تاریخ : 1400,دوشنبه 15 شهريور03:00
کد خبر : 406843 - سرویس خبری : یادداشت

عطیه همتی

نوجوانان، ساسی مانکن و نسخه بدلی در «اوج»

بی‌آنکه حواسشان باشد نوجوانی که با ساسی و هر مبتذل دیگر فاز برداشته دنبال نسخه بدلی‌اش در "اوج" نمی‌گردد تا این بار با پسر دکتر سیدبشیر فاز بگیرد. آن هم کلیپ محرمی! چه بسا همان نوجوان که توی هندزفری‌ش ساسی را پلی کرده به دستگاه سیدالشهدا که می‌رسد احترام می‌کند.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» عطیه همتی*// بدفهمی نوجوان یعنی اینکه خیال کنیم با استفاده از چندتا کلمه که تا یک دهه قبل ممنوعه بود توانسته‌ایم او را درک کنیم‌ و حالا استفاده از آنها را نوعی خط‌شکنی و اقدام رو به جلو بدانیم.

بزرگواران خیال می‌کنند چون bts و اکسو و دارودسته‌های کره‌ای با ساسی و کلیپ های مستهجنش چون توانسته‌اند دل مخاطب نوجوان را ببرند، پس می‌شود از این فرمول برای جذب نوجوان استفاده کرد.

بی‌آنکه حواسشان باشد نوجوانی که با ساسی و هر مبتذل دیگر فاز برداشته دنبال نسخه بدلی‌اش در "اوج" نمی‌گردد تا این بار با پسر دکتر سیدبشیر فاز بگیرد. آن هم کلیپ محرمی! چه بسا همان نوجوان که توی هندزفری‌ش ساسی را پلی کرده به دستگاه سیدالشهدا که می‌رسد احترام می‌کند.

پس آقایان آب در هاون می‌کوبند و فقط نتیجه امر این است آن نوجوان هیئتی که تا دیروز پای سرود بسیار زیبای "ز کودکی خادم این تبار محترمم" اشک در چشمانش حلقه می‌زد و سراغ ساسی و دارو دسته‌اش نمی‌رفت. امروز ذائقه‌اش را با این سرود محرمی خراب می‌کنیم.

اگر عده‌ای خیالشان این است که توانستند با ادبیات کی‌پاپرگونه‌ای در فارسی جذب نوجوان برای محرم بکنند و در سرشان این است منویات رهبری را پیاده‌سازی می‌کنند. خیلی دور نیست آن سخنرانی رهبری درباره جذب جوانها به مسجد که از قول یک کشیش می‌گوید:

"اگر بنا است با رقص و آواز و موسیقی و امثال اینها جوان جذب بشود، خب بروند همان کاباره، چرا بیاید اینجا؟

راه جذب جوانها تصرّف دل جوان است. دل جوان یک قیامتی است، اوضاعی است. گرایش جوان به معنویّت یکی از آن رازهای بزرگ الهی است. یک حرف معنوی را برای امثال بنده که بگویند، خب گوش میکنم، حدّاکثر اندکی تأثّر پیدا میکنم، [امّا] همان حرف را به یک جوان بزنند، منقلب میشود، از این رو به آن رو میشود. دل جوان حقیقت‌پذیر است، دل جوان به فطرت الهی نزدیک است"

حالا اگر آقایان در دورهمی‌هایشان به این نتیجه رسیدند برای هم کف بزنند و دهان به انتقاد باز نکنند و روی‌شان به هم باز نشود یا در گمان بهتر زیرمیزی نقدشان را توی یادداشت و حرفهای محرمانه بگویند حرفی نیست. ما دردمان نسل فرداست. بلندگویی وظیفه رسانه‌ای‌مان است برای تولیدات رسانه‌ای.

پی‌نوشت: آنقدر در این سالهای دویدن در رسانه نوشته و سابقه و یادداشت موجود دارم که انگ "دگم" و "متحجر" به اسمم نچسبد! اگر هم کسی می‌چسباند لامشکل. وظیفه روزنامه‌نگار کف زدن نیست. اگرچه معتقدیم حتما نیت خیر بوده‌است.

* فعال حوزه رسانه


کد خبرنگار : 38