تاریخ : 1399,شنبه 16 اسفند21:19
کد خبر : 388042 - سرویس خبری : آخرین اخبار صفحه اول

روحانیت مسیحی، موافق این جنایات است؟

محمد ایمانی فعال رسانه‌ای در کانال تلگرامی خود نوشت: امام خمینی در روز نوزدهم آبان ماه سال 1358 فرستاده پاپ اسقف هانیبال بوگینینی را به حضور پذیرفتند. ایشان در این دیدار که در قم صورت گرفت، انتقادات فراوانی را به عملکرد پاپ و موضع گیری او نسبت به تحولات جهانی وارد کردند:

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، «من اگر در این موقع حساس، مقامات دیگر تقاضای ملاقات کرده بودند برای این موضوع نمی پذیرفتم، لکن مقام روحانیت ملت مسیح و پاپ اعظم احترامی دارند که ما پذیرفتیم و اتفاقاً خوشحال هم شدم از اینکه ایشان پیام فرستاده اند تا من مطالبی که باید به ایشان تذکر بدهم، تذکر بدهم.

من و ملت ما، بلکه ملتهای مستضعف جهان- اعم از مسلمین و نصاری  و غیر آنها- یک نقطه ابهام پیش ماست که من میل دارم این نقطه ابهام را تذکر بدهم. گوش سی و پنج میلیون جمعیت ایران که پنجاه سال است در زیر یوغ استعمار و فشار خصوص امریکا، و اخیراً فشار خصوص آقای کارتر هستند، و گوش میلیونها جمعیت مستضعف، انتظار نوازشی از مقام روحانیت پاپ داشت؛ نوازش پدرانه ای که  لااقل استفسار از حال این مستضعفین باشد، و نسبت به مستکبرینی که[از طرف آنها] به اینها ظلم شده است، و در زیر فشار ظلم بودند، هشیاری داده شده باشد، میانجیگری شده باشد بین ملتهای مستضعف و آن ابرقدرتها که خودشان را مسیحی معرفی می کنند.

و گوش ما همچو ندای روحانی ای را نشنیده است تا حالا. چه شده است که ما پنجاه سال کشته دادیم؛ کشته های دستجمعی، در حبس بودیم؛ حبسهای غیر انسانی که بهترین افراد این ملت را در آنجا شکنجه های  غیر انسانی می دادند، و یک میانجیگری در کار نبود. و آقای پاپ اعظم به فکر این نیفتادند که از این ملت مستضعف پشتیبانی کنند، یا لااقل میانجیگری کنند که ایشان دست از سر این مستضعفین بردارند.

چه شد که امروز که ملت ما، جوانهای ما که سالهای طولانی تحت فشار و تحت رنج بودند، رفته اند و این چند نفری که در آن لانه جاسوسی به سر می بردند و عامل توطئه و جاسوسی بر ضد ملت ما بودند، بلکه بر ضد منطقه، و قراین و شواهد در این امر زیاد است، و بزرگتر شاهد اینکه تمام پرونده ها را و چیزهایی که در آنجا بوده است تا توانستند آنها را بدل به یک پودری کردند که قابل استفاده دیگر نیست.

...سفارتخانه ها حق قانونی ندارند که جاسوسی بکنند یا توطئه. و این مرکز، به حسب آن طوری که کارشناسها تا کنون توانسته اند بفهمند، مرکز جاسوسی و مرکز توطئه بوده است. چه شد که در این وقت آقای پاپ اعظم به فکر این افتادند که اینها را باهاشان رفتار خوب بکنند و آزادشان کنند...

ما میل داشتیم که در طول این مدت، [از طرف]یکی از مقامات روحانی خارج، و خصوص روحانی بزرگ نَصاری، یک تفقدی به حال این ملت ضعیف شده باشد. من نمی توانم  باور کنم که واتیکان بی خبر بوده است از این مسائل. و نمی دانم این نقطه ابهام را چه بکنم؟

اگر ملت ما از من پرسید که روحانیت مسیح، موافق است با این جنایاتی که اینها کردند، من چه جواب به اینها بدهم؟".

"ما میل داشتیم که گوش ما را یک وقت هم، نغمه امثال آقای پاپ نوازش بدهد، و استفسار کند که این ملت چرا به این طور می گذراند. و از کارتر بپرسد، استیضاح کند که چرا یک همچو آدمی را شما مسلط کردید بر این ملت. و الآن هم بپرسد از کارتر که چرا یک نفری که سی و چند سال جنایت کرده است، خیانت کرده است، و جنایات و خیانات او مشهود است، چرا بردید آنجا و نگه داشتید و باز در آنجا هم می خواهید توطئه بکنید؟

ما از دست و پا کردن کارتر هیچ تعجب نداریم، برای اینکه او مردی است سیاسی و نه به معنای سیاست سالم، به معنای سیاستی که در نظر امثال کارتر است، به هر طور که شده است برای منافع خودش، برای منافع شخصی یا منافع به توهم اینکه منافع ملتش هست، دست به هر جنایتی بزند... لکن آقای پاپ چرا؟ ایشان چرا این کار را انجام می دهند...

من از ایشان می خواهم که ایشان تماس بگیرند با کارتر، که کارتر به ایشان مُلْتَجی شده است، تماس بگیرند و مسائل را درست بررسی کنند، و اشخاصی را بفرستند مسائل را بررسی کند. اینجا بررسی کند، آنجا بررسی کند. اگر واقعاً آقای پاپ تشخیص دادند که این همه ظلمهایی که به ما شده است، و این همه قتل عامهایی که شده است، و این همه ذخایری که از این ملت ضعیف بردند... یک وقت این است که ایشان نشنیده این مطلب را؛ حالا ما به ایشان اعلام می کنیم که مسأله این است. اگر با این ترتیب ایشان باز می گویند که باید وسائل رفتن اینها را بدون اینکه آن آدم  را تحویل بدهند به ما، بدون اینکه حاضر بشوند به اینکه محاکمه بشود او، باز هم ما باید این کار را بکنیم، اعلام بکنند. و ما گمان نمی کنیم همچو اعلامی را ایشان بکنند. برای اینکه ایشان حتماً با این طور جنایات مخالف است. و هر انسانی با این طور جنایات مخالف است.

شما آقای کارتر را به حسب نفوذ معنوی که دارید استیضاح کنید... و من به شما آقای پاپ عرض می کنم که اگر عیسی مسیح امروز بود؛ کارتر را استیضاح می کرد. اگر عیسی مسیح بود ما را از چنگال این دشمن خلق و دشمن بشر نجات می داد. و شما نماینده ایشان هستید، و شما باید همان کاری که مسیح می کند بکنید.

.. ما نه از اقدام نظامی می ترسیم و نه از محاصره اقتصادی. اما از او نمی ترسیم برای اینکه ما شیعه یک ائمه ای هستیم که آنها شهادت را استقبال می کردند، ملت ما هم امروز شهادت را استقبال می کند... ما مرد جنگیم، ما مرد مبارزه هستیم. ما را آقای کارتر از مبارزه نترساند، ما اهل مبارزه هستیم و لو نداشته باشیم ابزار مبارزه. لکن بدن داریم در مقابل اینکه ما را بزنند، و این را عمل خواهیم کرد.

... و من از شما می خواهم که سلام من را به آقای پاپ اعظم برسانید، و بگویید که روی علاقه دینی که ما به هم داریم، همه اهل توحید هستیم، اهل خداشناسی هستیم، ما از شما می خواهیم که به این ملت ضعیف کمک کنید. و نصیحت پدرانه به همه ابرقدرتها بکنید یا استیضاح کنید آنها را.»

(صحیفه امام، ج 11، ص: 29-39)