تاریخ : 1400,دوشنبه 24 آبان21:36
کد خبر : 413998 - سرویس خبری : خبرهای ویژه

در نشست چگونگی تحول در علوم انسانی مطرح شد؛

رستمی: علوم انسانی مبتنی بر تحول باید نیازهای جامعه را پاسخ دهد/ معتمدی: برای تحول در علوم انسانی گام برمی‌داریم

ما نباید ابایی از نقد سایر مکاتب داشته باشیم چراکه حوزه دانش، حوزه نقد و اثبات و ابطال نظریه‌هاست و هیچ ادعایی در ذهن دانشمندان مادی‌گرا نباید امر مسلم و قطعی برای ما تلقی شود بلکه جریان علوم انسانی فاخر در کشور که دانشمندان توانمندی نیز دارد باید به صورت شجاعانه و با داشتن روحیه اجتهادی و مواجهه، نقد جدی نسبت به مکاتب مختلف را در دانشگاه‌ها ترویج کند.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ نشست «هم‌اندیشی بزرگداشت علامه‌ طباطبایی» با موضوع «چگونگی تحول در علوم انسانی» امروز دوشنبه ۲۴ آبان ماه از سوی دانشگاه علامه‌ طباطبایی باحضور حجت‌الاسلام والمسلمین مصطفی رستمی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، آیت‌الله علیرضا اعرافی، مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور، عبدالله معتمدی، سرپرست دانشگاه علامه طباطبایی، غلامعلی حداد‌عادل، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس شورای تحول در علوم انسانی و برخی از مسئولین دیگر برگزار شد.

در ادامه گزارشی از این نشست را میخوانید:

حجت‌الاسلام والمسلمین مصطفی رستمی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

رستمی: علوم انسانی مبتنی بر تحول باید نیازهای جامعه را پاسخ دهد/ معتمدی: برای تحول در علوم انسانی گام برمی‌داریم

ممکن است کسی بگوید که اصرار بر تحول و تغییر در علوم انسانی چه معنایی دارد و چرا این سخن درباره سایر علوم گفته نمی‌شود؟ اما این مسئله مطالبه جدی مقام معظم رهبری بوده و دانشگاه‌ها تکالیفی در این زمینه برای خود معین کرده‌اند. رهبر معظم انقلاب، علوم انسانی را روح دانش می‌دانند. حقیقت هم این است که همه دانش‌ها همانند یک کالبد هستند که روح آن علوم انسانی است.

لزوم نقد شجاعانه سایر مکاتب

ما نباید ابایی از نقد سایر مکاتب داشته باشیم چراکه حوزه دانش، حوزه نقد و اثبات و ابطال نظریه‌هاست و هیچ ادعایی در ذهن دانشمندان مادی‌گرا نباید امر مسلم و قطعی برای ما تلقی شود بلکه جریان علوم انسانی فاخر در کشور که دانشمندان توانمندی نیز دارد باید به صورت شجاعانه و با داشتن روحیه اجتهادی و مواجهه، نقد جدی نسبت به مکاتب مختلف را در دانشگاه‌ها ترویج کند.

نکته دیگر اینکه باید بر منابع محکم و متقن تکیه کنیم چراکه بنیان گذاشتن فرضیه‌های نااستوار، خطر سقوط بیشتری دارد. نکته دیگری که باید مورد توجه قرار دهیم این است که علیرغم تلاش‌های صورت گرفته در حوزه نظریه‌پردازی باید به سمت سیاست‌گذاری هم حرکت کنیم یعنی علوم انسانی مبتنی بر تحول باید بتواند نیازهای جامعه را پاسخ دهد و به سمت مسئله محوری حرکت کند. قطعاً این ظرفیت وجود دارد. علوم انسانی غربی جامعه را دچار بحران‌هایی کرده لذا دائماً دنبال پیدا کردن راهکارهای جدیدی برای پاسخگویی به مشکلات جامعه انسانی هستند و از انسانِ دور از خدا با تعابیری همانند گمراه یاد می‌شود بنابراین برای پاسخگویی به سؤالات باید بر علوم انسانی بومی تکیه کنیم.

علوم انسانی باید نیازهای جامعه را پاسخ دهد

این سیر انحطاط و مشکلات اخلاقیِ اجتماعی و فردی در جهان غرب، در کنار دستاوردهای بزرگی که در حل مشکلات مادی داشته امری مسئله‌ساز شده است. جامعه غرب دچار بحران‌های هویتی، خانوادگی و اجتماعی است و علوم مترقی و فنی در راستای منافع انسان‌های منفعت‌طلب قرار گرفته است. امروزه تجارت بیماری و تجارتِ علمِ آسیب زننده را شاهد هستیم و بدترین سلاح‌ها بر اساس دانش‌های تولیدی در مراکز علمی ساخته شده است.

امروز نگران توسعه بیماری‌ها برای افزوده شدن بر ثروت ثروتمندان هستیم لذا بدون یک علومِ انسانی که حرکت بخش علم دنیا باشد همواره نگران دستاوردهای بشر هستیم چراکه نمی‌دانیم این علوم در راستای منافع کدام انسان‌های ثروت طلب به کار گرفته می‌شود. امیدوارم مسئولان در دانشگاه علامه طرح مسائل برای حوزه‌های مختلف علمی را مد نظر داشته باشند و تلاش کنند که ادبیات نقد و تأسیس دانش‌های جدید را شاهد باشیم.

آیت‌الله علیرضا اعرافی، مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور

علوم انسانی مبتنی بر تحول باید بتواند نیازهای جامعه را پاسخ دهد

لزوم گشودن باب‌های جدید در فقه

نکته دیگر در زمینه امتداد فقه معاصر و فقه نظام و فقه‌های ناظر بر قلمرو علوم انسانی است و در این باره در سخنرانی‌هایی به این بحث پرداخته‌ام و نمونه‌هایی را ذکر کرده‌ام و معتقدم فقه ما زمانی می‌‌تواند به بخش‌های ناظر بر علوم انسانی پاسخ دهد که بسط پیدا کند و این امر نیازمند آن است که حداقل ده تا بیست بخش دیگر در فقه ما براساس روش اجتهادی پایه‌ریزی شود. این امر میسر است و در این زمینه در کشورهای اسلامی گام‌هایی برداشته شده، اما مهم‌ترین نکته‌ای که برای پایه‌ریزی ابواب جدید باید به آن توجه کنیم، حوزه فلسفی و کلامی و فقهی و حقوقی است.

محور دیگر حوزه علوم قرآن و تفسیر است و المیزان یک نقطه عطف تاریخی در نگارش تفسیر محسوب می‌شود و در دنیای معاصر اندیشه دینی و آیات قرآنی به مصاف پرسش‌های نو آمد و علامه طباطبایی با بهره‌گیری از پرسش‌های جدید، ظرفیت‌های ارزشمندی را از خود نشان داد و آفاق نویی را با بهره‌گیری از آیات قرآن پیش روی ما گشود، اما وقتی می‌توانیم به سمت علوم انسانی اسلامی حرکت کنیم که پس از گذر از تفسیر المیزان و شاگردان علامه، وارد مرحله نوینی با عنوان تفسیر موضوعیِ تخصصی و معطوف به قلمروهای علوم انسانی شویم، یعنی قرآن با نگاهی به تربیت، جامعه‌شناسی و امثال آنها تفسیر شود.

رسالت حوزه‌های علمیه

باید دو حوزه فلسفی و کلامی و فقهی – حقوقی را فربه‌تر کنیم. اگر قرار باشد این فربهی از منظر پاسخگویی به سؤالات انجام شود، در حوزه تفسیر و حدیث نیازمند پایه‌ریزی گرایشهای جدید هستیم و شرط دیگر این است که همه این موارد ما را به نظام‌سازی برساند.

این رسالت بر دوش حوزه‌های علمیه است و به رغم تلاش‌ در چند دهه اخیر همچنان کاستی داریم و باید در برابر نیازهای جامعه اسلامی هم مطالبه‌گر و هم پاسخگو باشیم. امیدواریم رابطه‌ صمیمی حوزه علمیه و دانشگاه ادامه یابد و در پرتو تقویت این ارتباط به توسعه مرزهای علوم انسانی اسلامی بپردازیم و همه این اقدامات باید در خدمت به مردم عزیز و شریف باشد.

عبدالله معتمدی، سرپرست دانشگاه علامه طباطبایی

رستمی: علوم انسانی مبتنی بر تحول باید نیازهای جامعه را پاسخ دهد/ معتمدی: برای تحول در علوم انسانی گام برمی‌داریم

لوازم تحول در علوم انسانی

 یک وجه از تحول در علوم انسانی که اسلامی سازی است بدون مشارکت فعالانه حوزه‌های علمیه محقق نمی‌‌شود و به همین جهت از اساتید حوزه برای این نشست دعوت کردیم و امیدواریم مقدمه‌ای برای فعالیت‌های مشترک باشد. تحول در علوم انسانی نیازمند سیاستگذاری و برنامه‌ریزی است البته اقداماتی انجام شده اما هنوز گام‌هایی باقی مانده که باید برداشته شود. در هیچ زمانی به اندازه کنونی این پتانسیل را نداشتیم که تحول در علوم انسانی را رقم بزنیم.

نقش دانشگاه علامه طباطبایی در پرداختن به تحول در علوم انسانی در راستای موازی کاری با دستگاه‌های دیگر نیست و دنبال این نیستیم که کارهای دیگران را انجام دهیم بلکه قصد داریم وظایف خود و کارهای بر زمین مانده را انجام دهیم. اصلی‌ترین کاری که دانشگاه علامه طباطبایی در راستای تحول در علوم انسانی دنبال آن است، گفتمان سازی درباره تحول در علوم انسانی است. همچنین دنبال ایجاد شبکه‌های ملی و بین‌المللی از همه اندیشمندان و نهادهایی هستیم که در این زمینه فعالیت کرده‌اند و ان‌شاء‌الله اقناع علمی برای همگان ایجاد شود. این نشست مقدمه‌ای برای کارهای بعدی است که بتوانیم در پیش بگیریم. امیدواریم با کمک بدنه انقلابی و متخصصانی که در دانشگاه داریم چنین هدفی را محقق کنیم.

 ما برای تحول در علوم انسانی در راستای سیاستگذاری گام برمی‌داریم و از ظرفیت‌های موجود به خوبی استفاده خواهیم کرد. همچنین آمادگی داریم نسبت به چاپ و نشر محتوای مناسب با رویکرد تحول، اقدام و حتی آنها را ترجمه کنیم تا در عرصه بین‌المللی نیز مورد استفاده قرار گیرد.

اهمیت سیاستگذاری برای تحول در علوم انسانی

همچنین در ادامه ابراهیم برزگر، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست با موضوع شیوه‌های تحول در علوم انسانی گفت: زمانی گفتمان رایج این بود که تحول در علوم انسانی به معنای غرب ستیزی است اما امروزه تلقی روشنی از علوم انسانی اسلامی و غربی وجود دارد. نکته دیگر اینکه در جمهوری اسلامی ایران در حوزه‌های فنی و مهندسی به خوبی درخشیده‌ایم اما در زمینه علوم انسانی مشکل داریم لذا باید حلقه‌های مفقوده را شناسایی و برطرف کنیم. نکته بعدی این است که بیت‌الغزل علوم انسانی غربی، در تئوری‌ها و رهیافت‌هاست. گاهی یک تئوری در علوم انسانی غربی پنجاه صفحه بیشتر نیست اما پنجاه سال روی آن کار کرده‌اند و حتی بسیاری از آنها اعتراف دارند که این دستاوردها در اصل متعلق به دنیای شرق یا جهان اسلام است.

وی افزود: چهارصد سال است که در علوم غربی، رهیافت پوزیتیویستی حاکم است و خدشه‌ای به آن وارد نشده است بنابراین لازم است هستی شناسی علوم در جهان اسلام با آنها تفاوت‌هایی داشته باشد و رهیافت‌های دیگری برای خود، متناسب با زیست بوم ایرانی و اسلامی تعریف کنیم. بنده در سال ۱۳۹۲ رهیافت بومی‌سازی علوم سیاسی را تدوین کردم تا به نوبه خودم نقشی در این زمینه ایفا کنم. بنده آنجا از بومی‌سازی یاد کردم اما بعداً متوجه شدم که این خطاست چراکه اینگونه برداشت می‌شود که ما می‌خواهیم صرفاً داشته‌های غربی را بومی‌سازی کنیم لذا در ویراست جدید از بومی‌گری سخن گفته‌ام که هم جنبه ایرانی و هم اسلامی را شامل می‌شود.

غلامعلی حداد‌عادل، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس شورای تحول در علوم انسانی

رستمی: علوم انسانی مبتنی بر تحول باید نیازهای جامعه را پاسخ دهد/ معتمدی: برای تحول در علوم انسانی گام برمی‌داریم

علامه طباطبایی؛ حکیم در معارف اسلامی

اگر ادراک را به معنای شناخت بگیریم درک به معنای رسیدن است و انسان برای درک کسی باید به او برسد و رسیدن هم مستلزم نوعی برابری است که انسان به پایه کسی برسد تا بتواند او را درک کند. حقیقتاً آنچه ما می‌گوییم درخور مقام علامه نیست اما بدین معنا نیست که برای شناخت این بزرگوار تلاش نکنیم. بنده سعی می‌کنم تصویری از علامه طباطبایی ارائه دهم. نخست لازم است اشاره کنم که علامه طباطبایی یک حکیم است و حکیم در معارف اسلامی، معنای ویژه‌ای دارد. با توجه به جایگاه حکمت در قرآن می‌توانیم بگوییم حکیم بلندترین قله در سلسله مراتب معارف اسلامی است و حکمت و معرفت، بالاترین مرحله علم و دانش محسوب می‌شود.

در دیوان حافظ نقد به همه چیز هست و حتی در جاهایی عقل را به محاکمه می‌کشد اما جایگاه حکمت محفوظ است یعنی نگاه حافظ به جهان، نگاه از سر حکمت است و مذمت حکمت در ادبیات اصیل اسلامی وجود ندارد. علامه طباطبایی صاحب همه ابعاد حکمت نظری و عملی است. ایشان در الهیات، طبیعیات و ریاضیات درس خوانده و در حکمت عملی، اخلاق و عرفان عملی و نظری و بسیاری از شعب علم و دانش را مسلط بوده است و با دیانت، تقوا و زهد، زندگانی حکیمانه کرده است.

اقدامات قرآنی علامه طباطبایی

امروزه کمتر مفسری وجود دارد که دست به تفسیر قرآن ببرد و تحت تأثیر روش تفسیری علامه طباطبایی نبوده باشد، لذا می‌توانیم بگوییم که ایشان هم احیاگر بحث‌های قرآنی و هم مباحث فلسفی در حوزه علمیه است.

نکته دیگر که در باب علامه طباطبایی بسیار مهم است داشتن مشرب عقلی در نگاه به دین است. البته ایشان راه حقیقت را تنها عقل نمی‌دانسته بلکه هنر وی به عنوان یک حکیم، جمعِ سازگار میان عقل، وحی، حکمت، شهود، قرآن و حدیث بوده است. وی معتقد بود که عقل و وحی با هم تعارضی ندارند بلکه هر دو از یک چشمه جوشیده‌اند تا انسان معقول بودن هستی را درک کند بنابراین چون عقل و وحی از یک نقطه آغاز می‌شوند پس هدف واحدی را هم دنبال می‌کنند اما نکته مهم این است که مرز بین اینها را هم رعایت می‌کرده است.

علامه طباطبایی با این تلاش‌ها توانسته شاگردانی تربیت کند که هرکدام به نوبه خود چنین تفکراتی را بسط داده‌اند که از جمله آنها شهید مطهری، سیدجلال الدین آشتیانی، سیدمحمد بهشتی، محمد حسین حسینی‌تهرانی، حسن حسن‌زاده آملی، عبدالله جوادی آملی، ابراهیم امینی، غلامحسین ابراهیمی دینانی، محمدتقی مصباح یزدی، محمد واعظ‌زاده خراسانی، محمد محمدی گیلانی، عزالدین زنجانی، آیت‌الله سبحانی و افراد بسیار زیاد دیگری هستند که هرکدام مبدأ و منشأ تحولات بسیاری بوده‌اند.

محمدعلی زلفی‌گل، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری

رستمی: علوم انسانی مبتنی بر تحول باید نیازهای جامعه را پاسخ دهد/ معتمدی: برای تحول در علوم انسانی گام برمی‌داریم

برای تحول در علوم انسانی، باید به رشد فرهنگ عمومی، علمی، اخلاقی و گفتمان‌سازی تولید علم و تحول در علوم انسانی در سطح جامعه توجه ویژه کنیم. بها دادن به نظریات، ایده‌ها و رویکرد‌های انتقادی و خلاقانه در دانشگاه‌های علوم انسانی، کرسی‌های نظریه پردازی، نقد و آزاداندیشی، نقش به‌سزایی در این زمینه خواهد داشت.

با توجه به اسناد بالا دستی کشور مانند نقشه جامع علمی، سند دانشگاه اسلامی و سیاست‌های کلی علم و فناوری ابلاغی مقام معظم رهبری، تحول و ارتقای علوم انسانی از مسیر راهبرد‌ها و اقداماتی همچون نهادینه کردن نگرش اسلامی به علم، تسریع در فرایند‌های اسلامی شدن نهاد‌های آموزشی و پژوهشی، متحول سازی و ارتقاء کمی و کیفی در علوم انسانی و هنر مبتنی بر معارف اسلامی، تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگری در متون، برنامه‌ها و روش‌های آموزشی، ارتقاء کمی و کیفی مراکز و فعالیت‌های پژوهشی محقق خواهد شد. در این زمینه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری آمادگی کامل دارد تا از همه ظرفیت‌های تقنینی، مادی و معنوی خود برای تسهیل و تحقق این اهداف و برنامه‌ها استفاده کند.

در پایان لازم می‌دانم با توجه به اینکه تولید علم و تحول در علوم انسانی لازمه پیشرانی و بقای تمدنی کشور است، از همه اندیشمندان، صاحبنظران و دانشجویان حوزه علوم انسانی بخواهم تا با هشیاری مضاعف و درک رسالت تاریخی و تمدنی خود به ویژه در گام دوم انقلاب اسلامی، با هم افزایی و تشکیل شبکه‌های نخبگانی در سطح ملی و بین‌الملی، نسبت به تولید علم و تحول در علوم انسانی و به تبع پاسخگویی به نیاز‌های جامعه اهتمام ویژه داشته باشند.


کد خبرنگار : 93