تاریخ : 1400,یکشنبه 04 مهر15:56
کد خبر : 408987 - سرویس خبری : یادداشت

حسین گلستانی

دفاع‌مقدس را ما نامقدس کردیم

دفاع‌مقدس زمانی نامقدس شد که انتخابات‌ها گفتیم به یاد شهدا و برای شهدا بیایید و با انگشت آبی خود خارچشم دشمنان شویم اما در مبارزه با ظلم و ستم و بی‌عدالتی بگذاریم تبهکاران اقتصادی و داعشی‌های اقتصادی راه بروند و آقازاده‌هایشان با یقه‌های سه‌سانتی پدرانشان عاق بشوند و پول‌های نامعلوم را صرف عیش‌ونوش کنند و به جمهوری‌اسلامی بخندند.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» حسین گلستانی*// دفاع‌مقدس را ما نامقدس کردیم. دقیقا با همین دستانی که صلوات می‌فرستیم و ذکر می‌گوییم و تلاش می‌کنیم که یادشهدا را زنده نگه داریم چون زنده نگه داشتن یادشهدا کمتر از شهادت نیست و تمام و تمام و تمام.

ماجرا از همانجایی شروع می‌شود که ما فقط چندروز درسال یاد دفاع‌مقدس می‌افتیم. مثلا هفته دفاع‌مقدس، روزشهدا و سالروز ولادت عده‌ای از شهدای شناخته شده که حتی شاید نحوه و مکان شهادت که هیچ، محل دفن آن‌ها را هم ندانیم و این تمام آن‌چیزی‌ست که از جنگ و دفاع‌مقدس داریم با همین دستانی که در دوخط اول نامشان را ذکرکردیم، دست‌به‌دست می‌کنیم.

ما زمانی آن دفاع را نامقدس کردیم که همان مسئول بی‌لیاقت آمد و چفیه انداخت و مزارشهدا را غبارروبی کرد و یا از جهت خودشیرینی و حفظ جایگاهش رفت به منزل چندمادرشهید و احوالی از آن‌ها پرسید و هزاران‌هزار عکس و پست و لایک و ذخیره که الایاایهاالناس در جمهوری‌اسلامی در کنار اختلاس کردن‌هایمان کمی با شهدا هم وقت گذراندیم و الایاایهاالعالم ما برای زنده نگه داشتن یاد شهدا شب‌وروز مشغول کاریم و همچنان پس از گذشت سی‌واندی سال از نوشیدن جام‌زهر نتوانستیم عدالت را برقرار کنیم اما یادشهدا هستیم.

دفاع‌مقدس زمانی نامقدس شد که انتخابات‌ها گفتیم به یاد شهدا و برای شهدا بیایید و با انگشت آبی خود خارچشم دشمنان شویم اما در مبارزه با ظلم و ستم و بی‌عدالتی بگذاریم تبهکاران اقتصادی و داعشی‌های اقتصادی راه بروند و آقازاده‌هایشان با یقه‌های سه‌سانتی پدرانشان عاق بشوند و پول‌های نامعلوم را صرف عیش‌ونوش کنند و به جمهوری‌اسلامی بخندند.

از قضا معتقدم بزرگترین ظلم به جمهوری‌اسلامی را خود جمهوری‌اسلامی کرد و چه کنیم که هرچه با ماکرد، آشنا کرد. دقیقا همان‌کسانی که به‌خاطر اینکه خانواده شهدا بودند یا چهره‌شهدایی داشتند، بدون فکر و اندیشه شدند مسئولینی در چارت‌های نامشخص با عناوینی که سنگین بود و وظیفه بزرگداشت شهدا و برگزاری مراسمات مرتبط را داشتند و دقیقا همان کاری را کردند که نباید می‌کردند.
اگر یک‌بار وصیت‌نامه شهدا را میخواندند، بدانید و آگاه باشید که یقه فلان مسئول ریاکار اما دزد را می‌گرفتند و به جهت زنده نگه داشتن یاد شهدا به او می‌فهماندند که ما شهید ندادیم تا او بتواند دزدی کند و بایستد و راه برود.

ما خودمان به خودمان ظلم کردیم که در مراسمات کلیشه‌ای حضوربهم‌رسانیدیم تا گرمابخش محفلی باشیم که شهدا را ابزاری برای ترقی کنند و با الفاظ زیبا بگویند ما مدیون خون این شهداییم و باید بدانیم که اگر اینها نبودند ماهم نبودیم و امنیت‌مان فلان است و...

این دسته کارهای کلیشه‌ای و بیانات شعاری مسئولانی که دستدر جیب مردم دارند از دفاع‌مقدس یک دفاع‌نامقدس ساخته و تبدیل به یک امر عادی کرده است.

اندکی تامل!

در استراتژی نداشته فرهنگی‌مان، نه به محتوای تولیدی دفاع‌مقدس توجه کردیم نه به قالب‌های آن و این عدم توجه نهایتا منجر به این گردید که نتوانستیم آنطور که باید و شاید به شبهات و پرسشهای اساسی جنگ پاسخ بدهیم. این اول بسم‌الله

در رویکردهای نداشته‌مان خواستیم با نام‌گذاری کلاس‌های درس با اسامی شهدا، یادشهدا را زنده نگه داریم و مرام شهدا را ناخواسته به زیرخاک بردیم و گذاشتیم که بمانند و از ذهن‌ها بروند و ما با نام‌بازی برخی بی‌تدبیری‌های مدعی شهیددوستی ماندیم و حملات شبانه‌روزی دشمنان فرضی و غیرفرضی در حوزه فرهنگ را نتوانستیم تاب بیاوریم. این دومین بسم‌الله

بودجه‌هایی که اگر نظارت هم بر آن‌ها باشد، کیفی نیست و کمیت آن با فاکتورها سنجیده می‌شود و گزارش کاری که می‌خواهند همین کارهای کلیشه‌ای و شعاری‌ست. نظارت بر بودجه که قطعا می‌باشد اما نظارت بر نتیجه کجاست؟ از کدام نهاد می‌توانیم سوال کنیم که عملکرد خود را در مقایسه با هزینه‌کرد بگوید؟ کدام یکی از نهادها و ارگان‌ها و سازمان‌های مرتبط خود را در معرض پاسخگویی قرارداده‌اند تا از نتیجه فعالیت‌هایشان بدانیم؟

هرسال شهدا مظلوم‌تر می‌شوند و ما مشهورتر چون هرسال برایشان نمایشگاه زدیم از آن‌ها همانطور که می‌خواستیم تعریف کردیم. کمی تامل کنیم، شاید اگر هیچ‌کاری نکنیم بهتر از این باشد که کلیشه بازی کنیم و مردم را از واقعیت، دورتر...

*فعال سابق دانشجویی


کد خبرنگار : 38