به گزارش خبرنگار سرویس زنان «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ نوشتن از تاثیری که انسانهای بزرگ در تاریخ بشریت داشتهاند، نیازمند شناخت کافی از فضای حاکم بر جامعهی آن زمان است. سالهای پس از رحلت پیامبر(ص) و تلاشهای بی وقفهای که ایشان در زدودن دیدگاههای جاهلیت به انسان داشتهاند را درنظر بگیرید؛ حال اگرچه که دختران را زنده به گور نمیکنند اما هر آن امکان آن وجود دارد که حاکم محبوب دلسوزی را در محراب مسجد به شهادت رسانده یا زن بارداری را پس از غصب حقش به قتل برسانند. یا نوادگان پیامبرشان را به فجیع ترین شکلی که میتوانند بکشند و خاندانش را به اسارت ببرند، بعد نام همان پیامبر(ص) را بیاورند و بلند صلوات بفرستند!
جامعهی رشد یافته در دین داری معاویه، سرشار از تناقضات درونی و حاکمانی است که قدرتشان را از تحریف دین و جهل مقدس میگیرند. در این جامعه، معنای جهاد، زدودن انحرافات فکری است و صدر وظایف مجاهدان، تبیین اصالت دین و شریعت است. میبینیم که حسین ابن علی(ع) جهادش را با خطبه، نامه، جهاد، رجز یارانش، نماز در روز عاشورا، جان و هرآن چه که میتواند رسانهای برای رساندن مفهوم مدنظرش باشد، انجام میدهد. نکتهی حائز اهمیت این است که در تاریخ و مشی مسلمانان، مسئولیت پذیری یک مسلمان، فارغ از جنسیتی که دارد، او را وامیدارد تا هر چه در توان دارد به میدان بیاورد. مثال آن را به وضوح در کربلا میتوان دید. آن جا که مسئولیت تبیین وقایع و جهاد علمی بر دوش یک زن میماند و مادرانه به تربیت امتی میپردازد که در گیر و دار انحرافات فکری قرار گرفته است.
زینب(س) کوبندهترین جواب است در برابر آنان که اسلام را به حبس زنان در پستوهای خانه محکوم کرده و قوانین اسلامی را مانع رشد و کمال زنان میدانند. اسلام با ارائهی انسانهایی کامل اعم از زن و مرد، کمال را محدود در جنسیت نکرده و در دل تاریخ خود، زنان و مردان بیهمتایی را فارغ از کلیشههای جنسیتی وصرفا با یک نگاه انسان گرایانه به عنوان الگوهای برجستهی سیاسی اجتماعی در زمان خودش، ارائه کرده است. این درحالی است که مکاتب فمینیستی که مدعی ایجاد مناسبترین بستر برای رشد اجتماعی زنان هستند، تا به حال در ارائهی چنین الگوهای کامل انسانی، عقیم بودهاند.
در ابتدا به نقش سیاسی آن حضرت میپردازیم. حقیقتا رفتار سیاستمدارانهی این بانوی بزرگوار درشرایطی که حکومت وقت تمام تلاش خود را در تفتیش اذهان عمومی به کار گرفته است، چنان مشت کوبندهای است که بعد از آن، حکومت یزید دیگر نتواند هیچ گونه ادعای نا به حقی دربارهی واقعهی کربلا داشته باشد.
بعد از ماجرای روزعاشورا و کشه شدن اصحاب، ابعاد جدیدی از نقشهای حضرت در تاریخ نمایان میشود. سیاست حاکم وقت این است که برای زدودن لکهی ننگ کشتن اهل بیت، دست به تحریف شخصیت امام واصحابشان بزند تا با خارجی (خارج شده ازدین) خواندن آنها، ماجرای کربلا را توجیه کرده واین جنگ را حق جلوه بدهد. شاهد این مدعا را در سخنان یزید درشام میتوانیم مییابیم.
درمقابل این تحریفات، شاهد خطبههای آتشین حضرت زینب (س) هستیم. خطبههایی که با ستایش خدا شروع شده و سرتا سر برگرفته شده از آیات قرآن است و این تسلط برمضامین دینی، خود به معنای رفع اتهام خارجی بودن از کاروان امام است. حتی درمرثیههایی که حضرت برای شهدا درمیانه جنگ میخوانند هم می بینیم که ایشان سعی میکنند با گفتن جملاتی هوشمندانه که اشاره به نسبت نزدیک امام با پیامبر اسلام دارد و همچنین بیان فضائل آن بزرگواران، این مسئله را یادآوری کرده و اتمام حجتی کنند با سپاهیان تا درآینده، آنها ادعایی بنا بر عدم شناخت امام و شهیدان کربلا نداشته باشند.
از دیگر نقش های حضرت زینب (س) نقشی است به بلندای احقاق دین درشرایطی که حکومتها سعی در تحریف مبانی دینی دارند. یکی از تفکرات انحرافی که بعضی حکام اموی سعی در ترویج آن داشتند، عقیدهی جبرگرایی است؛ عقیدهای التقاطی که میتواند بسیاری از احکام دینی و عقاید اسلامی را به انحراف بکشد و ما شاهد آن هستیم که حضرت با چند جواب کوتاه، طومار این افکار التقاطی را به هم پیچیده وپیامبری میکند.
مثلا درجایی یزید خطاب به ایشان میگوید:« کار خدا با برادر و خاندانت را چگونه یافتی؟» که این جمله برگرفته از همان عقیدهی جبرگرایی است؛ یعنی این کار خدا بود که حسین ابن علی(ع) در کربلا کشته شد نه کار یزید و یارانش! و میبینیم حضرت درخطبهای که درهمان مجلس ایراد کردند، جواب این شبهه را با قاتل و عامل خواندن خود یزید وعواملش میدهند.
ازدیگر نکات قابل توجه، بحث عزاداری شهداست. با توجه به شرایط موجود، اگر اقداماتی که توسط این بانوی بزرگوار صورت گرفت، انجام نمی شد، واقعهی عظیم کربلا به زودی فراموش میشد. درهمین راستا، حضرت با دید هوشمندانه و سیاست مدارانهای که داشتند، سعی به احیای عظمت واقعهی کربلا نمودند. این درحالی بود که قبل از آن با خطبههای آتشین و دلایل عقلانی، مرز بندیهای حق و باطل را دراین واقعه مشخص کرده و حالا برای ممانعت از فراموشی این واقعهی عظیم، دست به سیاهپوشی و برگزاری مراسمهای عزاداری زدند تا یزیدیان نتوانند با ظاهرالصلاح نشان دادن خودشان و با استفاده از گذر زمان، این لکهی ننگ را از دامان حکومت باطل اموی، پاک کنند.
درواقع حضرت زینب(س) درامررساندن پیام امام حسین(ع)، از اصولی چون شناساندن چهرهی واقعی دشمنان، تکریم دوستان، تحریک عواطف و مخاطب شناسی استفاده نمودند و تمام این اعمال بزرگ سیاسی و اجتماعی و این وظیفهی خطیر انسانی، در لباس یک زن با حیا و محجبهی مسلمان، خودش را نشان داد. بانویی که امام حسین (ع) که خود معصوم و واسطه ی فیض الهی بودند، هنگام وداع، به خواهرشان فرمودند:« خواهرجان! مرا در نماز شب فراموش مکن.» واین خود نشان دهندهی مقام والایی است که یک زن میتواند دراسلام بدان برسد؛ جایی که امامش به او التماس دعا میگوید!
اگر بخواهیم از اوبنویسم نه جوهرها کفایت میکنند نه درک ما! اما خوب است که او را پیامبر مکتب «مارایت الاجمیلا» بدانیم؛ یک عالمهی غیر معلمه. بانویی که جهاد تبیینی کرد به وسعت تاریخ و به عمق افراشته نگه داشتن پرچم اسلام!
گزارش از فاطمه سادات حسینی