به گزارش سرویس کتابخانه «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ حجتالاسلام مهدی طائب یکی از بزرگوارانی است که بحث نفوذ یهود در اسلام و مسیحیت را مطرح کردهاند. این موضوع معمولاً در محافل دانشگاهی و حوزوی تا به امروز مطرح بود و بحثهای مختلفی روی آن صورت گرفته است اما در ادبیات داستانی و خاصه رمان برای اولین بار سید محسن امامیان نویسنده رمان اربعین طوبی آن را دررمانی با عنوان «سنگی که سهم من شد» بهخوبی مطرح کرده است. سید محسن با پیشینه پژوهشی قوی که برای این کتاب داشته بهخوبی توانسته از خصوصیات عرب جاهلی، آدابورسوم قوم یهود و منابع و روایتهای تاریخی، استفاده کند و با پشتوانه فنی که دارد داستان جذاب «سنگی که سهم من شد» را روایت کند.
قصه کتاب از یک اختلاف ساده و مشاجرهای که منجر به قتل یکطرف دعوا هست شروع میشود. شروعی جذاب و پر تعلیق که با انتقال دختربچهای به نام هبه به قوم یهود جذابتر و خواندنیتر هم میشود.
بهعبارتدیگر نویسنده با شروعی عالی و پر کشش مخاطب را با خود همراه میکند تا ماجرای هبه که به قولی شخصیت اصلی رمان هست را دنبال کند.
هبه که در ادامه نامش به دیه تغییر میکند، دختربچه مسلمانی است که در معرض تبلیغات مسموم رسانهای شبکه یهود قرار میگیرد. شبکهای که هدف اولش ایجاد نفرت از مسلمانان و رسول خدا و جانشین بر حق اش امیرالمؤمنین در دل فرزندان و تمام کسانی که در معرض این تبلیغات قرار دارند هست. دیه در اینچنین محیطی رشد میکند و بزرگ و بزرگتر میشود.
تا آنجا که تبدیل به یکی از مأموران قوی شبکهای میشود که قصد اش ضربه زدن به اسلام است همان شبکهای که اهداف متعددی از قبیل حذف فیزیکی اهلبیت خاصه امامان معصوم، ترور شخصیتی، نفوذ در اسلام، تغیر احکام اسلام، به قدرت رساندن افراد خود در بدنه جامعه اسلامی و...
دیه با این رویکرد وارد مدینه شد و...
نویسنده که قبلاً کتاب تاریخی سعی هشتم با موضوع حضرت هاجر را در شهر مکه روایت کرده بود. این بار هم کتاب تاریخی خود شبهجزیره عربستان را برای داستان خود انتخاب کرده است. این نویسنده به بهانه داستان دیه و ماجراهایی که دارد رویدادهای صدر اسلام تا اسارت اهلبیت امام حسین علیهالسلام و رسیدن این بزرگواران به شام را جستهوگریخته مطرح میکند و نکات کلیدی این مقطع زمانی را مطرح میکند.
از ویژگیهای مهم این کتاب قلم روان آن است که بهدوراز پیچیدگی فنی مخاطب با آن ارتباط برقرار میکند. این کتاب سید محسن امامیان را انتشارات شهید کاظمی در 212 صفحه در تابستان 1400 روانه بازار نشر کرده است.
گزارش از مرتضی احمر