تاریخ : 1400,دوشنبه 22 شهريور08:46
کد خبر : 407559 - سرویس خبری : یادداشت

موناسادات ذاکر

طالبان و آمریکا؛ یک سناریوی مشکوک!

از این پس خرابکاری های طالبان، نشان می دهد که امریکا، ضامن آرامش افغانستان بوده است و این یعنی در مناسبات آینده جهان، حضور این کشور نوبنیاد در خاورمیانه، بیشتر توجیه می شود حال آنکه آمریکا هم اکنون نیز با مناسباتش با طالبان، از فواید قدرت، به نوعی دیگر مثل فروش تسلیحات، بهره می برد.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» موناسادات ذاکر*// یک سناریوی تمام عیار برای منطقه نوشته اند و اصلا سیاستگذاری یعنی همین. آمریکا با آن اندیشه کلاسیک ابرقدرتی‌اش که هنوز نتوانسته است وجود خرده گفتمان ها را درک کند و می خواهد یک تنه تمام جهان را مدیریت کرده و از آن بهره ببرد، هرگز حیاط خلوت منافعش را که خاورمیانه باشد ترک نمی کند اما می بینیم که ناگهان نیروهایش را از افغانستان خارج می کند، به اشرف غنی دستور استعفا می دهد و افغانستان را به طالبانی می سپارد که ناگهان چنان قدرت گرفته است که می تواند پایگاه های نظامی در سطح یک کشور را بی سر و صدا، تصاحب کند.

در این میان یکی دو انفجار هم صورت می گیرد و آمریکا برای پرستیژ ارتش خود، چند کشته آمریکایی می سازد که قطعا بین شان، ارتشی هایی بوده اند که دیگر تحمل تجاوز کردن را نداشته اند.

از این پس خرابکاری های طالبان، نشان می دهد که امریکا، ضامن آرامش افغانستان بوده است و این یعنی در مناسبات آینده جهان، حضور این کشور نوبنیاد در خاورمیانه، بیشتر توجیه می شود حال آنکه آمریکا هم اکنون نیز با مناسباتش با طالبان، از فواید قدرت، به نوعی دیگر مثل فروش تسلیحات، بهره می برد.

اما در این میان، ایران اگر با طالبان درگیر می شد، اکنون طالبان یا ارتش پاکستان به جای پنجشیر، ایران را هدف قرار داده بود تا از حاکمیت جعلی طالب ها، حمایت کند، رسانه های سیاسی، خبر پراکنی می کردند که ایران در مسائل منطقه مداخله می کند، آرامش خاورمیانه را به هم زده و جنگ‌ساز است. از طرف دیگر اگر ایران، روابط دیپلماتیک با طالبان برقرار کند، گفته می شود که ایران با طالبان هم دست بوده و ایدئولوژی ظلم ستیزی‌اش را به منافعش فروخته است.

اما حقیقت، تلاش ایران برای آرام نگه داشتن منطقه و وجود بیش از سه میلیون افغانی پناهنده در ایران بوده که هزینه های خودش را بر ایران تحمیل کرده است. به نظر می رسد مناسب ترین واکنش ایران به شرایط موجود، نگه داشتن روابط دیپلماسی با افغانستان، در پایین ترین سطح ممکن است تا به این طریق از ورود ترکش مزدورها به ایران جلوگیری کرده و از طرف دیگر، خودش را از مضرات این سناریوی آمریکایی بیرون بکشد.

آنچه در رسانه ها نیز می بینیم بخشی از همین سناریوی غربی است. هجمه‌ی حاکم بر فضای رسانه های داخلی (صدا و سیمای ایران که در اقداماتی بی سابقه و عجیب، سعی دارد ایران را به طالبان، نزدیک نشان دهد) و خارجی که ایران را در این بین، همسو با طالبان معرفی می کند، دو هدف را دنبال می کند:

یک) تحریک جامعه مدنی ایران برای مواجه شدن با طالبان که به معنای جنگ و درگیر شدن ایران با گروه‌های تندروی منطقه و در درجه آخر با ابرقدرت ها می باشد.

دو) زیر سوال بردن مشروعیت ایران در جهان به عنوان یک ایدئولوژی اسلامی-تروریستی.

حال آنکه می بینیم دولت رئیسی و از جمله رایزن فرهنگی ایران در افغانستان، صراحتا خواهان روی کار آمدن یک دولت مردمی در افغانستان می باشند و با طالبان و آمریکا و هر قدرتی که بخواهد با اسلحه، نظم برقرار کند، همراه نیستند.

*دانشجوی دکتری علوم سیاسی

 


کد خبرنگار : 38