به گزارش سرویس زنان «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ برخی پدیدههای اجتماعی در گروههای سنی خاص، بروز بیشتری پیدا میکنند، مانند ازدواج که بیشترین فراوانی آن در گروههای سنی ۲۰ تا ۳۵ ساله است و شاخص تجرد قطعی در دانش جمعیت شناسی، نشاندهنده احتمال عدم ازدواج افراد جامعه به دلیل عبور از سن مناسب برای این رویداد قلمداد میشود.
به طور طبیعی تمایل افراد در گروههای سنی ۲۰ تا ۳۵ ساله برای ازدواج بیشتر از سایر گروههای سنی است و به مرور در گروههای سنی دیگر این میزان کاهش چشمگیری پیدا میکند؛ جمعیت شناسان معتقدند تمایل آن دسته از افراد مجرد در جامعه که وارد سنین ۴۰ تا۵۰ سالگی شدهاند (که این سن به نسبت وضعیت فرهنگی در هر جامعه متفاوت است) به ازدواج به شدت کاهش مییابد به حدی که ازدواج افراد از این سن به بعد نامحتمل است که معمولاً جنبه روانی دارد و به فرهنگ جامعه و خصوصا به تاثیر سن بر باروری زنان برمیگردد.
در دانش جمعیت شناسی، واژه تجرد قطعی برای جمعیتی به کار گرفته میشود که بدون حتی یک بار ازدواج، وارد سن ۴۰ سالگی شدهاند و از آنجا که احتمال مجرد ماندن این افراد بسیار بیشتر از ازدواج است در محاسبه شاخص تجرد قطعی از آمار این بخش از جامعه بهره میبرند و ورود به سن ۵۰ سالگی احتمال ازدواج را تقریباً به صفر نزدیک میکند.
بر اساس آمار سرشماری در سال ۱۳۹۵ تجرد قطعی نسبت به سال ۱۳۷۵ در مردان دو برابر شد و در زنان بیش از ۳ برابر شده است و حدود ۷۵ درصد سیر صعودی داشته است. این آمار چنانچه ادامه یابد تجرد قطعی به بحران تبدیل میشود. چرا که با افزایش تجرد قطعی ما شاهد شکل گیری و رواج روابط خارج از چارچوب، ازدواج سفید و در ادامه افزایش قابل توجه سقطهای غیرقانونی خواهیم بود.
افزایش آمار تجرد قطعی و همچنین به صدا در آمدن زنگ خطر بحران جمعیت جامعه را متوجه نقش قوای سه گانه در تسهیل و ترغیب جوانان به ازدواج میکند. اگرچه با بررسی عمیق و موشکافانه متوجه خواهیمشد مسائل اقتصادی و فشارهای ناشی از آن فقط بخشی از دلایل عدم ازدواج جوانان را به خود اختصاص میدهند و مشکلات جدی و عمیقی در حوزه فرهنگ جامعه باعث تشدید این بحران میشود.
افزایش آمار دختران مجرد که سن تجرد قطعی برای آنان به دلیل مسائل فرهنگی و دیدگاه جامعه نسبت به نقش زن در خانواده، پایینتر از مردان در نظر گرفته میشود، دلیلی بر این مدعاست که مردان مجرد دهه شصتی حتی با بالا رفتن سن ازدواج خود و عبور از مرز ۳۵ سالگی، در هنگام تصمیم به ازدواج به دنبال دختران دهه شصتی نرفته و از میان دختران دهه هفتاد و حتی نیمه دوم دهه هفتاد به دنبال مورد مناسب برای ازدواج میگردند که این مساله نشاندهنده اهمیت اصلاح فرهنگ ازدواج و اصلاح نگاه جامعه نسبت به سن مناسب برای باروری زنان است.
سیاستهای تحدید جمعیت در دهههفتاد با توجه به هدف خود، باروری زنان بالای سی و پنج سال را خطرناک دانسته و این باور را در جامعه بوجود آوردند که بهترین زمان برای فرزندآوری برای زنان تا پایان سی سالگی ست. از این رو با افزایش سن ازدواج، شانس دختران بالای سی سال برای ازدواج کاهش یافت و تعداد آنان با توجه به فراوانی جمعیتی دختران نسبت به پسران روز به روز افزایش پیدا کرد.
با این همه و علیرغم هشدارهای متخصصان و دغدغهمندان حوزه خانواده و جمعیت، مسئولین و رسانههای همسو با آنان به جای پرداختن به موضوعی تا این حد با اهمیت که مستقیما آینده و امنیت کشور را تحت شعاع قرار میدهد با پرداختن به مسائلی همچون کودک همسری که در جای خود بااهمیت است اما به لحاظ آماری در اولویت پس از مساله تجرد قطعی قرار میگیرد، روز به روز راه رسیدن به راهحل مناسب برای این موضوع را دشوارتر ساختند.
با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و با نگاهی به وعدههای انتخاباتی نامزدها خواهیم دید که در نظر برخی هنوز آنطور که باید اولویت مسائلی از این دست روشن نیست. علیرغم اینکه زنگ خطر تجرد قطعی و بحران جمعیت بعنوان دو مساله اصلی و پیوسته به یکدیگر مدتهاست به صدا درآمده در میان وعدههای انتخاباتی نامزدها این مسائل جای خود را به مسائلی دست چندمی و زرد در حوزه فرهنگ و اجتماع دادهاند که احتمالا موضوعاتی موثرتر برای به غلیان آوردن احساسات مردمی و تجمیع آرا ست.
سوال اینجاست که دولت سیزدهم چه تدبیری برای مساله تجرد قطعی و هموار ساختن راه ازدواج برای میلیونها دختر و پسر در آستانه سن ازدواج و میلیونها دختر و پسر در آستانه تجرد قطعی اندیشیده است؟ دستور کار هریک از وزارتخانههای بهداشت و درمان، آموزش عالی، آموزش و پروش، جوانان، اقتصاد و دارایی و حتی وزارت فرهنگ و ارشاد برای حل معضل تجرد قطعی چیست و آیا معاونت زنان ریاست جمهوری در دولت جدید نگاهی درست و عمیق نسبت به این مساله خواهد داشت و راهحلی بومی، مبتنی بر یافتههای علمی و آماری برای حل این معضل جدی جوانان خواهد اندیشید؟
برای آنکه مطمئن باشیم دولت آینده پاسخی روشن و دقیق به این سوالات خواهدداد نیازمند یک مطالبهی عمومی از جانب مردم و خصوصا جوانان هستیم، جوانانی که با نگاه به آیندهی روشن کشور نباید مجال فرصتسوزی و الویتکشی را به دولت سیزدهم بدهند.
گزارش از ریحانه یزدی