تاریخ : 1400,یکشنبه 26 دي12:09
کد خبر : 421049 - سرویس خبری : خبرهای ویژه

گزارشی از دور هشتم مذاکرات؛

فرصت طلایی برای عبور از دوراهی برجام/ آمریکا نیازمندتر از ایران به توافق است

پس از بازگشت به مذاکرات اهداف آمریکا را می‌توان به دو قسم تقسیم کرد. یکی رسیدن به توافقی موقت که حتی تعهدات برجام را هم شامل نمی‌شود و تنها به درد تغییر وضعیت به نفع آمریکایی‌ها ، احیای اثر تحریمی و ترمیم چهره‌ی ترامپیزه شده‌ی آمریکا می‌خورد و در صورت عدم حصول توافقی موقت، احیای برجام از اولویت‌های آمریکایی‌هاست.

اکتفا به برجام یا هرگونه توافقی حداقلی، برهم زننده ی توازن کنونی به نفع آمریکا خواهد بود

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ دور هشتم مذاکرات وین در حالی در جریان است که مسیر تثبیت دستاوردهای هسته‌ای و روند خنثی شدن تحریم‌ها با شتاب در حال طی شدن است و این فرصت در اختیار تیم مذاکره‌کننده است که از تلاش برای توافقی حداقلی، به‌سوی احقاق حقوق حداکثری ایران حرکت کند.

بیشتر بخوانید: سرنوشت مذاکرات وین به کجا ختم می شود؟/ پابرجایی بر موازنه برجام تنها به نفع آمریکا خواهد بود

فرصت طلایی برای عبور از دوراهی برجام/ توافق موقت به‌سوی منافع حداکثری

اسفندماه سال 99 با آغاز اجرای قانون اقدامات راهبردی مجلس که پس از شهادت شهید فخری زاده به تصویب رسیده بود دولت وقت اگرچه تحت‌فشار مجلس و حاکمیت اما نهایتاً گام‌های مفید و مؤثری در بازگشت از تعهدات و کاهش محدودیت‌های هسته‌ای برداشت. رویه‌ی کاهش محدودیت‌ها و افزایش کمی و کیفی فعالیت‌های هسته‌ای می‌رفت تا عدم توازنی را که بی‌عملی دولت پس از خروج آمریکا از برجام ایجاد کرده بود به‌سوی توازنی حداقلی سوق دهد، آغاز مجدد مذاکرات در وین در دولت گذشته اجازه پیشرفت به این رویه را نداد.

چراکه قبل از آغاز مذاکرات وین موضع قدرتی برای ایران حاصل گشته بود که بدون این مذاکرات رفع تحریم و راستی آزمایی از سوی غربی‌ها احتمال بیشتری نسبت به فضای پس از مذاکرات داشت. قبل از مذاکرات اولاً پیشرفت هسته‌ای ایران و کاهش محدودیت‌ها سرعت بیشتری گرفته بود و در وهله‌ی بعدی آمریکایی‌ها خود بر کاهش اثر تحریم‌ها معترف بودند. آن‌ها همچنین به‌واسطه‌ی قانون‌شکنی در برجام قدرت احیای تحریم و اجماع سازی گذشته را نداشتند. تداوم مذاکرات وین در دولت جدید نیز به‌منزله‌ی تنفسی برای آمریکایی‌ها بود تا از پنجره‌ی مذاکرات به فکر احیای سلاح تحریمی خود باشد.

اما رویکرد دولت سیزدهم در تقویت مراودات با شرق و کاستن از آثار اجتماعی مذاکرات و شتاب دادن به برنامه هسته‌ای، این رویه در کاهش آثار تحریم‌ها را تا حد مناسبی تداوم بخشید . سرباززدن شرکت‌ها از تحریم آمریکا ، عضویت ایران در پیمان همکاری شانگهایT انعقاد قرارداد نظامی ایران با روسیه باوجود تحریم‌های ذیل قانون کاتسا، امضای توافق سوآپ گازی با ترکمنستان، افزایش خرید نفت توسط چین  از ایران، آزادسازی چندین میلیارد دلاری ارز بلوکه‌شده‌ی ایران  در خارج، همگی مؤید این امر اند .

اهداف کنونی آمریکا در مذاکرات

آنچه گفته شد نشان می‌دهد گذر زمان برخلاف القای جریانات خارجی و برخی محافل داخلی، به نفع خنثی‌سازی تحریم‌ها و نهایتاً به نفع احقاق حقوق حداکثری در مذاکرات است. ازاین‌رو هدف آمریکا در مذاکرات در حال جریان را می‌توان در توقف این روند جست‌وجو کرد. ازآنجاکه برای تحقق این امر آمریکایی‌ها راهی جز تداوم مذاکره نداشتند ، هدف اولیه‌ی شان در دوره‌ی بایدن بازگرداندن ایران به میز مذاکرات بود که اگرچه با تأخیر اما درنهایت می‌توان گفت این قدم به نفع آمریکایی‌ها نهایتاً در آذرماه سال جاری برداشته شد.

اما پس از بازگشت به مذاکرات اهداف آمریکا را می‌توان به دو قسم تقسیم کرد. یکی رسیدن به توافقی موقت که حتی تعهدات برجام را هم شامل نمی‌شود و تنها به درد تغییر وضعیت به نفع آمریکایی‌ها ، احیای اثر تحریمی و ترمیم چهره‌ی ترامپیزه شده‌ی آمریکا می‌خورد و در صورت عدم حصول توافقی موقت، احیای برجام از اولویت‌های آمریکایی‌هاست. چراکه به همان دلایلی که ما در شرایط کنونی آن را نامطلوب می‌دانیم بسیاری در آمریکا و حتی رژیم صهیونیستی احیای این توافق را مطلوب و تنها راه مهار ایران در شرایط کنونی می‌دانند.نامه‌ی حمایتی 300 تن از مقامات امنیتی صهیونیستی پیرامون حمایت از بایدن در روند احیای برجام، مؤید همین حرف است.

فرصت طلایی برای عبور از دوراهی برجام/ توافق موقت به‌سوی منافع حداکثری

توافق موقت اولویت اول آمریکا

در هر نوع توافقی حداقلی و موقت که اکنون اولویت اول آمریکاست آن‌ها با دادن امتیازات بسیار کمتر از برجام به اهداف خود خواهند رسید و از همه مهم‌تر توافق موقت درعین‌حالی که شرطی بودن جامعه ایران به مذاکره و انتظار گشایش در آینده و اجتماعی ماندن پدیده مذاکرات را تشدید خواهد کرد ، هم‌زمان فرصت احیای ساختار ای تحریمی را به آمریکا داده و عرصه را برای مذاکراتی فراتر از مذاکرات هسته‌ای آماده‌تر خواهد ساخت همچنین امتیازات داده‌شده در توافق موقت به‌طوری‌که در توافق موقت ژنو تجربه شد، بسیار ظاهری و در عمل بی‌اثر خواهند بود اما در مقابل می‌تواند شتاب کنونی پیشرفت‌های هسته‌ای ایران را کند یا حتی متوقف کند.

آمریکا برای رسیدن به توافقی موقت، بر روی خطای محاسباتی ایران، اختلال در درک درست جامعه از مذاکرات و چشم‌انداز کاذب ارث رسیده از دولت قبل و شرطی شدن جامعه و اجتماعی ماندن امر مذاکره حساب بازکرده است. لذا مذاکرات برای رفع تحریم یا حتی احیای برجام را بن‌بست تلقین کرده و جامعه‌ی ایرانی را هم‌زمان با پلن بی و سی و... تهدید به شکست مذاکرات می‌کند. تا جامعه را وادار به فشار بر دولت برای توافقی کند که در حقیقت مبنای آن "هر توافقی بهتر از عدم توافق است" باشد و بر اعتبار و اقتدار تیم مذاکره‌کننده خدشه آورد و حتی نخبگان انقلابی تحت این جو به تنفسی موقت که همان توافق موقت است راضی شوند وگرنه القا می‌کند که آینده‌ای بحرانی و تیره‌وتار در انتظار ایران است.

شکست مذاکرات به ضرر آمریکاست نه ایران

این تهدیدات آمریکا و ترسیم آینده‌ای تاریک برای اقتصاد ایران در حالی است که با توجه کاهش اعتبار تحریم‌ها ، اگر منوال مذاکرات از روی اقتدار و تا چند ماه آتی عاقلانه و با دقت نظر و اصلاح خطاها و کار روی ادراک صحیح و آگاهی جامعه و حذف خلل رسانه‌ای پیش رود ، خودبه‌خود این تهدید روانی برطرف شدنی است. ازاین‌رو ترسیم آینده‌ای تیره‌وتار دروغی بیش نیست چراکه فشاری حداکثری توسط ایران تحمل شده و توان اعمال فشار آمریکا از ایده ال خود خارج‌شده و اگر خودمان دست به احیای آن نزنیم قطعاً اوضاع از گذشته بهتر خواهد شد چراکه حداکثر فشار و تحریم و اثرگذاری حداکثری آن اتفاق افتاده است لذا اوضاع بدتری را ترسیم کردن عملیات فریبی بیش نیست و اتفاقا شیب نزول قدرت فشار آمریکا هم‌زمان با شیب صعود اثر بخشی ابزارهای ایران باید حفظ و تقویت شود و حداکثر شود.

فرصت طلایی برای عبور از دوراهی برجام/ توافق موقت به‌سوی منافع حداکثری

اکتفا به برجام به‌طریق‌اولی خطاست

با توجه به آنچه گفته شد اکتفا به هرگونه توافقی حداقلی و هم اکتفا به برجام تجربه‌شده خطاست و تبدیل فرصت به تهدید است چراکه امریکا به دلایل مذکور، نیازمند‌تر و عجول‌تر از ایران به توافق است.

اکتفا به برجام به آمریکا اهرم فشار مجددی می‌دهد که هم تحریم را اثربخش کند و بازیابد و هم ‌دست ایران را کما فی السابق ببندد و اجماع مجدد ایجاد کند و مشروعیت رفته را بازیابد و ضمناً امریکا باتجربه منفی که از خروج از برجام دارد این بار نهایت استفاده را از ضعف‌های آن خواهد برد . ضعف‌هایی که به استناد به کارشناسان مختلف هم در نظر و هم در عرصه عمل خسارت‌بار بودن آن را چشیدیم و بار ها در محافل گوناگون خلأهای بزرگ و مخاطرات آن گوشزد شده‌اند.

مذاکرات برجام و نقض عهدهای مکرر آمریکا چه با خروج از برجام و چه قبل‌تر با اعمال تحریم‌های پشت سر هم و به بهانه‌های گوناگون نشان داد که تحریم و مذاکره سلاحی برای آمریکایی‌ها برای تحکیم ساختار تحریمی بر ایران است هم‌زمان بااینکه دست ایران را برای اقدام متقابل ببندد یا محدود کند. تحریم‌های پسابرجامی مثل کاتسا(منبع و دلیل) به‌وضوح صراحت این ادعا را ثابت کرد. حال اگر اکنون مجدداً به مذاکره به چشم یک گفتگوی سازنده برای رفع واقعی تحریم ، رونق اقتصادی و روابط تجاری باز نگریسته می‌شود این یعنی هنوز در شناخت و جنگ روانی ما بسیار عقب‌تر از دشمن حرکت می‌کنیم.

با وصفی که رفت هیچ‌یک از دو راه مطرح‌شده، تأمین‌کننده‌ی سیاست کلان کشور نبوده و شروط صریح رهبری مبنی بر لغو واقعی تحریم‌ها را برآورده نخواهد کرد. ازاین‌رو بهترین راه برای ایران، استفاده از موضع برتر کنونی برای گذر از دوراهی لغزنده‌ی برجام توافق موقت و رسیدن به مسیر پایداری است که بتواند احقاق حداکثری حقوق ایران را بسترسازی کند. در این راه تداوم شتاب پیشرفت‌های هسته‌ای و تثبیت آن ، تداوم روابط اقتصادی خنثی‌کننده‌ی تحریم، ساختار سازی فرهنگی و اقتصادی برای اقتصاد مقاومتی، رفع خلأهای رسانه‌ای و تبیینی در جهت کاهش آثار سوء اجتماعی مذاکره و رصد دقیق رفتار طرف غربی از ضروریات است.

گزارش از علی دهقانی


کد خبرنگار : 93