به گزارش خبرنگار سرویس صنفی-آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ تا کمتر از یکماه دیگر هیئت وزیران دولت سیزدهم معرفی خواهد شد، آموزش و پرورش وزارتخانهای کلیدی است که طی یک دهه گذشته با مشکلات بسیار زیاد و مزمنی مواجه شده که در طی سالیان گذشته وزرای مختلف کم و بیش در این مشکلات گرفتار شدهاند.
چالشهای امروز آموزش و پرورش از آن دست مشکلاتی است که قرار نیست یک شبه حل شود، مسائلی همچون کمبود معلم، افت کیفیت آموزش در مدارس، به حاشیه رفتن مدارس دولتی در میان انبوهی از مدارس خاص و غیردولتی، جذب معلمان توانمند و... که تقریبا هیچکدام از وزرا نتوانست چارهاندیشی اساسی پیرامون حل و فصل آن کرده باشد.
در این گزارش جهت بررسی اولویتهای آموزش و پرورش در دولت سیزدهم گفتگویی را با حمید رفیعی، معاون بررسی و تحلیل مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، حمیدرضا قائمپناه، معاونت گفتمان سازی و مطالبه گری مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، میثاق شمسینی غیاثوند، دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان و لعیا سعدیکعبی، دانشجوی آموزش مشاوره و راهنمایی دانشگاه فرهنگیان پردیس نسیبه تهران داشتیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
۱. از نگاه شما بزرگترین ایراد در نظام آموزش و پرورش، چیست؟
حمید رفیعی، معاون بررسی و تحلیل مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان: بزرگترین ایراد نظام تعلیم و تربیت، که با آن مواجه است، فاصله با مبانی تعلیم و تربیت اسلامی است. به عبارتی آن چیزی که در مدرسه دارد اتفاق میافتد، آن چیزی نیست که منجر به تربیت انسان مطلوب تر و انسان کارآمدتر برای زندگی این دنیا و دنیای دیگر باشد. اگر بخواهیم از منظر اجرایی هم نگاه کنیم، به نظر میرسه مهمترین ایراد نظام ساختاری تعلیم و تربیت، کاهش کیفیت معلمین آن نظام است که منجر به عدم کیفیت مطلوب در بحث تعلیم و تربیت شود.
حمیدرضا قائمپناه، معاونت گفتمان سازی و مطالبه گری مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان: یکی از چالشهای جدی که نظام آموزش و پرورش ما را درگیر آن کرده، نوع نگاه و رویکرد به این دستگاه حساس است که متاسفانه این نگاه، نگاهی اولویت دار و تمدنی نیست و همواره آموزش و پرورش در رویکردهای ما، اولویت چندم به حساب میآید، علیرغم اینکه نظام تعلیم و تربیت، پایه و اساس کشور است.
نظام آموزشی کشور در نگاه جامعه، نخبگان و مجموعه سیاست گذاران، همچنان از آن اهمیت و اولویت لازم برخوردار نیست و به تعبیری میتوان گفت که دلیل اصلی، بخش اعظم چالشهای نظام تعلیم و تربیت به این نگاه برمیگردد، نگاهی که باعث شده است سالها از مسئله مهمی به اسم تحول بنیادین آموزش و پرورش دور باشیم. بنابر گفتههای رهبری، یکی از بزرگترین ایرادات نظام آموزش و تعلیم ما، تقلیدی بودن آن است که باید تحولی در روند کلی آن ایجاد شود.
میثاق شمسینی غیاثوند، دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان: یکی از بزرگترین ایرادهایی که به نظام آموزشی ما وارد هست، تضاد و تعارض در وضع موجود و مبانی اعتقادی انقلاب و اسلام است. خیلی از اصول تعلیم و تربیت در نظام آموزشی ما، به کلی با مبانی انقلاب اسلامی و تعاریف آن برای نحوه آموزش تراز فاصله دارد. این تعارض و تناقض، خواه یا ناخواه، منجر به اختلال در تمامی فرآیندهای نظام آموزشی خواهد شد. چون فرآیندها بر اساس مبانی تعریف میشوند و وقتی مبانی با روند اجرایی تفاوت دارد، فرایند دچار تداخل میشود.
لعیا سعدیکعبی، دانشجوی آموزش مشاوره و راهنمایی دانشگاه فرهنگیان پردیس نسیبه تهران: پیش از اینکه قرار باشد به ایرادی اشاره کنم، مایلم این نکته را ذکر کنم که بر خلاف دوستانی که سیستم آموزشی ایران را سراسر نقصان میدانند، اتفاقا نکات مثبتی را در آن میبینم که حتی قابل دفاع است. اما درباره بزرگ ترین ایراد از نظر که بر میگردد به مقطع متوسطه اول به دوم، عدم مهارت آموزی تخصصی و فراگیر است.
از طرفی بافت فرهنگی و فکری جامعه دانش آموزان درسخوان و با استعداد را به سمت رشتههای نظری سوق میدهد و دانش آموزان با سطح نمرات پائین را یه سمت رشتههای فنی حرفهای، این نگرش غلط به نسبت هدایت تحصیلی دانش آموزان در این مقطع تحصیلی، میتواند بزرگترین ایراد در نظام تعلیم و تربیت باشد.
۲. عملکرد دولت آقای روحانی در آموزش و پرورش چگونه بود؟
حمید رفیعی: عملکرد دولت آقای روحانی در بحث آموزش و پرورش، یک سیر مشخصی را داشت که در دولتهای پیش هم تکرار شده بود. سیری از عدم اهمیت و توجه و در حاشیه قرار دادن نظام تعلیم و تربیت و اضافه بر آن، حرکت به سمت غربی شدن بیش از پیش با اجرای طرحهای بین المللی مثل سند آموزش ۲۰۳۰، که اینها منجر به چالشهایی در نظام تعلیم و تربیت شد. اما آنچه که بیش از پیش قابل توجه بود، عدم اهمیت قائل شدن به این حوزه در راستای تکامل، توسعه و پیشرفت کشور بود که تغییرات پی در پی وزرا و وزاری کم کارآمد گاها، این مسئله را به خوبی نشان میداد.
حمیدرضا قائمپناه: با توجه به اینکه در دولت تدبیر و امید تلاشهایی هم در حوزه آموزش و پرورش صورت گرفته و نباید تمامی مشکلات آموزش و پرورش را ناظر به یک دولت محدود کرد، چرا که بیشتر این مشکلات ریشهای هستند، اما آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید و مجلس معاصر این دولت، روز خوشی را به خود ندید و همواره مورد ضربه از سوی تصمیمات و نگاههای غیرتخصصی و لحظهای قرار گرفت و به تعبیری این دولت، اعتقاد، نگاه و فهم درستی نیست به مسئله آموزش و پرورش نداشت تا جایی که تصمیم به فروش دانش آموز، معلم و مدرسه در این دولت گرفته شد و خود شخص رئیس جمهور، مدافع اصلی این فروختن بود.
میثاق شمسینی غیاثوند: عملکرد دولت آقای روحانی، دچار چند ایراد و مشکل بود، که شاید جدیترین آنها، در اولویت نبودن آموزش و پرورش و جامعه معلمین است. در این بین، نگاههای غلط و مدیریتهای مقطعی، خود باعث ضربه زدن به بدنه آموزش کشور شد. تا زمانی که مسئولین کشور، نهاد آموزش و پرورش را نهاد هزینه بر میدانند، وضعیت نظام کلان آموزش و پرورش نه تنها رشد نخواهد کرد، بلکه خود دچار هزینههای بلند مدت، خواهد شد.
لعیا سعدیکعبی: دولت روحانی با ارائه برنامه و تاکید بر اهمیت آموزش و پرورش و جامعه معلمان، فعالیت خود را در اولین دوره دولت تدبیر و امید، آغاز کرد. رئیس جمهور وقت تاکید داشت فارغ از تقدیس مقام معلم، باید امکانات رفاهی نیز برای ایشان فراهم شود ولی در دولت آقای روحانی، حتی دورههای ضمن خدمت معلمان، پولی شد. یعنی یک معلم برای ارتقای سطح کیفی خود، باید پولی را به وزارت آموزش و پرورش پرداخت کند. در حالی که در گذشته این دوره کاملا رایگان برگزار میشد.
مورد بعدی که در دولت ۱۱ و ۱۲ صورت گرفت، بحث عدم اجرایی شدن رتبه بندی معلمان است، که گویی به فراموشی سپرده شده است. و آخرین نکته هم ناکارآمدی ها در روند کمبود نیرو در معلمان است که با طرحهای غیر کارشناسی شده، که بعضا به مشکل برخورد، قرار بود کمبود معلمان در مدارس را از طریق فارق التحصیلان دانشگاههای پیام نور تامین شود که خوشبختانه صورت نگرفت.
۳. پیش بینی و توصیه شما به وزارت آموزش پرورش آینده چیست؟
حمید رفیعی: به نظر میرسد وزیر آینده آموزش و پرورش، مسئولیت سنگینی بر عهده دارد. چالشهایی که حاصل از کم کارآمدی و بیتدبیری در دولت پیشین است، آموزش و پرورش را در لایههایی با بحران رو به رو کرده است. یکی از این بحرانها، بحران کمبود معلم با کیفیت در مدارس است. این بحران، نیاز دارد که وزیر آینده برای هرگونه اقدام تحولی که میخواهد انجام دهد، مسئله تربیت معلم و ارتقای سطح توانایی، بینش و حتی روحیه معلمانه را در نظام تعلیم و تربیت بپردازد تا بتواند، کیفیت نظام آموزشی را بیش از پیش ارتقا دهد؛ شاید همین اتفاق در دورهی آتی اگر با یک اقدام جهادی صورت بگیرد، وضعیت آموزش و پرورش ما، خیلی بهتر از گذشته بشود.
حمیدرضا قائمپناه:بنظرم دولت آینده قبل از اینکه اقدام به معرفی وزیر آموزش و پرورش کند، باید ابتدا نسبت نگاه و موضع خود را با آموزش و پرورش مشخص کند، اگر آموزش و پرورش را همچون رهبری، اولویت اول تعریف کرد، قطعا مسیر پیش روی این دستگاه مهم، مسیر نزدیک به تحول بنیادین خواهد بود، در غیر این صورت، بعید میدانم تغییری ایجاد شود.
وزیر آموزش و پرورش باید معلمی کرده باشد و معلم بوده باشد، باید نگاه و اعتقادش به آموزش و پرورش، نگاه تمدنی باشد و تحول بنیادین آموزش و پرورش را به عنوان یک رسالت و هدف خود بفهمد و در راستای آن تلاش کند. مسائل اصلی و اولویت دار نظام تعلیم و تربیت را به خوبی بشناسد، نسبت به تربیت معلم و مسیر و الگوی جذب معلم با برنامه باشد و سعی کند آموزش و پرورش را از بنگاه کاریابی بودن خارج کند و در آخر تمام قد و با شجاعت و صراحت از هویت آموزش و پرورش، هویت معلم و منزلتش، دفاع کند.
میثاق وزیر شمسینی غیاثوند: آموزش پرورش آینده باید به دو نکته توجه داشته باشد، اول اینکه باید به عنوان سکان دار نظام آموزشی کشور، اولویت این نهاد راه به خوبی درک کند و به عموم جامعه و مسئولین هم انتقال دهد و نکته دوم هم شامل، اهمیت دادن به نحوه جذب، تربیت و مدیریت معلمان است که، معلم رکن اساسی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش است.
لعیا سعدیکعبی: در رابطه پیش بینی وضعیت آموزش و پرورش در دولت آینده، خیلی دقیق نمیتوانم نکتهای را اشاره کنم، اما آن چیز که واضح است، لزوم ثبات در برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش در تصمیات است. وزیر آینده آموزش و پرورش و دولت آینده باید توجه کاملی به نسبت وضعیت معلمان، رتبه بندی آنها و پیگیری مطالبات آنها جهت بالا بردن کیفیت سطح آموزشی داشته باشد.
۴. آیا در چهار سال باقی مانده از زمان اجرای سند تحول نظام آموزشی، امیدی برای رشد در روند اجرایی شدن این سند دارید؟
حمید رفیعی: به نظر میرسد که بیش از اینکه باید به دنبال اجرای سند تحول بنیادین باشیم، باید به دنبال این مسئله بود که روح تحول را در سطح مدیران کلان و میانی وزارت آموزش و پرورش، حاکم کنیم. تا این جریان مسبب تحقق بیش از پیش انتظارات در این حوزه باشد، در غیر این صورت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نمیتواند کار آمد باشد و منجر به اتفاق خاصی در حوزه نظام و تعلیم و تربیت شود.
حمیدرضا قائمپناه: اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیاز به اراده، همت، اعتقاد و فهم آن دارد؛ اگر این شاخصهها در مجموعه آینده، سیاستگذاران، بدنه معلمین و سایر دستگاهها شکل گرفت، قطعا میشود به اجرای آن امیدوار شد.
میثاق شمسینی غیاثوند: مسئلهای که دربارهی سند تحول نظام آموزشی برای ما اصالت دارد، تحول بنیادین است؛ برای رسیدن به این وضعیت باید یک طرح دغدغه در معلمین و ایجاد گفتمان در عموم مردم صورت بگیرد. به نظر بنده میزان اجرایی شدن سند تحول را باید در این جایگاه قیاس کرد که ما تا چه اندازه به معلمین و تربیت آنها بها میدهیم، این نکته را برای بار دوم عرض میکنم، چون دغدغه بسیار مهمی است. بررسی میزان تربیت، تعلیم و تامین معلمین میتواند سبب شود که حتی در چهار سال آینده، تا حدودی حجم باقی مانده از سند تحول بنیادین نظام آموزشی، اجرایی شود.
لعیا سعدیکعبی: درخصوص سند تحول در آموزش، ما به الان پنج واحد را گذرانده ایم برای تشریح این سند، و طی این پنج واحد با شناختی که از طرح به دست آوردهام، فکر میکنم این سند بسیار بسیار آرمانگریانه است. در صورتی این مسئله را اشاره میکنم که برای اجرایی شدن این سند باید زیر ساختهای امکاناتی برابری برای تحقق عدالت آموزشی، در تمام مدارس وجود داشته باشد، اما وضع فعلی، هیچ موافقت با این طرح و شرایط ندارد. به نظر من این طرح باید یک سری اصلاحات را شامل شود که منطبق با واقعیت جامعه ما باشد. به نظر من طی چهار سال آینده خیلی سخت امکان دارد که به این سطح از آموزش برای دانش آموزان در سراسر کشور دست پیدا کنیم.
۵. نظر شما درباره خصوصیسازی آموزش و پرورش چیست؟
حمید رفیعی: فرایند خصوصی و یا اختصاصی سازی نظام آموزش، دچار اشکلات اساسی است. به خصوص رویکرد تعارض با عدالت که از سمت خود دانش آموزان هم مورد پسند نیست. دولت اینده میبایست، برای مقابله با این فرایند و پولی شدن نظام آموزشی، عملکرد و برنامه متناسبی را داشته باشد تا شرایط را برای احقاق عدالت آموزشی فراهم کند که منجر به افزایش کیفیت مدارس دولتی در کشور شود.
متاسفانه اینچنین رویکردهای ضد عدالت آموزشی، در چند سال اخیر، باعث بروز چالشهای بزرگی مانند کاهش بسیار زیاد در کیفیت مدارس دولتی شده بود. ارائه برنامه های دقیق میتواند شرایط را برای محقق کردن بستر عدالت آموزشی و اجتماعی شود.
حمیدرضا قائمپناه: با خصوصی سازی در آموزش و پرورش مخالفم و این دستگاه، جزو دستگاههایی است که نمیتوان خصوصی سازی را در آن پیاده کرد، هرچند الان یکی از چالشهای جدی آموزش و پرورش، خصوصیسازی آن است که باید با آن مقابله کرد.
میثاق شمسینی غیاثوند: نظام آموزشی ما باید به سمتی برود که مدارس دولتی ما، از لحاظ کیفیت و کمیت آموزش، در تمامی کشور سطح قابل قبول و برابری را داشته باشد، و این مسئله هزینه بردار است و البته ثمرات متعددی هم دارد.
وقتی که هزینهها برای کیفیت افزایی در آموزش، برای عدهای از مسئولین خوشایند نباشد، بنا بر همین شرایط برای رسیدن به آموزش بهتر، افرادی که تمکن مالی بالایی دارند، مشتری این نوع از آموزش خواهند بود و ما شاهد پولی شدن آموزش در سطوح مختلف خواهیم بود. برای عدم رشد روند پولی شدن آموزش، باید نظام اقتصادی مشخصی برای آموزش کلان کشور که مبنی بر عدالت آموزشی برای تمام دانش آموزان کشور است، طراحی شود.
لعیا سعدیکعبی: در دولت یازدهم و دوازدهم، تعداد مدارس غیر دولتی و خصوصی، بیش از پیش، آمار صعودی گرفت و با شرایطی که ایجاد شده، نمیتوان انتظار از عدالت آموزشی داشت. بنا بر اصل ۳۰ قانون اساسی آموزش باید برای تمام افراد رایگان باشد، پس بر اساس قانون هم که شده باید شرایط را برای رشد مدارس حقوقی دشوار کرد و از طرف دیگر امکانات مدارس دولتی را افزایش داد.
مصاحبه از محمد کفیلی