به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت روحانی در شبکه اجتماعی کلابهاوس گفت: من در مجلس گفتم در برجام کلمه «تعلیق» وجود ندارد. اشتباه از من بود. 4 بار کلمه «تعلیق» در برجام وجود دارد ولی مذاکره کننده ما به من اطلاع نداده بود.
ظریف در این گفتوگو درباره سوالی درباره کلمه ساسپند گفت: من در مجلس گفتم کلمه ساسپنشن نیست و این اشتباه از من بود. علتش هم این بود که ما دستورالعمل داده بودیم به همه دوستانی که داشتند درباره ضمائم برجام مذاکره میکردند که از برخی عبارات استفاده نشود. در لحظات آخر یک ضمیمه برجام داشت مذاکره میشد. نماینده اروپا گفته بود ما تحریمهای ایران را برمیداریم، لغو میکنیم یا همان لیفت میکنیم اما تصمیمات اتحادیه اروپایی را که شامل چیزهای دیگری هم هست نمیتوانیم لیفت کنیم تا زمانی که کل تحریمها برداشته شود، یعنی مثلا تحریمهای نظامی و تحریمهای دیگری که بر اساس قطعنامه شورای امنیت که تا 5 سال یا 8 سال بعد هم بود، لذا ما اینها را ساسپند میکنیم و بعدا لیفت میکنیم. اینجا بود که به آمریکا هم ربطی نداشت. 4 بار یا 3 بار در ضمیمه کلمه ساسپند در ضمیمه آمده بود و مذاکرهکننده ما به من اطلاع نداده بود.
ظریف تلاش میکند ابروی برجام را درست کند اما در کوشش آخر خود به نظر میرسد چشم آن را هم کور کرده است. وی در حالی پس از چند سال درباره مساله تعلیق در برجام دست به اعتراف میزند که سال گذشته حتی در مصاحبه تصویری خود با پایگاه خبری انتخاب تعداد کلمه تعلیق به کار رفته در برجام را 2 بار ذکر کرده بود. حالا رئیس دستگاه دیپلماسی دولت روحانی 6 سال پس از انعقاد برجام نیز مطمئن نیست Suspension در برجام 3 بار آمده یا 4 بار!
در واقع دکتر ظریف بالاخره بعد از 6 سال پذیرفت اشتباهات فاحشی در مطالعه و تدوین متن سند توافق هستهای با گروه 1+5 داشته و اعتراف کرد منتقدانی که در این سالها نسبت به ایرادات جدی برجام و تبعات سنگین آن برای امنیت ملی کشورمان هشدار داده بودند، برخلاف ادعای رئیسجمهور سابق، نه بیسواد بودند و نه کاسب تحریم، بلکه با شناخت دقیقی که از دشمن آمریکایی و همچنین رویکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم داشتند، «دلواپس» حقیقی منافع ملی بودند.
این نکته در طول سالهای گذشته به صورت مکرر از سوی منتقدان به تیم مذاکرهکننده کشورمان تذکر داده شده بود که طرف غربی برای شانه خالی کردن از مسؤولیت خود و اجرای تعهدات برجامی، واژه «تعلیق» را به جای «رفع» در حوزه تحریمها به کار گرفته تا هم جلوی منفعت اقتصادی ایران از برجام گرفته شود و هم با کوچکترین اشارهای، امکان اجرای مجدد و سختگیرانه تمام تحریمها وجود داشته باشد. وجود کلمه تعلیق در برجام که با یک جستوجوی ساده در متن این توافق نیز قابل دسترسی است، سالها از سوی دولت حسن روحانی و تیم مذاکرهکننده دکتر ظریف انکار میشد و حتی در صحن علنی مجلس صراحتا دروغ نامیده شد تا اینکه چند شب پیش، آقای دیپلمات صراحتا اعلام کرد اشتباه کرده و این مساله به او اطلاع داده نشده است.
با این وجود ظریف اصرار دارد موضوع تعلیق را فاقد اهمیت دانسته و اینطور توصیف کند که در گوشهای از ضمیمه برجام گنجانده شده است. این تنها اشتباه تیم مذاکرهکننده هستهای نبوده است، پیشتر هم عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه ظریف در کمیسیون امنیت ملی مجلس درج عبارت E3 (۳ کشور اروپایی؛ انگلیس، فرانسه و آلمان) به جای EU (اتحادیه اروپایی) را غلط تایپی دانسته بود.
این در حالی است که اساسا وندی شرمن، یکی از اعضای ارشد مذاکرهکننده آمریکایی در همان زمان اجرای برجام هم مدعی شده بود حتی کلمه Lift هم که در متن برجام وجود دارد، به معنای تعلیق است و نه رفع؛ یعنی فارغ از واژه Suspend به معنای تعلیق، طرف آمریکایی حتی عبارتی را که تیم ایرانی از آن به عنوان دستاورد برجام برای رفع تحریم هم نام میبرد، تعلیق ترجمه میکند. همین نوع نگاه غیرفنی تیم ایرانی به مساله حقوق بینالملل بود که باعث شد دولت باراک اوباما «تقریبا هیچ» بخشی از تعهدات برجامی خود را اجرا نکند و دولت دونالد ترامپ هم «با یک خطخطی»، از برجام خارج شود و سنگینترین تحریمها را علیه کشورمان وضع کند.
ظریف سال گذشته در گفتوگویی در واکنش به اینکه او برجام را نخوانده است، سند افتخار نگارش برجام را به نام خود زد و اظهار کرد انشای برجام کار من بوده است و بروید از آمریکاییها بپرسید. در واقع اما یکی از ایرادات بنیادین توافقی که ظریف به قول خودش نگاشت، متن پرابهام و تفسیرپذیر حقوقی بود و سازوکار حل اختلاف بیسابقه در تاریخ معاهدات حقوق موسوم به «مکانیزم ماشه» که طرف آمریکایی را در اجرا نکردن همان تعهدات اندک و پر اما و اگر خود در برجام- در دولت اوباما- ترغیب و در نهایت ایالات متحده را وسوسه کرد- در دولت ترامپ- توافق را پاره کند، با اطمینان به اینکه اگر ایران از خروج آمریکا شکایت کند، در نتیجه فعال شدن بند 37 برجام، تمام تحریمها و قطعنامههایی که دولت روحانی از لغو آنها گفته بود، بازمیگردد. این هشدارها را فقط منتقدانی که بعدها صحت نظرات آنها روشن شد به زبان نیاوردند؛ علیاکبر صالحی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی شهریور ۹۵ در گفتوگو با شبکه المنار گفت: «اگر ما وقتی برجام را تنظیم میکردیم دقت بیشتری میکردیم، این فرصت برای آمریکا پیش نمیآمد که از این قابل تفسیر بودن سوءاستفاده کند».
فارغ از این مساله، نکته بسیار مهمی که اعتراف دیرهنگام دکتر ظریف نباید افکار عمومی را از آن منحرف کند، بخشهای بسیار خطرناک و ضدایرانی دیگر برجام است. بر فرض صحتانگاری عدم اطلاع دکتر ظریف از وجود کلمه تعلیق در متن برجام، میتوان سوالات زیادی را از ایشان و سایر اعضای تیم مذاکرهکننده کشورمان درباره سایر بندهای توافق هستهای پرسید:
آیا تاکید طرف غربی بر بتنریزی در قلب رآکتور آب سنگین اراک را که به عنوان یکی از دستاوردهای بسیار مهم و درخشان دانشمندان ایران بود و نابودی کامل آن هم به اطلاع دکتر ظریف نرسیده بود؟
آیا وجود بندهای 36 و 37 در متن توافق هستهای که از آن با عنوان «مکانیزم ماشه» نام برده میشود و اصلیترین مانع برای هرگونه بهرهمندی ایران از دستاوردهای اقتصادی برجام و حضور سرمایهگذاران خارجی در کشورمان است هم به اطلاع دکتر ظریف نرسیده بود؟
آیا تاکید آمریکاییها بر بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی از مراکز علمی، دانشگاهی و نظامی کشورمان- مانند اتفاقی که در دانشگاه علم و صنعت و صنعتی شریف افتاد - و برگزاری جلسات بازجویی از اساتید دانشگاه و دانشمندان کشورمان هم به اطلاع دکتر ظریف نرسیده بود؟
آیا موضوع بازگشت تمام تحریمهای ضدایرانی در صورت بدعهدی طرف آمریکایی به دلیل عدم وجود سازوکار مناسب تضمینی در برجام هم به اطلاع دکتر ظریف نرسیده بود؟ عدم اطلاع مذاکرهکننده ارشد کشورمان از وجود «واژههای معنادار حقوقی» در متن یک توافق بسیار مهم و سند معتبر بینالمللی که نشاندهنده عدم مطالعه آن توسط ایشان است، فقط یک قطعه از پازل خسارت محضی است که در سالهای گذشته به ایران تحمیل شد و دکتر ظریف و دوستان تلاش کردند آن را یک دستاورد درخشان معرفی کنند. اثرات و تبعات ضدمنافع ملی برجام تا اندازهای است که سادهانگاری در استفاده از کلماتی نظیر تعلیق و رفع، نمیتواند بیانکننده میزان آن باشد.
تمام این موارد و دستاورد هیچ برجام، خروجی نگاه غیر ملی تیم «روحانی- ظریف» به منافع کلان ملی و تاراج مؤلفههای قدرت ملی برای بازیهای سیاسی در داخل جهت ترمیم و بازسازی چهره دولت بود. اگر غیر از این بود، برجام در جنگ روایتهای روحانی- ظریف به پیروزی اخلاقی ایران فروکاسته نمیشد. محمدجواد ظریف حالا در پاسخ به منتقدانش با نازکطبعی، اشعاری را در اینستاگرام به اشتراک میگذارد و احتمالا در آینده نزدیک در دانشکده مطالعات جهان به تدریس روابط بینالملل پرداخته و از مختصات یک توافق خوب میگوید!