به گزارش خبرنگار سرویس زنان «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ دومین جلسه از میزگرد دختران تشکلی در حالی برگزار شد که تشکلها در آخرین روزهای این دوره از شورای مرکزی خود به سر میبرند. از این رو در این میزگرد که با حضور میترا قهرمانی، نماینده بسیج دانشجویی، مریم نظری، نماینده دفتر تحکیم وحدت، فائزه فرجیان، نماینده جامعه اسلامی دانشجویان و محدثه مصفا، نماینده اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل برگزار شد به بحث حضور دختران در واحدهای مختلف تشکیلات همچون واحد سیاسی و یا واحد تشکیلات پرداختیم.
مشروح آخرین بخش از گزارش این میزگرد را در ادامه میخوانید.
* من فکر میکنم ما یک جاهایی اصلا نفهمیدیم که از تشکیلات برای آن دختر فعالی که میخواهد در جمهوری اسلامی فرد موثری شود، چه میخواهیم! یک واقعیتی وجود دارد که ما نمیتوانیم آن را انکار کنیم. ما برای موثر بودن در بسیاری از مواقع و در سطح کلان، باید مسئولیت داشته باشیم. این خیلی حرف شعاری و جهادگونهای است که بگوییم آنقدر کار در جمهوری اسلامی وجود دارد که برای انجام آنها نیاز به هیچ پست و مقامی نیست. بله درست است. اما برای انجام کار ریشهای و اثرگزار، باید مسئولیت داشته باشیم.
دو تا راه در پیش رو داریم. یا باید یک مسیر رشد تعریف کنیم که این مسیر رشد میتواند از وارد تشکل شدن آغاز شود. یک راه دیگر هم میشود داشتن روابط. متاسفانه در جمهوری اسلامی اینطور است که تو باید یک روابطی داشته باشی تا به جایی برسی. البته این راه دوم آفتهایی هم دارد. جهشهای موقعیتی بر حسب رابطه را هم دیدهایم که وقتی فرد به یک مسئولیتی میرسد، سراسر ناکارآمدی است که خب مشکل اصلی به همان طی نشدن راه سالم رشد برمیگردد. ما این سیر رشد را برای دختران به طور جدی نداریم. چرا میخواهیم این را انکار کنیم؟
در بحث دورههای آموزشی دختران در تشکلها هم به همین شکل است. یا دورهای نداریم و یا اگر هم داریم صرفا تزئیینی است. این که من پوستر بزنم که فلان دوره را برگزار کردم و این تعداد آدم را رشد دادم، این شیوهی تربیت نیرو به درد جمهوری اسلامی نمیخورد. بیایید این را قبول کنیم. این ضعف است. مشکل است. تحکیم اگر دوره آموزشی مختص دختران ندارد، مشکل است. حالا این مشکل را هر طور میخواهد حل کند، نمیدانم. اما باید حل شود. اگر مستقل دوره مختص خواهران برگزار میکند ولی خروجی آن، خروجی قابل دفاعی نیست، مشکل است. باید این مشکل حل شود. باقی تشکلها هم به همین صورت. یا مشکل از محتوای دوره است یا از ساز و کار دوره و...
مصفا: خروجی ما قابل دفاع است. دوره کوثرانه به چهارمین یا پنجمین دوره خود رسیده. در این دوره هم مسائل زنان و خانواده مطرح میشود و هم سعی میکنیم مسائل تشکیلاتی را به بچهها آموزش دهیم. چیزی که من در این چند سال میبینم این است که یک حلقه خوبی از دختران شکل گرفته که در حوزه زنان و خانواده فعال بودند و بعد هم آنقدر به این حوزه علاقمند شدند که این مسئله را رشته تخصصی دانشگاه خود انتخاب کردند. یعنی حداقل با وجود بازه زمانی کوتاه، خروجیهای مطلوبی از آن بیرون آمد. ما به جایی رسیدیم که دانشگاهها برنامههای تخصصی حوزه زنان برگزار میکردند. مثلا برنامه متینا در دانشگاه خوارزمی در یک سطح خوب برگزار میشود.
نمونه آن را در دانشگاههای دیگر هم داریم. میبینیم که کم کم دارند به جایی میرسند که یک الگوی مشخص از کار حوزه زنان و خانواده دارند. این نتیجه همین چند دوره خیلی محدود کوثرانه است که برگزار شد. یعنی ده سال هم نیست. یک بازه زمانی خیلی کوتاه است. آن هم در جنبش دانشجویی که همه چیز با افراد جا به جا میشود.
در این چند سال گذشته که خواهران را بررسی میکنم تعداد قابل توجهی خواهران فعال در حوزه سیاسی داریم که حتی دبیری سیاسی دانشگاه را بر عهده داشتند اما برای فعالیت در سطح اتحادیه خود خواهران گاها پیشتاز نبودند. یعنی اگر خود خواهران پیشتاز شوند، فضا و بستر آن فراهم است.
فرجیان: خانم دهقان میگویند باید پیشتاز بشوند و چرا نمیشوند!
* این واقعا یک سوال جدی است. چرا دخترانی که در دانشگاه فعال هستند، نمیخواهند در اتحادیه فعالیت خود را ادامه دهند؟
مصفا: این سوال به ما برنمیگردد. واقعیت این است که با توجه به فضای کرونا، تعداد کاندیداهای اتحادیه خیلی رو به کاهش است. با چنین شرایطی این که چرا خانمها برای مسئولیت سیاسی کاندیدا نمیشوند، از عدم اعتماد به نفس آنها نیست. چون اگر این بود در بستر دفتر هم فعال نمیشدند. حتی حد فعالیت آنها به جایی نمیرسید که در سطح اتحادیه هم شناخته شوند. این که برای این فضا کاندیدا نمیشوند به شرایط خود افراد برمیگردد. یعنی اگر این افراد بخواهند کاندیدا شوند شاید برای مسئولیت دیگری کاندیدا شوند اما برای مسائل سیاسی کاندیدا نمیشوند. نه این که بگوییم محدودیتی وجود دارد یا مسئلهای است و یا ساختار اجازه نمیدهد. اصلا به این شکل نیست.
* من دچار یک تناقض شدم. چون گفته شد که فرقی بین واحد سیاسی و مثلا واحد فرهنگی نیست!
مصفا: بله
* بعد شما میگویید خانمها واحد سیاسی را خیلی عجیب و غریب میدانند و حاضر نیستند حتی کاندیدا شوند!
مصفا: نه. بحث عجیب دیدن نیست. اولا تربیت نیرویی که در حوزه فرهنگی میشود با حوزه سیاسی خیلی متفاوت است. این را نمیتوانیم منکر شویم که خیلی از دختران در بدو ورود به انجمنها، علاقمند به کارهای فرهنگی هستند. یعنی اصولاً تعداد خانمهایی که علاقمند به واحد سیاسی باشند، محدودتر است و تعداد کمتری هستند. به همان نسبت تعدادی که بخواهند در اتحادیه نفس آفرینی کنند، کمتر میشود. این نتیجه خیلی طبیعی است. وقتی از همان ابتدا تعداد خانمهای که میخواهند در این حوزه فعال شوند کمتر است، نتیجه خروجیها هم برای واحد سیاسی کمتر میشود.
دختران وقتی وارد فضای تشکیلات میشوند و فضای سیاسی را نگاه میکنند، ابهتی که در ذهن خودشان ساختند، فرو میریزد و متوجه واقعیت و اصل ماجرا میشوند. بعد از آن، علاقمند میشوند و فعالیت میکنند. اما در ابتدای ورود به تشکل، قالب دختران علاقمند به فضای سیاسی نیستند. خیلی تعدادشان کمتر است.
نظری: وقتی ما میبینیم این مشکل وجود دارد و تعداد دختران کمتر است باید به ادوار انتقال یابد. بحث دوره آموزشی هم راهکار آن نیست. من چون خودم تجربه دوره آموزشی را داشتم این را میگویم. دوره آموزشی برگزار میکنی. در سیاسی حتما خانم میگذاری. در فرهنگی حتما آقا میگذاری. نکته اینجاست که این افراد تا یک جایی در دوره آموزشی جلو میآیند. اگر از یک جایی به بعد حمایت نشود، آن شخص دیگر کار را جدی نمیگیرد که بخواهد جلوتر برود. من فکر میکنم باید یک دشت حمایتی و یک حمایت ویژهتری شکل بگیرد. شاید یکی از عوامل کمک کننده این باشد که خود آقایان بگویند ما امسال میخواهیم مسئول سیاسی اتحادیه خانم باشد. بگردید و یک خانم سیاسی را رشد دهید تا در این جایگاه قرار بگیرد.
فرجیان: هیچ وقت همچین کاری نمیکنند!
مصفا: براساس فضایی که امسال در واحد سیاسی اتحادیه تجربه کردم میگویم برای چنین کاری مانعی در مستقل وجود ندارد. حتی اگر در بین دختران یک فرد توانمند حضور داشته باشد که بخواهد دبیر سیاسی شود، هیچ مانعی وجود ندارد و حتی حمایت هم میشود.
نظری: پس چرا ما نمیبینیم؟ مستقل را نمیگویم. در اتحادیه خودمان هم همینطور است و چالش ذهنی خودم شده.
قهرمانی: به نظرم اینجا فضای حاکم هم موثر است. اگر واقعا داریم تربیت را بررسی میکنیم، دوره آموزشی بخشی از آن است.مثلا ایجاد یک فضای سیاسی بین دختران مهم است. دانشگاه تهران این فضای سیاسی را دارد اما ما هم کم و بیش این آسیب را داشتیم که در قیاس با آقایان، فضای سیاسی بین خانمها کمتر بود. به نظرم یک بخشی از این ماجرا آن فضاسازی است. صرفا هم فضای سیاسی، واکنشگری نیست اما اگر یک اتفاقی افتاده و کل فضای جامعه نسبت به آن حساس شدند و میبینی آقایان تشکلی هم نسبت به این قضیه حساس شدند اما دخترها هیچ بازخوردی به تو نمیدهند، تو متوجه میشوی که اصلا فضا نیست. ناخودآگاه به این سمت میروی که فضا را ایجاد کنی. یک سری بسترهایی ایجاد کنی که این فضا پررنگ شود. میزگردهای سیاسی درون دخترها را بیشتر کنیم که اگر هم مثلا اعتماد به نفس این را ندارند که در جمع مختلط، تحلیل سیاسی بکنند، در یک میزگرد سیاسی مشارکت داشته باشند و این را بین خودشان تمرین کنند. یک سری فضای اینچنینی است که لزوما هم دوره آموزشی نیست. وگرنه اگر دوره آموزشی باشد میتوانم مطرح کنم که دوره سیاسی کل بسیج دانشگاه تهران را امسال خود دختران چیدند. پکیجی تهیه شد که برادران هم از آن استفاده کردند. یعنی میخواهم بگویم که به نظرم راهکار صرفا دوره نیست.
یک سری تفاوت مبنایی هم بین تشکیلات سازی خواهران و برادران وجود دارد. من حس میکنم ممکن است آقایان، صرف کنشگری سیاسی یا حتی اثرگزاریهای رسانهای آنها را اغنا کند و حس اثرگزاری در تشکیلات پیدا کنند اما ممکن است اینها خواهران را اغنا و ارضا نکند. این یک نکتهای بود که میخواستم در مورد کلیت دوره آموزشی بگویم که پیش از این که دوره آموزشی مهم باشد، به نظرم این مهم است که ما چقدر تشکیلات خواهران را منسجم میکنیم و تشکیلات خواهران را شکل میدهیم. اعتماد به نفس و موارد دیگر هم در این لایه است.
یک نکتهای هم میخواستم به طور خاص در خصوص بسیج مطرح کنم. خود سازمان بسیج الان نوع نگاهش چیست؟ این که سازمان بسیج مردواره است، کاملا واقعی است. یعنی این که ساختاری مردواره دارد، واقعی است. این که نسبت به خواهران بسیج دانشجوییها هم یک برنامه ریزی جدی ندارد، این هم واقعی است. دورههای مختلف دارد شکل میگیرد ولی در سطح کلان که نگاه میکنیم با همان بحث خانم دهقان مواجه میشویم که ما خودمان هم نمیدانیم که میخواهیم چه کسی را و برای چه چیزی تربیت کنیم و در تشکل دنبال چه چیزی هستیم. فکر میکنم این نداشتن راهبرد و استراتژی مشخص، در کنار همان مشکلات ساختاری که در جلسه قبل مطرح شد، کار را سختتر میکند. ناظر به بحث خانمها هر چقدر هم بگوییم در دانشگاهها داریم تلاش و برنامه ریزی میکنیم، باز هم مشکل حل نمیشود. فکر کردم شاید مطرح کردن این موضوع ناظر به کلیت سازمان بسیج دانشجویی که کل کشور را دارد اداره میکند، بد نباشد.
نظری: نکتهای که خانم قهرمانی میگویند کاملا درست است. برمیگردد به همان بحث نگاه حمایتی. مثلا یک اتفاقی که افتاد، در جلسهای که همه اتحادیهها بودیم، برادران بسیج اصلا اجازه نداند نماینده خواهرانشان صحبت کند. در حالی که هر کسی در آن دیدار ۳ دقیقه امکان صحبت کردن داشت.
مصفا: خیلی برای من جای تعجب داشت که حتی خود نماینده خواهران هم راغب نبودند. یعنی من داشتم فکر میکردم که شما در این جلسه حضور دارید اما حتی خودتان هم راغب نیستید صحبت کنید!
نظری: ما حدودا ۵۰ نفر میشدیم. از هر اتحادیه حدود ۴ نفر رفته بودیم. هر تشکل هم ۱۲ دقیقه زمان برای صحبت کردن داشت. آقایان باید برای تنظیم وقت دیگران آنقدر ارزش قائل شوند که بگویند من ۳ دقیقه خودم را صحبت میکنم نه این که از وقت فلانی بگیرم.
قهرمانی: یعنی از وقت مسئول خواهرانشان گرفت؟
نظری: بله قطعا.
قهرمانی: میدانید در بسیج ما با چه مشکلی مواجه هستیم؟ شما یک اتحادیه دارید و راس دانشجویی آن هم مشخص است. در سازمان بسیج متفاوت است. برای برنامههای مختلف از بین برادران که معمولا از مسئولان یکی از دانشگاههای دال هشت دعوت میکنند. یعنی ما در این میان یک خلأ ساختاری جدی در حوزه معرفی نماینده داریم.
نظری: بله. این هم هست. جلسهای که گفتم با آقای قالیباف بود.
فرجیان: یک نکتهای هم که هست و برای خود من تجربه شده این است که هیچ اتفاقی در سطح اجتماع یک علت ندارد. همیشه مجموعهای از دلایل هستند که یک اتفاقی میافتد. الان ما مدام در مورد این موضوع صحبت میکنیم و دنبال یک دلیل واحد هستیم در حالی که دلایل خیلی کوچک با درصدهای اثرگزاری خیلی کم دخیل هستند. مثلا من میگویم بیایم این پنج درصد را حل کنم، میبینم یک پنج درصد دیگر هم هست و همینطور ادامه پیدا میکند تا به صد در صد برسد. مثلا من گفتم اعتماد به نفس دختران یا بحث ازدواج آنها. هر کدام یک درصدی تاثیر دارد.
* به نظرم در این حوزه چند کلان مسئله داریم که اگر آنها حل شوند، اصل مشکل حل خواهد شد. به نظرم باید مسائل کلان را حل کرد و نباید برای مسائل جزئی وقت زیادی گذاشت. چنین نگاهی میشود نگاه نمایندگان سابق مجلس که چهار سال از عمر خود را روی موضوعاتی گذاشتند که مبتلا به درصد کمی از جامعه بود. این مشکلات ریز هم باید حل شود اما مشکل اصلی از کلان مسئلههاست و اگر آنها حل شود خیلی کار راحتتر پیش میرود.
فرجیان: الان بخواهیم پنج دلیل کلان نام ببریم، چه دلایلی را مطرح میکنیم؟
قهرمانی: دقیقا برای چه موضوعی؟
فرجیان: برای همین که خواهران از تشکیلات وارد مسائل کلان ممکلتی نمیشوند.
* شما به عنوان مسئول تشکل باید به این سوال با توجه به فضایی که تجربه کردید و آسیب شناسی که انجام دادید، پاسخ دهید.
قهرمانی: منظور شما همان سیر رشدی است که خانم دهقان گفتند؟
فرجیان: من میگویم این موضوع یک تعداد زیادی دلیل دارد که ضرایب اهمیت آنها خیلی کم است. به نظر من ما نمیتوانم فقط چند درصد اولیه را بگوییم.
* با این نگاه باید بگوییم جمهوری اسلامی مسائل و مشکلات زیادی دارد و ما نمیتوانیم حتی یک درصد آن را حل کنیم چون ۹۹ درصد از مشکلات هنوز حل نشده. با این طرز نگاه هیچ مشکلی حل نخواهد شد.
فرجیان: نمیگویم درست نمیشود.
* از این که بررسی کنیم که دلایل کلان هستند یا خرد قرار است به چه نتیجهای برسیم؟
فرجیان: من هم میخواهم بدانم ته این ماجرا چه میشود؟
* منظور بنده این است که شما با این شیوه مطرح کردن مشکلات میخواهید چه نتیجهای بگیرید؟
فرجیان: به طور کلی پرسیدم.
قهرمانی: علاوه بر دلایلی که در طی بحث صحبت شد، بخش جدی این مشکلات به پس از تشکیلات برمیگردد. یعنی ما برای خواهران یک سقف تشکیلات داریم که برای آقایان نداریم. یعنی برای آقایان بعد از تشکیلات خیلی بسترها و مجموعههای دیگر فراهم است که این شبکه برادران تشکلی را حفظ میکند.
مصفا: من اگر دختر فعال سیاسی باشم، تشکیلات را انتخاب نمیکنم چون میدانم بعد از آن به سراغ من نخواهند آمد. یعنی در اینجا دنبال من نمیآیند. این به ساختارهای بیرون از فضای تشکلها برمیگردد.
* یعنی شما میگویید تشکلها بسترهای مناسبی برای ورود به فضای سیاسی نیستند؟
مصفا: بله. چرا به تشکلها برای دریافت نیرو رجوع نمیکنند؟
قهرمانی: اصلا نمیشناسند!
* بخشی این است که آنها رجوع نمیکنند. این ضعف وجود دارد. ما اگر آنقدر تاکید روی شناخته شدن و ظهور و بروز دختران به همین دلیل است. چرا نمیشناسند؟ چون دختران نه تریبون دارند و نه مسئولیتهای اصلی اتحادیهها را بر عهده دارند که با جامعه بیرون از تشکل خودشان ارتباط داشته باشند! بحث سر این است که این بسترها وجود ندارد که تو را ببینند و بشناسند و بیایند سراغ تو.
یک بحث جدی هم میشود این که دختران خودشان را آنقدر قوی بروز بدهند که دیگران به سراغ آنها بیایند و یا خودشان درخواست ورود به عرصههای مختلف بعد از تشکل را بدهند. اگر دختری خیلی فعال باشد حتی شاید نیاز نباشد که حتما وارد اتحادیه بشود. چه بسا بودند دخترانی که بدون ورود به اتحادیه و صرفا با نشان دادن تواناییهای خود به عرصههای مختلف همچون رسانه وارد شدند. در همین تشکلهای خودتان هم این افراد را در تعداد بسیار محدود میتوانید پیدا کنید.
مصفا: بله. یک بخشی هم همین مسئله است.
فرجیان: تعداد خیلی زیادی از دختران اعتماد به نفس فعالیت کردن ندارند و گاها از دورن خانواده سرکوب میشوند.
نظری: ما داریم در مورد تهران صحبت میکنیم. در فضای خیلی دوری نیستیم.
فرجیا ن: مشکل من این است که ما فقط داریم در مورد تهران صحبت میکنیم.
قهرمانی: این نکته را من قبول دارم. واقعا ما چرا انقدر تفاوت جدی اعتماد به نفس بین بچههای تهران و شهرهای دیگر داریم؟
* شاید به خاطر فضای مردسالارانهی شدیدی است که در بسیاری از خانوادههای شهرهای مختلف کشور وجود دارد.
فرجیان: ما در دانشگاه خود تعداد زیادی از دختران را داریم که از شهرهای دیگر آمدند و ساکن خوابگاه هستند و خب وقتی نگاه میکنیم میبینیم دختران شهرستان گاها واقعا خود را در حد و اندازه این نمیبینند که وارد فضای سیاسی تشکلی شوند و اگر هم وارد تشکیلات شوند، باید یک انرژی خیلی زیادی بگذاریم تا این اعتماد به نفس را پیدا کند ولی در نهایت آنطور که میخواهیم نمیشود.
* این که یک سری مشکلات فرهنگی از درون خانوادهها وجود دارد و به همین دلیل یک عده وارد تشکیلات نمیشوند، این را قبول دارم. اما بحث اصلی ما در این جلسه روی دخترانی بود که در تشکل حضور دارند و در حال فعالیت کردن هستند اما این حضور و این نوع تربیت نیرو، خروجی مثبتی از نداشته است.
مهدیه دهقان