تاریخ : 1401,یکشنبه 05 تير13:20
کد خبر : 436430 - سرویس خبری : آخرین اخبار صفحه اول

تهی‌کردن مفاهیم انقلاب از معنا، بخشی از جنگ ترکیبی

اکنون معنازدایی یا تهی‌کردن مفاهیم معرفه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بخشی از مبارزه با جمهوری اسلامی است.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه همشهری در یادداشتی نوشت: هر اندیشه‌ای که خود را متمایز از اندیشه دیگران می‌داند با مفاهیم مستقل تفسیر و منتقل می‌شود.

مفاهیم مشترک بین اندیشه‌ها عموما به التقاط می‌انجامد که نمونه‌های آن در تاریخ معاصر ایران روشن است. بعد از خرداد۱۳۷۶ برخی به این راهبرد رسیدند که با مفاهیم غیربومی مانند جامعه مدنی یا دمکراسی نمی‌توان تا عمق جامعه ایران پیش رفت. برای مبارزه با جمهوری اسلامی نیز به این باور رسیدند که همان مفاهیم معرفه موجود را باید قلب معنا و ماهیت کرد. چون مردم مفاهیم دینی موجود را می فهمند.به‌طور مثال «دیکتاتوری صالحان» را به جای نظام دینی مفهوم‌سازی کردند و به جای واژه«اومانیزم» در سال ۱۳۸۱ در خانه معلم همدان«اومانیزم الهی»را مفهوم سازی کردند که در سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۱ نیز بعضا تکرار شد.

اکنون معنازدایی یا تهی‌کردن مفاهیم معرفه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بخشی از مبارزه با جمهوری اسلامی است. مفاهیمی که ارزش‌های انقلاب اسلامی را منتقل یا معنا می‌کنند بیشتر مورد هجوم و معادل‌سازی برای تهی‌کردن و به‌سخره‌گرفتن  است. در این پروسه بین داخل و خارج کشور نیز همسویی کامل وجود دارد. به‌قول فوکو، قدرت در واژه‌هاست و واژه‌های قدرتمند می‌توانند نقشی برتر از قدرت قهری-نظامی تولید کنند. به همین دلیل عمده مفاهیم مورد استفاده در سپهر جمهوری اسلامی یا به سخره گرفته می‌شود یا معادل لیبرال آن را به بازار محاورات می‌آورند.

در فقره اخیر دیدیم که چطور بدون دلیل و بدون مناسبت «دفاع‌مقدس» در فضای مجازی به مسیر تجاوز به زنان خوزستانی مفهوم‌سازی شد تا آن حماسه و ابهت و میدان جهاد و شهادت در ذهن نسل امروز تیره و تار شود. نمونه‌های ذیل بخشی از این معنازدایی است. رهبری دینی یا ولایت‌فقیه را «دیکتاتوری فردی» یا «استبداد دینی» معنا می‌کنند. مدافعان حرم را «مدافعان اسد» یا «برای پول رفته‌اند»، جهادتبین را «جهاد فاکتوری» نام نهادند. ساده‌زیستی برخی مسئولان را «ظاهرسازی» و تقیدات دینی را «ریاکاری» معرفی کردند.

تربیت دینی فرزندان را «آموزش ایدئولوژیک»، دورزدن تحریم را «کاسبان تحریم» و «برادران قاچاقچی»، حضور مسئولان بین مردم را «شوآف». همسویی قوا یا هم‌افزایی آنان را «با هم می‌خورند»، اصل جهاد را «خشونت‌طلبی و دشمن‌تراشی»، عدالت را «توزیع فقر»، انقلابی‌گری را معادل «افراط‌گرایی»، سپاه را «حزب پادگانی». مردم‌سالاری دینی را «نبود دمکراسی و انتخابات آزاد»، حضور مردم در صحنه‌ها را «حضور حامیان حکومت»، ساماندهی فضای مجازی را «کنترل مردم»، رعایت شئونات اجتماعی اسلام را «مبارزه با آزادی های فردی»، جامعه دینی را «جامعه مدنی»، جمهوری اسلامی را «استبداد دینی»، تکریم رهبری را «معصوم‌سازی و مقدس‌مآبی»، دشمنی آمریکا را «آمریکاستیزی»، اصرار بر سنت‌های دینی را «عقب‌ماندگی»، حمایت از علم و جنبش نرم‌افزاری را «علم دستوری»، کنترل قیمت‌ها را «اقتصاد دستوری» و یارانه را «صدقه» و ده‌ها گزاره دیگر را می‌توان به این لیست اضافه کرد. تغییر باورها از همین مفاهیم اتفاق می‌افتد و بخشی از مبارزه با باورها و اعتقادات مردم همین مفاهیم است. گویی جمهوری اسلامی هیچ کاری نباید بکند. تنها یک کار باید بکند، وظیفه‌اش فقط اقتصادی از جنس رؤیا و مدینه فاضله است و راهی برای حل آن هم تسلیم‌شدن بدون قید و شرط در مقابل آمریکا هست.

البته برخی تریبون‌داران و قلم‌به‌دستان دلسوز هم در این معنازدایی بی‌تقصیر نیستند. چراکه عدم‌استفاده درست از مفاهیم در سر جای خود می‌تواند سوژه‌سازی‌ را به‌همراه داشته باشد. همانطور که نظر شخصی یک نماینده درباره ازدواج را تیتر یک رسانه با عنوان «داماد وارداتی» می‌کنند، امروز باید این مفاهیم را «مفاهیم جنگی» بنامیم که کم‌کم می‌تواند به باورهای ذاتی اسلام نیز تعمیم یابد. همانطور که «سلام فرمانده» که در حیطه امام‌زمان بود را با «سلام درمانده یا سلام پس‌مانده» معنادهی کردند و برای آنها ده‌ها کلیپ و سوژه ساختند.

 دینداران واقعی مخالف کلیت نظام جمهوری اسلامی بدون تردید نیستند لذا نقشی در این میان ندارند. بنابراین می‌توان تولیدکنندگان آن را «غیریت» دانست. راه مبارزه و پاسداری از مفاهیم ارزشی و قدرتمند انقلاب اسلامی تولید مفاهیم مجدد و نوزایی مفاهیم برای گام دوم انقلاب است. همانگونه که در صدر انقلاب مفاهیمی مانند «استکبار»، «شیطان بزرگ»، «اسلام ناب محمدی»، «مرفهین بی‌درد»، «اسلام آمریکایی» و... تولید می‌شد، اکنون نیز باید این مفاهیم تولید و منتشر شود؛ مفاهیمی که در سلام فرمانده به زبان ساده اما قدرتمند خودنمایی می‌کرد و مردم را در اوج گرما به میدان‌های سرود می‌کشاند.راه حل آن بازگشت اندیشه به ساحت انقلاب اسلامی و به میدان آمدن اندیشمندانی است که صلاحیت تولید و تئوریزه کردن مفاهیم را دارند.