز بیرون سازمان بودم و راهم نمی‌دادند. یعنی یک مجری که سه‌سال است برایشان برنامه اجرا می‌کند را تا ۱۰دقیقه قبل از آنتن به داخل مجموعه راه نمی‌دهند.

- در چنین شرایطی چطور می‌شود یک نفر سرخود کار کند؟ پس مساله عدم هماهنگی نبوده است. نه، مساله مهم این است که زاویه یک برنامه انتقادی بود.

می‌گویند باید تذکر قاطع می‌دادی!

- اینها بهانه‌هایی پیدا می‌کنند. مثلا سر اجرا ما را نقد می‌کردند که باید تذکر قاطع می‌دادی. ما در آنجا با آنها مناقشه کردیم که تذکر قاطع دقیقا یعنی چه؟

- گفتم که من درباره قاطعیت یک معیار به شما می‌دهم. می‌گویم قاطعیت یعنی اینکه اگر کسی کار خطایی کرده و شما تذکر دادید، آن خطا بعد از تذکر شما تکرار نشود. آیا بعد از تذکر اول من، دوباره چنین عبارتی از جانب میهمان برنامه تکرار شد؟ نه، تکرار نشد.

- در انتهای برنامه هم من مجددا تذکر دادم و سازمان را تبرئه کردم. گفتم آنچه بیان شد، مواضع شخصی ایشان است و مواضع سازمان و این برنامه نیست. گفتم نباید در جملات اهانت باشد و حتی نباید شائبه اهانت به وجود بیاید.

گفت‌وگوهای غیرتشریفاتی برای فضای سیاست هزینه‌ساز است

- به هر حال زاویه برنامه‌ای بود که مدام داشت یک فضایی می‌ساخت، یک پرسش‌هایی را طرح می‌‌کرد، چالش‌هایی را ایجاد می‌کرد و گفت‌وگوهای غیرتشریفاتی را برگزار می‌کرد و اینها بدیهی است که برای فضای سیاست هزینه‌ساز است.

- شما وقتی به اساتید علوم‌انسانی مهلت می‌دهید که شروع به گفت‌وگو کنند و نظر بدهند، درحقیقت هزینه ساخته‌اید.

سازمان امثال «زاویه» را به‌عنوان سرمایه نمی‌بیند

- سازمان این برنامه‌هایی را که در فضای فکری سر و شکل پیدا می‌کنند و بیننده‌ای به دست می‌آورند به‌عنوان سرمایه نمی‌بیند و این موارد یکی، دوتا نیست.

- همین الان افرادی را می‌توان برشمرد که از نظر فکری و فضای سیاسی با هم تفاوت‌های بسیاری دارند و از نظر مناسبات حرفه‌ای هم هرکدام در یک وضعیتی هستند؛ اما از بین همین‌ها می‌شود در شش یا هفت سال اخیر فهرستی تهیه کرد که تک‌تک آنها آمدند، رشد کرده‌اند، بیننده پیدا کردند، برنامه‌شان یک ضربی پیدا کرد و بیننده به‌رغم نقدهایش با آنها همراه بود، اما به بهانه‌هایی دانه‌دانه این فرصت‌ها سوزانده شد.

«گفت‌وگو» در سازمان به‌اندازه کافی به تنگ آمده است

- این سرمایه سازمان است که می‌سوزد، مساله فرد من یا امثال من نیست. همین امروز «گفت‌وگو» در سازمان به‌اندازه کافی به تنگ آمده است. منظور ما گفت‌وگو است، نه گپ‌وگفت...