تاریخ : 1400,جمعه 18 تير21:51
کد خبر : 401184 - سرویس خبری : یادداشت

علیرضا تسلیمی

پدر خوانده‌هایی که از مصباح انقلاب کینه‌ بدر و خیبر دارند

پدر خوونده هایی که از مصباح انقلاب و شاگردان ش کینه ی بدر و خیبر دارند و از طرفی جرأت حضور در میدان رو ندارند چاره ای جز فرستادن علی گلابی ها به صحنه ندارند.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» علیرضا تسلیمی// علی گلابی از نوچه های مرحوم طیب بود و تو میدون تره بار کار می کرد... هیکل درشت و صدای زمختی هم داشت... هر بار جایی دعوا و شری به پا می شد یا میخواستن دعوا و شری به پا کنند، برای اینکه قائله رو بدون درگیری(بخونید بدون هزینه دادن)بخوابونن علی گلابی رو می‌فرستادن که با سر و صدا و داد و بی داد و اصطلاحا گرد و غبار کردن نُطُق خلق الله رو بِکِشه و اونا رو بترسونه و طرف مقابل ماستشو کیسه کنه و حساب کار دستش بیاد...

این روند بارها و بارها تکرار میشد و به یه رویه ثابت تبدیل شده بود و بین لات های طهرون به دو(ی) علی گلابی معروف بود که به ادبیات عامه هم منتقل شد....

حکایت حال و عربده کشی های یه جوونک هتاک و هرز قلم... حکایت همون "دوی علی گلابی" و قیل و قال کردن جهت انفعل بدنه حزب الله و بالابردن هزینه ایستادن در برابر زیاده خواهی آقایون پُشت پرده است!

دقیقا به همون اندازه هماهنگ و به همون اندازه برنامه ریزی شده منتهی با آب و رنگ ١۴٠٠ هجری شمسی!

غافل از اینکه:

" این رَه که می روند به تُرکستان است..."

پدر خوونده هایی که از مصباح انقلاب و شاگردان ش کینه ی بدر و خیبر دارند و از طرفی جرأت حضور در میدان رو ندارند... چاره ای جز فرستادن علی گلابی ها به صحنه ندارند...

لات کوچه خلوت هایی که نوچه های بی چاک و دهن شون رو بعد از یه عُمر پَر و بال دادن اینچنین بی محابا به صحنه می‌فرستند و از رو سکوت مرگبار شون در قبال این هتک حرمت ها میشه سایه سنگین شو دید!

خلاصه اینکه شب دراز است و قلندر بیدار آقایون...

پ ن ١:

الحمد لله که طیب خودش عاقبت به خیر شد و تبدیل شد به حُر انقلاب اسلامی

پ ن ٢:

مطمئنا این نوشته در صدد سکوت در برابر این هتاکی های عامدانه نیست بلکه مجدانه خواستار ورود مدعی العموم جهت برخورد با این گستاخی شنیعه.

پ ن ٣:

{دور علی گلابی/دور برداشتن علی گلابی}