به گزارش خبرنگار سرویس زنان «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ نخستین روز از تیرماه سال جاری گزارشی با عنوان «فعال دانشجویی که فعلی از او سر نمیزند/ سکوت و رخوت دختران تشکیلاتی در مسائل زنان و خانواده» منتشر کردیم که موجی از انتقادات مثبت و منفی پیرامون این گزارش به راه افتاد. عدهای نقد وارد شده در گزارش را تایید و عدهای دیگر، به رویکرد گزارش و برخی مسائل مطرح شده در آن انتقاداتی داشتند. فلذا بر آن شدیم تا سلسله جلساتی در قالب میزگرد با نمایندگانی از دختران تشکیلاتی داشته باشیم تا پیرامون فعالیت دختران در تشکلها و موانع حضور و بروز آنها به گفتگو بپردازیم. اولین جلسه از این سلسله نشستها با حضور کوثر سعیدزاده، مسئول خواهران جنبش عدالتخواه دانشجویی، مریم نظری، مسئول رسانه دفتر تحکیم وحدت، محدثه مصفا، مسئول خواهران انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل و میترا قهرمانی، مسئول خواهران بسیج دانشگاه تهران برگزار شد.
در ادامه مشروح بخش دوم این گفتگو را میخوانید؛
کوثر سعیدزاده، مسئول خواهران جنبش عدالتخواه دانشجویی: شما پرسیدید که آیا خانمها در مورد این که در انتخابات از زنان استفاده ابزاری کردند، اکتی دیدیم یا خیر؟ من در فضای مجازی بچههای مخالف به خصوص کسانی که خارج از تشکیلات بودند، دیدم. چون ببشتر بچههای تشکیلاتی دیدشان این بود که نگاه حمایت از آقای رئیسی شکل بگیرد ولی اگر بحث در مورد این است که استفاده ابزاری از زنان و مسائل مهم آنان نکنید، من اتفاقا این را دیدم و این کار شد ولی شاید باید یک مطالبه از سمت شما و رسانه شما صورت میگرفت. مثلا اگر شما فکر میکنید جنبش دانشجویی کاری نکرده، بیایید بررسی کنید که آیا کاری کرده یا نه و بعد انتقاد کنید که کار کردند یا نکردند. مثلا سراغ افرادی که الان فعال هستند یا فارغ التحصیل شدند میرفتید.
ما برای نگارش این گزارش برای مثال از دوستان مستقل و تحکیم و جامعه پرسیدیم که چه کارهایی انجام دادند. محتوایی در اختیار ما قرار ندادند. ما به عنوان رسانه در جایی که لازم باشد ورود میکنیم و در قالب پروندههای مختلف، موضوعاتی را مطرح میکنیم. اما در این حوزه و در این مقطع افراد باید حرف تولید کنند تا ما به عنوان رسانه آن حرف را انتشار دهیم و بولد کنیم.
سعیدزاده: شاید آن چیزی که جلوی شماست آن چیزی نباشد که دنبالش هستید. یعنی باید دنبالش بگردید. مثلا از افراد مختلف می خواستید که چند نفر را به شما معرفی کنند و از آنها هم بپرسید. مثلا جامعه اسلامی یک کاری انجام داده بود و از نمایندگان کاندیداهای ریاست جمهوری دعوت کرده بود.
* ما آن برنامه جامعه اسلامی را پوشش دادیم. پس در اینجا یک نقد به تشکلها وارد است که حتی اگر یک کاری اتفاق میافتد، چرا آن را رسانهای نمیکنید؟ منِ رسانه وقتی نمیبینم یعنی یک ضعفی وجود داردو منبع تولیدِ خبر باید به منِ رسانه اطلاع دهد. بگوید که من این نامه را زدم، این بیانیه را دادم، این برنامه را کار کردم. باید تلاش کند که ارتباط بگیرد با رسانهها که کاری که دارد انجام میدهد که ما خوشحال میشویم اگر واقعا دارد کاری انجام میشود، از طریق رسانه بولد شود. این گزارشی که نوشته شد هم ناظر به تمام دختران تشکلها بود. شاید واقعا یک دانشگاه کارهایی را انجام داده باشد مثل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان که نشستی را برگزار کردند که البته آنها به ما اطلاع دادند.
نگاهِ عدالت محور به مسائل زنان و خانواده
سعیدزاده: من این را قبول دارم که این یک رابطه دو طرفه است. یعنی هم جنبش دانشجویی به دنبال رسانهای کردن فعالیتهایش باشد و هم رسانه به دنبال فعالیتهای جنبش دانشجویی. در جنبش عدالتخواه از زمانی که من و خانم داووی آمدیم تصمیم گرفتیم که در حوزه زنان حتما ورود داشته باشیم. زمانی که خانم حسینی تحکیم و خانم سخایی در مستقل بودند ما کار مشترک در حوزه زنان داشتیم. مثل همین بحث کودک همسری که ما اتحادیهها بیانیه مشترک دادیم. ما بخشی را میگوییم کار مشترک است و با همه اتحادیهها میتوانیم انجام دهیم و خیلی هم خوب است. انرژیها تقسیم میشود، یک نفر تمام وقتش را روی یک موضوع نمیگذارد و یک کاری است که همه با هم میتوانیم پیش ببریم.
اما یک زمانی هست که منِ جنبش عدالتخواه میآیم با نگاه عدالت محور یک موضوعی را پیدا میکنم و به آن میپردازم. حالا در آن زمان بحث زنان اتباع بود که به فرزندان اینها شناسنامه داده نمیشد. زمانی که ما روی این مسئله دست گذاشتیم، با دوستان اتحادیههای دیگر صحبت کردیم که موضع گیری خاصی علیه ما نداشته باشند چون نگاه، نگاه امنیتی بود اما نگاه ما نگاه تمدنی بود. اگر ما میخواهیم تمدن اسلامی شکل بگیرد، نباید یک نگاه از بالا به پایین به افغانستانیهایی که برادران مسلمان ما هستند داشته باشیم. آن موضع را پیگیری کردیم و و حتی با این که آن زمان، مجلس، مجلس اصلاح طلبی بود اما با همکاری این کار را انجام دادیم و به نتیجه رسید. هر چند تا الان شنیدم فقط ۱۰۰ نفر را شناسنامه دادند اما همین که بعد از ۱۴ سال این قانون اصلاح شده این یک اتفاقی مثبت بود.
از پارسال موضوعی که داشتیم، بحث ناباروری بود. نگاه ما این بود که مسئله جمعیت مهم است و اگر بخواهیم با نگاه عدالت محور نگاه کنیم، روی این موضوع ناباروری دست بگذاریم. چون اکثر خانوادههایی که درگیر هستند، آنهایی که پولدارند که هیچ اما آنهایی که پول ندارند باید خیلی هزینه کنند. حالا اگر بیمارستان دولتی باشد آن موقع میگفتیم ۲۵ میلیون تومان الان قطعا ۳۵ میلیون تومان را آن هم فقط برای درمان ناباروری باید بدهند. البته ناباروری مختص بانوان نیست. ما گفتیم این مسئله هم به زنان ربط دارد و هم این که قشر متوسط و ضعیف درگیر آن هستند. لذا ما یک نگاه اینچنینی به این قضیه داریم.
در بابِ حضورِ بی ظهورِ دختران
این که دختر فعال داریم یا نه یک نقدی است که نمیتوان صرفا نگاه تک بعدی به این قضیه داشت. یعنی مثلاً من خودم اینطور هستم که دوست ندارم خیلی جاها ظهور داشته باشم. این که شما میگویید شانه به شانه آقایان میروید ولی آنها بیشتر دیده میشوند واقعا همینطور است اما یک مقداری به فضای من به عنوان یک خانم ربط دارد. با این که کار در حال انجام است و حضور دارم اما ظهور ندارم. اتفاقا این قضیه شاید از جنبهای خوب هم باشد. گاهی دخترها آنقدر به آن ظهور فکر میکنند که اصلا در فضای قرار میگیرند که با خودشان بیگانه میشوند و از فضای دخترانگی خودشان فاصله میگیرند مخصوصا در فضای رسانه. این که من هر روز باید پشت و استوری بگذارم و در مورد مسائل مختلف نظر بدهم اما نگاه که میکنی میبینی به عنوان یک دختر انقلابی، خانواده و خیلی از مسائل دیگر را که باید حفظ میکردی، از دست دادی. فقط به خاطر این که در فضای مجازی حضور داشته باشی. آنقدر این فضای زنان و مخصوصا حالا دختران فعال که بعدا میتوانند در جایگاه های بالایی قرار بگیرند بد بوده که باید یک فضایی برای ساماندهی آن شکل بگیرد ولی زیاده روی آن خوب نیست.
* به عنوان یک خانم هدفتان از حضور در تشکیلات چیست؟ در این فضا رشد کنید که چه اتفاقی بیفتد؟ این سوال را میپرسم چون نتیجه این تفکر و یا بهتر بگویم اشاعهی این تفکر میشود این که ما هیچ خانمی در سطوح سیاست گذاری، در سطوح نمایندگی مجلس، در سطوح وزاری دولتها و... نخواهیم داشت و بسیاری از مشکلات ما دختران و زنان در کف جامعه ثمرهی نبودن نگاه زنانه در این سطوح است. من الان یک سوالی که دارم این است که ادوار خواهران تشکلهای ما کجا هستند؟ افرادی که این تشکل برای آنها هزینه کرده، آنها را رشد داده. این بستر، بستری است که رشد کنند تا در سطوح تاثیر گذار جامعه قرار بگیرند. من اینها را با توجه به فرمایشات حضرت آقا میگویم. اگر میگوییم دولت جوان حزب الهی، دولت جوان حزب اللهی که فقط دولت جوان آقایان حزب اللهی نیست! خب ما خانم جوان انقلابی هم داریم. اگر همه بخواهند این نگاه را داشته باشند که من میخواهم در پرده باشم و دیده نشوم، چنین اتفاقی رخ نخواهد داد.
سعیدزاده: من نمیگویم نباشند. میگویم زیاده روی نشود. این که افراد رشد میکند و در جایگاههای مختلف قرار میگیرند، این باید در مسیر درست خودش قرار بگیرد. این که افراد حاضر در تشکلها فضای رشدی داشته باشند و بعدها به جاهای مختلف برسند، برای خانمها کمتر است. اما من میگویم خدا رو شکر که کمتر است. گاهی حتی در آقایان میبینیم که صرفا به دلیل این که در تشکل هستند، میخواهند یک پستی داشته باشند و یک جاهایی میبینی که به کیف کش تبدیل شدند. من این را در خانمها نمیبینم و به همین خاطر میگویم خدا رو شکر. اگر قرار است فضای رشدی برای من یه عنوان یک خانم شکل بگیرد، باید در مسیر درست خودش باشد. نمیگویم این مسیر رشد نباید باشد بلکه باید باشد اما نه با سرعتی که ما انتظار داریم. هدف من از در تشکل بودن، کار برای خدا و برای حل مشکلات مردم بوده.
میترا قهرمانی، مسئول خواهران بسیج دانشجویی دانشگاه تهران: این بحث تفاوت حضور و ظهور و این که مثلا در بستر تشکیلات و ناظر به اتفاق تربیتی که ما میخواهیم در دل تشکیلات چه چیزی را رقم بزنیم، این فرمایش خانم سعیدزاده، فرمایش دقیقی است که ما نباید دخترانی را تربیت کنیم که آنقدر ظهور برای آنها پررنگ باشد که اصلا بعد از یک مدت دچار خلأ شوند که چون ما در تشکل کمتر دیده میشویم، انگار که هیچ کاری نمیکنیم یا حتی شاید حس اثرگزاری را کمتر کند. به همین دلیل خیلی موافقم که جوانب تربیتی کار لحاظ شود اما یک خلایی که به نظر من وجود دارد این است که ما حتی در این زمینه تولید ادبیات نکردیم. یعنی مسئله را مشخص نکردیم که چیست تا دنبال راهکار باشیم.
مطالبه رهبری در خصوصِ نشان دادنِ حضورِ خانمهای حزب اللهی
وقتی آقا مطرح میکنند که حضور نمادین خانمها حزب الهی را نشان دهید، این معنی دار است. این حضور نمادین نشان دادن که در دیدار ۹۲ با بانوان فرهیخته، مطرح کردند که نگذارید آن نمایش حضوری که از خانمهای امت حزب الله وجود دارد، کم شود چرا که جبهه مقابل از زنان کارآمد زیاد استفاده میکنند. شما به این مسئله توجه داشته باشید. اینها صحبتهای آقاست. ما باید برای این حضور نمادین برنامه داشته باشیم. من شاید موافق این باشم که نیاز نباشد ما هم به اندازهای که آقایان چهره رسانهای ایجاد میکنند، در فضای خانمها هم راهبردمان چهره سازی رسانهای فردی باشد که البته این هم در یک جایی لازم است و نباید کلا نفی شود. اما اگر راهبرد کلی ما میخواهد این نباشد، پس باید به دنبال راهکار باشیم که چطور میخواهیم این فضای فعالین دانشجویی خانم را نشان دهیم.
لزومِ ایجادِ شبکهی دخترانِ تشکلی
ما چه بخواهیم چه نخواهیم روند مسئولیت گرفتن در نظام جمهوری اسلامی، یک فضای شبکه محور دارد نه ساختار محور. یعنی آقای همدیگر را در یک شبکه میشناسند، در همان شبکه دیده ایشوند، در همان شبکه رشد میکنند، در همان شبکه مدیر میانی و مدیر بالادستی میشوند و همینطور مراحل طی میشود. این که در فضای خواهران تشکلی یک سری آسیبهای اخلاقی را کمتر داریم، این مثبت است. من همیشه گفتم که خواهران تشکلها خیلی با اخلاص بیشتری کار میکنند چون دیده نمیشوند و یک سری مسائل را ندارند و یک سری از استفادهها از جایگاهشان را نمیبرند که آقایان واقعا استفاده میبرند. ما باید به عنوان فعالین تشکلی که الان هر کدام از ما با شبکهای از خانمهای فعال و توانمند در ارتباط هستیم، باید فکر کنیم که این شبکه چطور قرار است ایجاد شود. این شبکه احتمالا یک سری رئوس میخواهد. بیشتر از این که چهره فردی مشخص باشد، ما نیاز به یک سری نودهای شبکه داریم که خانمها به هم وصل شوند.
اگر برخی خانمهای تشکلی یک روزی جلوی آقا صحبت میکنند، برداشت کلا این میشود که انگار تنها خانمی که در تشکلهای دانشجویی وجود دارد، ایشان است. در حالی که به واسطه یک امکانی که در تشکل داشتند، درکی که تشکل داشته و ساز و کار درستی که داشته، این امکان برای ایشان فراهم شده و رفتند نمایندگی کردند و دیده هم شدند. اما مثلا در فضاهای دیگر این اتفاق نمیافتد. اصلا فهم نمیشود که ما یک بدنه جدی خانمهای تشکلی داریم که اینها دارند کار میکنند، صاحب حرف هستند و رشد کرند. اینها ظرفیت است و این ظرفیت مغفول واقع میشود. باید بنشینیم حرف بزنیم که الگوی کار رسانهای برای یک خانم باید چطور باشد.
سعیدزاده: قطعا باید به راهکار برسیم ولی نقد من است که نباید زیاده روی شود اما این که حد واسط چه باشد، باید به آن برسیم. ولی من مطمئنم که حد واسط آن از کناره گیری کردن و در سایه بودن در نمیآید. این در سایه بودن شاید از اخلاص باشد که البته من چنین روحیهای را میستایم.
بی اعتنایی نهاد مقام معظم رهبری نسبت به دخترانِ تشکلی
محدثه مصفا، مسئول خواهران اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل: یک مسئله اساسی که وجود دارد این است که الان دبیران اتحادیهها با مدیریت نهاد رهبری با هم یک سری جلسات منظمی را تحت عنوان شورای هماهنگی دبیران، دارند. ما این مطالبه را هر کدام از اتحادیهها به صورت جداگانه مطرح کردیم اما هیچ اهتمامی صورت نگرفته است. مطالبه ما از نهاد رهبری این است که ما منظم با خانم سعیدی، مسئول خواهران نهاد، جلسه داشته باشیم. ما دختران فعال تشکلی به این بهانه میتوانیم دور هم جمع شویم و یک شبکه تشکیل دهیم. وقتی نهاد که خودش را پدر تشکلها میداند و همیشه هم این را به ما میگویند، جلسات منظمی را ترتیب دهند و همانطور که برای برادران برگزار میکنند، برای واحدهای خواهران هم برگزار شود. واقعا واحد خواهران تشکلها، مدیریت خواهران تشکل دانشجویی را بر عهده دارند. هر چند گاهی وقتها همین نکته نیز از طرف برادران ندید گرفته میشود. ما مسئول خواهران اتحادیهها گاهی با بحرانهایی مواجه میشویم که واقعا از سطح خودمان بالاتر است و به تنهایی نمیتوانم از پس شناخت و کلنجار رفتن با این بحرانها بر بیاییم. ولی وقتی یک نفر از طرف نهاد رهبری، بحران را میبیند و میرود فرد مناسب را در جلسه میآورد و مشکل ما را حل میکنند، چرا این مطالبه نباید توسط نهاد رهبری دیده شود؟
سعیدزاده: سال گذشته تنها یک جلسه به مناسبت روز دختر در نهاد رهبری برگزار شد و ما رفتیم. حرفهایی زده شد اما تمام شد و بعد از آن در طی این چند ماه هیچ اتفاقی نیفتاده است. حتی امسال همین یک جلسه را هم نداشتیم.
مصفا: نهاد رهبری اخیرا جلسهای را با آقای رحیم پور ازغدی برگزار کردند و نمایندگان تشکلها را خواستند. اتحادیه مستقل بنده را به عنوان نماینده معرفی کردند اما مسئولان نهاد گفتند که چرا از برادرانتان نمیفرستید؟! جلسه با چهار برادر برگزار شد. حتی به اتحادیهها گفته بودند که خواهران را نفرستید، یکی از برادران را معرفی کنید.
* میخواهم به عنوان نمایندگان دختران فعال دانشجویی به این سوال پاسخ دهید که اتفاق افتاده که حس کنید خانمها در تشکلها جدی گرفته نمیشوند؟ آقایان حاضر در تشکل چقدر در تصمیم گیریها شما را شریک میکنند؟ آیا شده طرح یا پیشنهادی به شورای مرکزی ارائه دهید اما از طرف آقایان بها داده نشود؟
سعیدزاده: من در جنبش عدالتخواه چنین چیزی ندیدم.
مصفا: اگر بخواهیم اتحادیههای دانشجویی را در یک بازه ده ساله نگاه کنیم، بله. واقعا گاهی پیش میآمده که به خانمها آنطور که باید، توجه نمیشده اما ممکن است مقطعی و مثلا در یک سال خاصی اتفاقا توجهات ویژهای هم شده باشد. به همین دلیل فرد با فرد و شرایط هر سال با سال دیگر متفاوت بوده. اما در مجموع از این ۱۰ سال شاید ۷۰-۸۰ درصد از این بازه، توجهات زیادی نمیشده.
استقلالِ هویتیِ دختران، مانعِ جدی گرفته نشدنِ آنها در تشکیلات
مریم نظری، مسئول رسانه دفتر تحکیم وحدت: در مورد تحکیم صحبت کردن کمی سخت است. در تحکیم فضا کمی متفاوت است. عقبهی ادواری و فضای حضور دختران در دیدارهای دانشجویی با رهبر انقلاب خودش گویای این مسئله هست که این بیتوجهیها در تحکیم اتفاق نمیافتد و به نظرم این نگاه باید از طرف بزرگترهای اتحادیه شکل بگیرد. ولی در همین فضای خیلی خوبی هم که در تحکیم میبینیم، هر جایی که دختران کار خودشان را سبک شمردند و خودشان عرصه را برای خودشان تنگ کردند، دیدیم که آقایان خیلی راحت خانمها را نادیده گرفتند. من احساس میکنم بخشی از این مسئله به خود خانمها و استقلال هویتی که باید داشته باشند برمیگردد. این که نسبت به هر کاری صحبت کنند و نظر بدهند، این مسئله هم مهم است.
عدمِ همراهیِ برادران تشکلها در مسائل حوزه زنان و خانواده
مصفا: من فکر میکنم که اینطور نیست. به این جهت که فرض کنید ما دختران، واحد خواهران نبودیم، ما دبیر سیاسی بودیم و اتفاقا آقا هم بودیم. اگر واقعا فعالیت نمیکردیم و اگر جایی خودمان را نمیدیدیم، این تشکل بود که میآمد و میگفت چرا هیچ کاری نمیکنی؟ چرا هیچ اکتی نداری؟ و مدام این ایده پردازی کردن و همراهی کردن وجود داشت. یعنی تو در هر مسئولیت دیگری که هستی مخصوصا برادران و به خصوص واحدهایی که اولویت دارند مثل همان واحد سیاسی که که برای یک تشکل خیلی اهمیت دارد این همراهی را میبینی. در حالی که مسائل زنان و خانواده با تمام اهمیتش، صرفا برای من به عنوان یک دختر در تشکل اهمیت دارد و این مسئله برای برادران و آقایان تشکلی جا نیفتاده است.
تشکل دانشجویی یک جمع است، یک خانواده است، معطوف به یک فرد نیست که به تنهایی یک کاری را انجام دهد. در فضای حوزه زنان و خانواده تشکلهای دانشجویی جمعی کار نمیکنند بلکه این خانمها تشکل هستند که فعالیت میکنند. در حالی که مثلا در حوزه سیاسی اگر واکنشی هم اتفاق میافتد، اتفاقا خانمهای تشکل هم در آن عرصه مشارکت میکنند و نظر میدهند و کنشگری خودشان را دارند اما متقابلاً چنین فضایی را در مسائل حوزه زنان و خانواده در بین برادران تشکیلات نمیبینیم. ایده پردازی را خوب میبینیم اما همراهی نمیبینیم.
نمیتوانیم منکر این شویم که تشکلهای دانشجویی جای پا را برای حضور و بروز خانمها به واسطهی بیانات حضرت آقا و اتفاقاتی که دارد در جامعه میافتد، باز کردند اما آیا به واقع همراهی داشتند؟ آیا اهمیت این موضوع به اندازه سایر موضوعات تشکل برای آقایان هم جا افتاده است؟ شاید بخشی از مسئله به کم کاری ما به عنوان مسئول خواهران تشکلها برگردد که نتوانستیم در فضای شورای مرکزی خودمان این مسئله را جا بندازیم ولی یک بخشی هم به خود آقایان برمیگردد. به هر حال هر کدام از آقایان برآمده از یک خانواده هستند. پس چرا این دغدغهها در فضای اجتماعی آنقدر بولد شکل نمیگیرد که وقتی آقایان وارد تشکل دانشجویی شدند، نسبت به مسائل زنان اهمیت بالایی بدهند؟
نسبت به مسائل زنان هم نه، گاهی در تعامل آنها با خانمها هم ضعف جدی وجود دارد
نظری: ما حرف شما موافقم اما مثلا اگر بخواهد یک کرسی آزاداندیشی در اتحادیه برگزار شود، واحدهای مختلف میآیند و مطالبه میکنند. واحد سیاسی که به قول شما قطعا باید یک بخشی از کرسی را داشته باشد. واحد فرهنگی هم همینطور اما همین که به حوزه زنان میرسد اصلا خودش را در این حد نمیبیند و مثلا میگوید وقتی سیاسی و فرهنگی هستند، دیگر حوزه زنان تعریف نمیشود و خودش را دست چندم بداند و جسارت نکند. این کاملا به خود افراد برمیگردد. برعکس این اتفاق در شورای مرکزی تحکیم میافتد که گاها یک اتفاق حوزه زنانی میافتد و حالا مثلا اگر نسبت به آن اکت خاصی نداشته باشیم، برادران شورای مرکزی مطالبه میکنند که مثلا نظر شما چیست و حتی میخواهند که یک تحلیلی از فضا در جلسات خودمان داشته باشیم.
حوزه زنان و خانواده فقط برای دختران نیست
این نگاه مردسالارانه شاید به این دلیل باشد که تعداد آقایان بیشتر است و نگاه آنها نسبت به مسائل مختلف سیاسی غلبه میکند اما خب شاید در خود دختران هم به دلیل همان غلبه نگاه مردانه، این عدم اعتماد به نفس وجود داشته باشد. اعتماد به نفس این که اگر در فلان بحث سیاسی نظرم این است، این را محکم اعلام کنم حتی اگر یک نفر هستم. سعیدزاد ه:
اگر کمی از سطح اتحادها پایینتر بیاییم و به تشکلهای دانشگاهها برسیم، دانشجویان گاهی فقط برای این وارد تشکل میشوند که ببینند چه خبر است. این فقط در دختران نیست اما در دختران بیشتر است. یا حتی گاهی وقتها به خاطر این که عذاب وجدان نگیرند وارد تشکل میشوند که بگویند ما هم یک حرفی زده باشیم و یک کاری کرده باشیم و کمی نگاه فانتزی به تشکیلات دارند.
در حوزه زنان و خانواده، مسئله ای که خیلی اهمیت دارد و دخترانی که در این حوزه فعال هستند، باید به آن توجه کنند، این است که به هیچ وجه این حوزه را اختصاصاً برای دختران تعریف نکنند، به نحوی که به برادران تشکیلاتی این مطلب القا شود که ما در این حوزه وظیفه و تکلیفی نداریم. اتفاقاً برعکس، آقایان حتما باید حضور داشته باشند تا حداقل از نظام مسائلی که باعث بروز مشکلات در این زمینه شده است باخبر باشند. اگر آگاهی پیدا کنند نسبت به این مسائل، در آینده مشکلات کمتری را در این زمینه خواهیم داشت. ناآگاهی آنها سبب میشود که اهمیت موضوع را درک نکنند و در آینده اگر در جایگاه تصمیم گیری و سیاستگذاری قرار گرفتند، تصمیماتی مغایر با این حوزه بگیرند و همین مسئله باعث میشود که ما همچنان در حل مسائل زنان درجا بزنیم و پیشرفتی نداشته باشیم.
بی خبریِ بسیاری از دخترانِ بسیجی از کنشگریهای تشکیلات
قهرمانی: اتحادیههای دانشجویی تعداد دفاترشان به صورتی است که میشود یک طیف خاصی و یک تم مشخصی را از آنها گفت اما بسیج دانشجویی با این ابعاد، با این تعداد دفتر، از یک استان تا استان دیگر، از یک دانشگاه تا دانشگاه دیگر خیلی متفاوت است. در مورد سوال شما من یک نکته کلی عرض میکنم و بعد شناخت و اشراف بیشتر روی بسیج دانشگاه تهران دارم. یک اعتقادی وجود دارد که فضای کار کردن خانمها در تشکلهای دانشجویی یک پیکان دو سویه است که ذهنیت و فرهنگ آقایان و کلیت تشکل باید درست باشد و از طرفی خانمها هم باید با قوت و با نهایت توانمندی و در فضایی که اولویت تشکیلات است ورود پیدا کنند. یعنی این رابطهی دو طرفه را میپذیریم. اما متاسفانه در ارتباطی که من با دانشگاههای دیگر و بسیجهای آنها داشتم، خیلی میشنوم که فرضا یک تصمیمی، یک نامهای، یک بیانیهای، یک خروجی کنشگرانهای اتفاق افتاده و از تشکل دیده شده اما خواهران آن تشکل اصلا اطلاع ندارند و یا در روند تصمیم گیری دخیل نبودند و مشارکت فعال نداشتند. حالا از سمت مقابلش هم همینطور. یعنی وقتی شرایط این طور است و شما تصمیم گیر فعال نیستید، در کلیت یک تشکل، وقتی خودت هم میخواهی ورود فعالانه داشته باشی، مشخص است که چقدر مسیر برای تو سخت است. این در رابطه با کلیت دانشگاهها که بخواهم بگیم مشکلات واقعا هست و اینطور نیست که مشکلات وجود نداشته باشد.
اما در مورد بسیج دانشگاه تهران باید بگویم که یک سری ویژگیهای خاص دارد که آن را از سایر دانشگاهها متمایز میکند. اولا که تعداد دانشجویان دختر و پسر یک کفه نسبتا برابر و حتی غلبه به سمت خواهران دارد و فضا مثل دانشگاههای صنعتی نیست که دختران کمتر باشند. به هر حال علاوه بر کیفیت نیروی انسانی، ناخودآگاه کمیت نیروی انسانی هم تاثیرگذار میشود.
ساختارِ بسیجِ دانشگاه تهران مانع از نادیده گرفته شدن دختران
بسیج دانشگاه تهران بیست و خرده ای پایگاه و ۷ حوزه دارد. ساختار بسیج دانشگاه تهران به این صورت است که مسئول وجود دارد و مسئول خواهران یا به عبارتی در اساسنامه نوشته شده جانشین در واحد مقابل که به طور معمول خانمها قرار میگیرند و این در تمام چارت ما وجود دارد. فرضا شورای مرکزی مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه تهران الان متشکل از مسئول مرکز، مسئول خواهران مجموعه، مسئولین حوزه ها، مسئولین خواهران حوزه هاست و معاونت های مرکز و معاونت های خواهران مرکز یعنی ساختار، آیینهای به همین صورت پیش رفته. در دانشکده ها هم همینطور. دانشکده ها هم ذیل حوزه ها هستند به ترتیب پردیس و جغرافیا ی آنها و ویژگیهای دیگر.
تصویر کلی راجع به مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه تهران بخواهم بگویم این است که این ساختاری که ارائه دادند، ساختار اجازه نمیدهد که یک خروجی خارج شود و یک واحد در جریان نباشد یعنی در فوری ترین تصمیم های مجموعه هم که مثلا میشود به مسئول سپرد، مثلا تجمع شده که دانشگاه تهران از این جور تصمیم ها زیاد دارد و طبیعی و منطقی هم این است که به مسئول سپرده شود اما ساختار میگوید در مواقع بحرانی و فوری هم یک کمیته سه نفره هست که باید تصمیم بگیرد متشکل از مسئول مجموعه و مسئول خواهران مجموعه و یک نفر که شورای مرکزی باید مشخص کند که نفر سوم چه فردی است. خیلی از خروجی های دانشگاه تهران و بیانیه ها و... را نگاه کنید شاید باورتان نشود که اینها کار دخترهاست اما در یک بستر مشترکی شکل گرفته و تقسیم کار شده و پیش رفته و میگویم این قوت دختران در بسیج دانشگاه تهران هم کمک کننده بوده برای این که همواره این رسمیتی که باید، وجود داشته باشد. روند به طور کلی این هست اما در عین حال که میگویم فرایند این است و دختران ما اصلا امکان ندارد خروجی خارج شود و در جریان نباشند متقابلاً هم دختران پیشنهاد میآورند اما اصلا نمیتوانم بگویم پیشنهاد خواهران یا برادران است و این خیلی مشترک پیش میرود و مشکلی از این جهت وجود ندارد.
اما مشکلات فرهنگی واقعا وجود دارد مثلا با وجود این که ساختار چنین است، تفاوت میکند که مسئول که باشد. به هر حال رویکرد او تسری پیدا میکند و این که چقدر اعتقاد داشته باشد به ظرفیت خواهران، این موضوع یکسال را با سال دیگر متفاوت میکند. چیزی که شاهد آن هستیم این است که آقایانی که این شناخت درست را دارند گاهی مورد فشار از جانب بقیه آقایان قرار میگیرند که این درست نیست و از یک سری تفکرات غلط نشات گرفته که کسی هم که دارد روند درست را طی میکند انگار مورد هجمه واقع میشود.
در بابِ چراییِ عدمِ حضورِ دختران بسیجی در بین سخنرانانِ دیدار رهبری
اما اگر بخواهیم به سازمان بسیج دانشجویی برسیم که مثلا همان بحث دیدار آقا از این طریق است. به هر حال یک سری افراد مسئول بسیج دانشگاه هستند و اینها هستند که نماینده های هر دانشگاه هستند و انگار که دیگر فضایی ایجاد نشده که مسئول خواهران دانشگاه ها هم باید همان فضا را داشته باشند و این خودش ناشی از همان گستره هم هست که آنقدر این گستره زیاد است که دیگر به تقسیم بندی خواهرانه فکر نمیکنند که بحثش سر سازمان و مناسباتش متفاوت تر میشود. مثلا یک نقدی که وارد است این است که سازمان بسیج دانشجویی چند تا معاونت موضوعی دارد، یک معاونتش، معاونت خواهران است. خب چرا؟ ما در دانشگاهها ساختارمان اینطور نیست اما ناخودآگاه وقتی یک ساختار بالاتری این چنین است تاثیرگذار میشد. موارد اینچنینی راه را هم میبندند. در این خصوص چون تحکیم را مثال خوب زدند، میخواهم از بسیج بگویم که علت چیست. در بحث دیدارهای دانشجویی یک تقسمیی که در بسیج وجود دارد این است که یک سال نماینده از مسئول بسیج های تهران باشد و یک سال شهرستان. یعنی آنقدر این گستره زیاد است که اصلا نمیرسد به این که دوسال درمیان کنیم و مثلا یک سال خواهر دانشگاه تهران باشد. ساختاری که جمع بندی میکند، متشکل از مسئولین دانشگاهها است که مسئولین بسیج دانشگاهها هم معمولا از آقایان هستند.
مصفا: یک نکته دیگر این است که ما وقتی نقد میکنیم به ساختارهای کلان کشور یک آرمانهایی مد نظر ماست که میگوییم باید به این آرمان و ایده آل برسد و براساس این که این چقدر فاصله دارد و این اختلاف نظرات و انتقاداتمان را نسبت به بستر سیاسی کشور میگوییم ولی آن آرمان را در وهله اول به عنوان اجرا کننده در شرایط و جایگاه خودمان باید پیاده سازی کنیم. یعنی ما خودمان در فضایی که هستیم وقتی نتوانیم این محیط اطراف خودمان را اصلاح کنیم، نمیتونیم انتظار داشته باشیم که قابلیت نشر و گسترش در فضای اجتماعی داشته باشد. یعنی ما این مطالبه را از مسئولین داریم ولی در بستر خودمان نمیتوانیم این مشکل را حل کنیم.
قهرمانی: اتحادیههای دانشجویی خیلی دانشجوییتر هستند تا مثلا سازمان بسیج دانشجویی که واقعا یک سازمانی است که حتی متصل به حاکمیت است. بحث های اینچنینی خیلی ساختار را سختتر میکند یا مثلاً افرادش بعضاً افراد فارغتر از فضای دانشجویی هستند. الان کسانی که در سازمان کار میکنند ادوار دانشجویی هستند و ضرورتا میتوانند دانشجو هم نباشد و فضا کمی متفاوتتر است.
گزارش از مهدیه دهقان