تاریخ : 1400,چهارشنبه 07 مهر00:42
کد خبر : 409261 - سرویس خبری : خبرهای ویژه

گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» از سرگذشت یک استاد منتقد؛

در دانشگاه صنعتی شریف چه خبر است؟/ چاوشی: دانشگاه باید محل دانش و اخلاق باشد یا توطئه و دسیسه؟

دانشگاهی که باید محل دانش و اخلاق باشد چرا جای خود را به توطئه و دسیسه علیه کسی که به جز خدا کس دیگری را ندارد داده است؟ آیا آن مردمان لا مذهب غربی هم مانند شما و همکارانتان رفتار می کنند؟ من که به جز خدا پناهگاه دیگری ندارم اکنون مانده ام که برای دادخواهی کجا روم! پس در این ظلم آشکار برای خدا مرا یاری دهید.

به گزارش سرویس صنفی-آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ جعفر آقایانی چاوشی، استاد تاریخ و فلسفه علم  دانشگاه صنعتی شریف که مدت ها پیش در گفتگویی با خبرنامه دانشجویان ایران با اشاره به وضعیت نامناسب دانشگاه از ورود جاسوسان آژانس به دانشگاه صنعتی شریف و همچنین از جانشینی غرب محوری به جای خدا محوری در سیاست های کلی کشور نقد کرد.

در دانشگاه صنعتی شریف چه خبر است؟/ دانشگاه باید محل دانش و اخلاق باشد یا توطئه و دسیسه؟

آقایانی چاوشی در این مصاحبه درخصوص رخنه غرب گرایان گفته بود: متاسفانه پس از جنگ و وفات امام، غرب گرایانی که با نام های مختلف در نهادهای دولتی رخنه کرده بودند، به تدریج در رأس هرم دولت های هاشمی رفسنجانی، خاتمی و روحانی قرار گرفتند و کشور را در مسیر خلاف آرمانهای انقلاب حرکت دادند. همین سیاسیون به نوبه خود روشنفکران سرسپرده و ضد دینی همچون عبدالکریم سروش، محمد مجتهد شبستری، مصطفی ملکیان و غیره  را وارد معرکه کردند تا به تهاجمات گسترده علیه دین و ولایت فقیه بپردازند. دیری نگذشت که دانشگاه ها و سایر مراکز فرهنگی و هنری کشور به دست همین  به اصطلاح روشنفکران و شاگردانشان تسخیر شد تا همه یک صدا سمفونی کدخدا محوری را ساز کنند.

این استاد دانشگاه درخصوص حضور جاسوسان در پوشش ناظران آژانس هسته ای از دانشگاه صنعتی شریف در این گفتگو افزود: شخص دیندار هرگز به کشورش، خیانت نمی کند. اما آنچه که به دانشگاه شریف مربوط می شود، این است که به رغم هشدارهای رهبر معظم انقلاب، در حراست از دانشگاه ها و سایر مراکز علمی کشور، از دید جاسوسان بین المللی، حدود دو سال پیش، گروهی از همین جاسوسان، در پوشش  ناظران آژانس  هسته ای، توانستند در روز روشن از دو دانشگاه مهم ایران، یعنی دانشگاه علم و صنعت و دانشگاه شریف، بازدید کنند و به خواسته های خود دست یابند. در حالیکه غلامی وزیر علوم و فناوری این بازدید را تکذیب می کند، فتوحی از وقوع چنین حادثه بزرگی اظهار بی اطلاعی می کند. من در اینجا ضمن ارائه سند این بازدید، از آقایان غلامی و فتوحی می خواهم به خاطر این دروغگویی و غفلت از مسئولیت هایشان استعفا دهند. جزئیات بیشتر این گفتگو را از (اینجا) بخوانید.

انتقادات جعفر آقایانی چاوشی از غلامی، وزیر وقت علوم و محمد فتوحی رئیس دانشگاه صنعتی شریف به همینجا ختم نشد و در نامه ای انتقادات دیگری نیز نوشت. اما همین پایان ماجرا نبود و خبرها حاکی از آن است که در ادامه برای فشار به این استاد تاریخ و فلسفه علم  از ارتقای رتیه هیات علمی وی به دانشیاری جلوگیری شد و سپس به دنیال آن وی را بازنشسته اعلام کردند.

در دانشگاه صنعتی شریف چه خبر است؟/ دانشگاه باید محل دانش و اخلاق باشد یا توطئه و دسیسه؟

دانشگاه باید محل دانش و اخلاق باشد یا توطئه و دسیسه؟

آقایانی که به دادگاه دیوان عدالت اداری شکایت برده بود توانست با رای این دادگاه از بازنشستگی زود هنگام خود جلوگیری کند و پرونده دانشیاری خود را باری دیگر به جریان بیندازد اما داستان به همینجا ختم نشد و همچنان فشارها از طریق مختلف بر این استاد منتقد دانشگاه صنعتی شریف ادامه داشت تا جایی که وی خطاب به محمود فتوحی، رئیس دانشگاه صنعتی شریف در نامه ای اعتراضی می نویسد: دانشگاهی که باید محل دانش و اخلاق باشد چرا جای خود را به توطئه و دسیسه علیه کسی که به جز خدا کس دیگری را ندارد داده است؟ آیا آن مردمان لا مذهب غربی هم مانند شما  و همکارانتان رفتار می کنند؟

متن نامه به شرح زیر می باشد:

به نام خدا

رییس محترم دانشگاه صنعتی شریف

جناب آقای دکتر فتوحی

  سلام  علیکم

جمعه شب  12 شهریور در تماس تلفنی که آقای دکتر حائری استاد ممتاز و عضو مرکز جذب دانشگاه با  اینجانب داشتند، مطلع شدم که گروه فلسفه علم  زیر نظر آقای آزادگان صورت جلسه ای را برای جذب افرادی به نام های: آقای دکتر فتح اللهی و خانم دکتر افتخاری همراه با امضای اعضای هیئت علمی گروه فلسفه علم و از جمله اینجانب تسلیم مرکز جذب دانشگاه کرده است.

اینجانب تصریح می کنم که هرگز در هیچ جلسه ای در این باره شرکت نکرده ام  و اصولا اشخاص داوطلب جذب را نمی شناسم و اسامی آنها را هم در همین چند روز اخیر شنیده ام. بنابراین جعل اسم و امضای خود را به شدت محکوم می کنم و در صورتی که شما به این کار خلاف قانون و دین و اخلاق  رییس گروه رسیدگی نکنید و این شخص خاطی را مورد مواخذه قرار ندهید ناگزیرم شخصا  از او به وزارت علوم و یا دیوان عدالت اداری شکایت کنم.

سوالی که برای من مطرح است این است که چرا شما با چشم پوشی بر کارهای غیر قانونی این شخص او را اینگونه  جسور کرده اید که هر گونه قانون شکنی را بدون هیچ ترس و واهمه ای روا می دارد؟

از این  قانون شکنی ها هم که بگذریم آیا گروه کوچکی مثل گروه فلسفه علم  با داشتن استاد متخصص در تاریخ علم باز هم به مدرس دیگری در این رشته  نیاز دارد؟

 متاسفانه شما همواره  نظر منفی  نسبت به اینجانب داشته اید از اینرو من ناگزریم پس از گذشت بیست  سال از سابقه تدریسم در این دانشگاه مجددا خود را به شما معرفی نمایم.

بنابر این بدانید که من فارغ التحصیل از بزرگترین دانشگاه فرانسه یعنی ژو سیو هستم که به پاریس هفت هم معروف است. پا یان نامه ام که حدود هزار صفحه داشت  در چهار جلد و در طول هفت سال نوشته و دفاع شد و با رتبه فوق ممتاز یعنی نمره 20 هم موفق به اخذ دکتری در تاریخ و فلسفه علم  شدم. افزون بر اینکه  صاحب مقالات و کتابهای متعدد  به زبانهای  فارسی و انگلیسی و فرانسه هستم.  و کارهای علمی من مورد تقدیر و تایید بزرگان این حوزه قرار گرفته است.

اکنون  مایلم بدانم  که چه اتفاقی افتاده  است که دانشگاه  در صدد است به جای من افراد گمنامی را  بدون هیچ دلیل موجهی و  تنها برای ارضاء هوی و هوس  آقای آزادگان و بها دادن به حقد و کینه اش نسبت به من جذب  دانشگاه کند؟

آیا ریاست چهار ساله این شخص با آن کارنامه  سیاهش  که گروه فلسفه علم را به انحطاط کشانید هنوز هم مورد تایید شما ست؟

سوال آخرم این است که درین دنیایی که آدمی به فردایش هم  مطمئن نیست و به قول حافظ :

مرا در منزل جانان چه امن عیش  چون هر دم

جرس فریاد می دارد که بر بندید محملها

اگر همین فردا در مقابل خدا قرار گیرید برای آنهمه ظلمی که در طول ریاست شما بر من رفته است پاسخی دارید؟

سخن آخر اینکه دانشگاهی که باید محل دانش و اخلاق باشد چرا جای خود را به توطئه و دسیسه علیه کسی که به جز خدا کس دیگری را ندارد داده است؟ آیا آن مردمان لا مذهب غربی هم مانند شما  و همکارانتان رفتار می کنند؟

با احترام جعفر آقایانی چاوشی

عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف

13 شهریور 1400

در دانشگاه صنعتی شریف چه خبر است؟/ دانشگاه باید محل دانش و اخلاق باشد یا توطئه و دسیسه؟

مانده ام که برای دادخواهی  کجا روم!

کارشکنی ها در حق جعفر آقایانی، استاد دانشگاه صنعتی شریف همچنان ادامه دار بود تا جایی که وی خطاب به اساتید و دانشجویان عدالتخواه نامه دیگری می نویسد و از آن ها دادخواهی می کند. که در بخشی از این نامه آمده است: اکنون هیچ مرجعی در این  دانشگاه برای دادخواهی نیست که به اینهمه بی قانونی ها رسیدگی کند، دفتر حقوقی و مالی  و سایر دفاتر همگی گوش به فرمان رییس و معاونین اویند و هیچ کاری به جز فرمانبری از آنان ندارند. من که  به جز خدا پناهگاه دیگری ندارم اکنون مانده ام که برای دادخواهی  کجا روم! پس  در این ظلم آشکار برای خدا مرا  یاری دهید.

متن این نامه به شرح زیر می باشد:

به نام خدا

حضور محترم استادان و دانشجویان عدالتخواه

سلام مرا پذیرا باشید

از شما جوانان پر شور  دانشجو که دل در گروعشق انقلاب مقدس اسلامی داده اید؛ از شما استادان دلسوز که از آنهمه خونهای پاک  به خاک ریخته  مردم انقلابی ایران عزیز صیانت می کنید؛ تقاضا دارم که  فریاد مظلومانه مرا به گوش جان بشنوید و آنرا به  رهبر معظم انقلاب و مسئولان دیگر کشور برسانید. فریاد استادی که بر اثر ظلم های پیاپی و دسیسه های پایان ناپذیر رییس فعلی دانشگاه صنعتی  شریف و معاونینش، کارد به استخوانش رسیده است!

آری! آقای دکتر محمود فتوحی رییس دانشگاه،  مرا به خاطر نوشتن یک نامه انتقادی، از وضع نا به هنجار دانشگاه، در چند سال پیش، مورد خشم و غضب خود قرار داد و همه معاونین و مدیرانش را علیه من بسیج کرد. نخست جلو ارتقایم به دانشیاری را گرفت  و پس از آن هم سه سال پیش مرا به صورت  غیر قانونی باز نشسته کرد.

 هنگامی که بر اثر رای دادگاه  دیوان عدالت اداری، این حکم ظالمانه، ابطال شد و من بار دیگر برای تدریس، به دانشگاه بازگشتم و پرونده ارتقایم به دانشیاری  نیز برای رسیدگی  مجدد از سوی دادگاه به هیئت ممیزه وزارت علوم محول شد؛  باز هم آنان به اذیت و آزارهای خود ادامه دادند.  بدین معنی که  در اولین جلسه بررسی پرونده ارتقایم در وزارت علوم و  در میان چشمان حیرت زده وکیلم، آقایان رشتچیان (معاون آموزشی)، مشفق (دبیر فعلی مرکز جذب) و نقد آبادی (دبیر سابق مرکز جذب) ورود کردند و هرچه دروغ و افترا در چنته داشتند، علیه من برزبان آوردند، تا با فراهم کردن پیش زمینه منفی در اذهان حضار  ، در روند  بررسی  پرونده ام اخلال و  کارشکنی کنند.

خوب ملاحظه کنید که در زمانی که دانشگاه هزاران کار بر زمین افتاده دارد،چسان رییس و معاونینش،  آنها را رها کرده  و تمام  توجه خود را به من یعنی کسی که جز خدا کسی ندارد، معطوف کرده اند تا مرا به زمین بزنند. افزون بر اینکه هم اینک نیز  برخلاف قانون  از دادن اطاق در گروه برای کارهای پژوهشی و رسیدگی به سوالات دانشجویان، خود داری کرده اند  و درسهای موظفی مرا هم در ترم گذشته حذف نموده اند.  آقای آزادگان،  این رییس تحمیلی گروه فلسفه علم، با آنکه  در حذف درسهایم  سهم اساسی داشت؛ ناجوانمردانه مرا مقصر قلمداد کرد و با این بهانه واهی و البته به دستور رییس دانشگاه، حقوق پایۀ مردادماه مرا قطع کرد.

در ترم جدید هم علیرغم در خواست رسمی برای بر پایی کلاس هایم همین رییس تحمیلی گروه،  یکی از درسهای مرا، به شخص دیگری از بیرون دانشگاه داده است، تا سناریوی دیگری  را برای قطع  مجدد حقوقم فراهم آورد. اکنون هیچ مرجعی در این  دانشگاه برای دادخواهی نیست که به اینهمه بی قانونی ها رسیدگی کند، دفتر حقوقی و مالی  و سایر دفاتر همگی گوش به فرمان رییس و معاونین اویند و هیچ کاری به جز فرمانبری از آنان ندارند. من که  به جز خدا پناهگاه دیگری ندارم اکنون مانده ام که برای دادخواهی  کجا روم! پس  در این ظلم آشکار برای خدا مرا  یاری دهید.

با احترام  دکترجعفر آقایانی چاوشی

عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف

25 شهریور1400    

گزارش از مسلم خلخال


کد خبرنگار : 93