«خبرنامه دانشجویان ایران» علیرضا کچوییان*// دلیل اصلی از نگارش این مرقومه نقد و رد مطالب و سخنان جناب آقای هانی چیت چیان، یکی از اعضای علمی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران میباشد که اخیرأ در همایشی با عنوان “باران ذکر” در دارالقرآن کریم اهواز ایراد فرمودند.
ایشان در این همایش طی آسیب شناسی از وضع موجود جامعه در رابطه با انس باقرآن و در واقع مهجوریت آن در بین مردم، ضمن ایراد نقد مراجعه مردم به علما در استفهام کلام الهی با اشاره و استفاده از آیه ۲۹سوره مبارکه ص هدف غایی نزول قرآن را تدبر در قرآن معنا کرده و تدبر را اینگونه تعریف می کنند که: تدبر اینست که معنای یک آیه از قرآن را از تفسیر المیزان بخوانیم، در آن فکر کنیم و بدانیم براساس این پیام، در زندگی خود چه رویهای را در پیش بگیریم. این دیگر کار مفسر نیست.
تدبر در آیات، قفل قلب را باز میکند؛ یعنی اگر کسی در قرآن کریم تدبر نکند، قفل قلب او گشوده نمیشود. به واسطه تدبر است که تفسیر وارد زندگی انسان میشود.
با توجه به این سخنان لازم است نکاتی چند را متذکر شوم:
۱. رجوع صرف به آیات قرآن، انحصار در تعریف یک منبع و مرجع خاص یعنی تفسیر شریف المیزان و استفاده از ظاهر بجهت تدبر در آیه بدون در نظر گرفتن مستندات روایی و کلام نورانی اهل بیت علیهم السلام قرآن بسندگی ونوعی ورطه مهلک تفسیر به رأی را به ذهن متبادر میکند در حالیکه جدایی ناپذیری و این همانی ثقلین شریفین در زمره اصول محکم و از جمله معتقدات راسخ وجازم میباشد. اینکه قرآن کریم در سوره بقره آیه ۱۸۹می فرماید واتوالبیوت من ابوابها( برای هر کاری از درگاهش باید وارد شوید) برای استفهام قرآن و آیاتش نیز باید از باب ومسیرش یعنی اهل بیت علیهم السلام و فرمایشات ایشان وارد شد. در زیارت جامعه کبیره و در همین باره آمده أست: و آیات الله لدیکم به یکمعنا یعنی آیات خدا نزد شماست و ما برای استفسار آن ناچار از رجوع به شما هستیم.
در روایتی و در ضرورت و اهمیت این معنا میخوانیم
الصّادق (علیه السلام)- محمّدبن فضیل قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّهًُْ (علیهم السلام) خَاصَّهًًْ.
امام صادق (علیه السلام)- محمّدبن فضیل گوید: شنیدم که امام صادق (علیه السلام) دربارهی آیه: بَلْ هُوَ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ فرمود: «آنان اختصاصاً امامان (علیهم السلام) هستند البته ظاهر قرآن حجیت دارد اما این نباید بمعنای استغناء از مبانی روایی و رجوع به تراث شیعی نظیر تفاسیر با رویکرد روایی و مستند باشد. که البته شرایط و تحصیل مقدمات آن لازم و بایسته است.
۲. نکته بعدی بی توجهی ایشان به تفاوت اصالی یا طریقی بودن مقوله هدایت قرآن و تدبر و تفسیر قرآن است. به صراحت آیات ( مانند هدیً للناس، هدیً للمتقین) ، قرآن جز برای هدایت خاصه و عامه انسان و در واقع ایصال به مطلوب کمال و قرب الی الله نازل نشده. در واقع آنچه از غایت نزول موضوعیت دارد هدایت است اما مشروط به لطف فهم و درک آیات که یکی از طرق و نه همه آن تدبر در قرآن است.
در همین راستا و در ذیل آیه ۹سوره اسرا
میخوانیم:
السّجّاد ( عَنْ عَبَّاسِبْنِیَزِیدَبْنِالْحَسَنِ الْکَحَّالِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُوسَیبْنِجَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِیِّبْنِالْحُسَیْنِ (قَال الْإِمَامُ مِنَّا لَا یَکُونُ إِلَّا مَعْصُوماً وَ لَیْسَتِ الْعِصْمَهًُْ فِی ظَاهِرِ الْخِلْقَهًِْ فَیُعْرَفَ بِهَا فَلِذَلِکَ لَا یَکُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً فَقِیلَ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِاللَّهِ (فَمَا مَعْنَی الْمَعْصُومِ فَقَالَ هُوَ الْمُعْتَصِمُ بِحَبْلِ اللَّهِ وَ حَبْلُ اللَّهِ هُوَ الْقُرْآنُ لَا یَفْتَرِقَانِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ وَ الْإِمَامُ یَهْدِی إِلَی الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ یَهْدِی إِلَی الْإِمَامِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عزّوجلّ إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
امام سجّاد (علیه السلام)- از امام سجّاد (علیه السلام) روایت است که فرمود: «امامان (از خاندان ما همه معصوم هستند و عصمت در چهره و ظاهر نیست تا شخص بهواسطهی آن شناخته شود و معصوم فقط از جانب خدا معیّن و مشخّص میشود». سؤال شد: «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! معصوم یعنی چه»؟ فرمود: «معصوم کسی است که به ریسمان الهی چنگ زده و ریسمان خدا همان قرآن است. و آن دو، تا روز قیامت از هم جدا نمیشوند و امام بهسوی قرآن هدایت میکند و قرآن بهسوی امام هدایت میکند و این معنی کلام خداست که میفرماید: إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ اقوم
از سویی دیگر چه بسا تدبر مستقل فرد و بدون در نظرگرفتن مبانی و مقدمات سبب ساز خسران و ضلالت فرد بشود مانند گروهک های تکفیری که با دستاوردهای آیات قرآن شنیعترین و فجیع ترین جنایات را رقم میزنند. کما اینکه قرآن در آیه ٨٢سوره مبارکه اسرا فرمود
وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ ۙ وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا
در پایان ضمن اجرنهادن به تلاش ها و زحمات ایشان و مجموعه مدارس تخصصی قرآن و عترت دانشگاه تهران بجهت شفافیت مبانی سخنان ایراد شده و احیانأ تصحیح آنها به بسط و گسترش نقد سازنده و پویایی محافل و مجالس قرآنی همت گمارند
* مدیر موسسه قرآن ونهج البلاغه تهران