تاریخ : 1401,پنجشنبه 30 تير13:15
کد خبر : 438817 - سرویس خبری : یادداشت

حامد عسگری؛

این مردم عیال خدایند

گشت ارشاد اشکال اساسی و‌ بنیادی دارد، آن سالهایی که مترو بودم جلسه‌ای داشتیم که: «چکار کنیم مردم هل ندهند روی پله برقی ندوند وارد واگن بانوان نشوند، به سالمندان جا بدهند» هرکسی طرحی گفت از تیزر و پوستر و... و حقیر عرض کردم : دوسه تا قطار بخریم...

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یادداشت از حامدعسکری// به همه‌ی شغل‌ها فکر می‌کنم، به بعضی‌ شغل‌ها بیشتر، این‌همانی می‌کنم، بعد می‌گویم اگر من بودم...معمولا هم به نتیجه‌ای نمی‌رسم، چون هیچ وقت نعل به نعل و دقیق این‌همانی اتفاق نمی‌افتد، از لحظه‌ی دیدار اول با این ویدئو خواستم این‌همانی کنم، با مادر امتحان کردم نشد چون مادر نیستم، با دختر توی ون هم چیزی در نیامد الا کمی گریه وحشت و احتمالا فکر کردن به چندساعت دیگری که دارو و مراقبتم نیست، ولی به راننده ون فکر کردم، به اینکه مثلا فامیلی‌اش سرکار الف بوده، رفته دختر را پیاده کرده، گزارشش را نوشته و دوباره برگشته سر پست، بعد هم ساعت اداری تمام شده و آمده خانه، دکمه‌های جمپرش را وا کرده، فانسقه‌اش را باز کرده و‌ وقتی همسرش پرسیده چه خبر گفته سلامتی!!! سلامتی؟ گفته سلامتی ولی توی کله‌اش اکو شده دخترم مریضه...توی دقایق قبل از خواب که روزش را مرور می‌کرده به چه نتیجه‌ای رسیده؟

این روزها که این ویدئو وایرال شده چه در کله‌اش می‌گذرد؟، اینکه بازرسی صدایش کرده چه حالی داشته؟

گشت ارشاد اشکال اساسی و‌ بنیادی دارد، آن سالهایی که مترو بودم جلسه‌ای داشتیم که: «چکار کنیم مردم هل ندهند روی پله برقی ندوند وارد واگن بانوان نشوند، به سالمندان جا بدهند» هرکسی طرحی گفت از تیزر و پوستر و... و حقیر عرض کردم : دوسه تا قطار بخریم...

برای بار هزارم ...جناب جمهوری اسلامی ، از معمولی ترین مسائل ابربحران نساز ... یک همچین رفتارهایی را به حساب سرکار الف و استوار ب و گروهبان پ نمی نویسند این رفتار مستقیم پای تو‌ نوشته می‌شود، شخص معنا ندارد.

شما می‌گویید توبیخشان می‌کنیم، من عرض می‌کنم ذبح شرعی گوشت خرگوش را حلال نمی‌کند.

این خیلی مساله ساده‌ایست، به خدا با این فرمان که میروی مردم دیگر برای پلیسشان تب نمی‌کنند و طبیعی است که پلیس هم برای مردمش نمیرد...

با این فرمان خانواده‌ها توی بوستانها شب نمی‌گویند: خدارا شکر پلیس هست تا دو شب بمانیم، میگویند اوه اوه بریم ماموربازاره...اصلا گیریم کل ماجرا دروغ، زن پیازداغ زیاد کرده، نفوذی بوده، پول گرفته، قبول؟؟ از این بالاتر؟ مهم این چندثانیه ویدئو ست، مهم روایت اول است، هزارتا سند و‌ مصاحبه و لینک و توجیه بیار نمی‌توانی ذهنیت مردم را عوض کنی.

من دیگر از چیزی تعجب نمی‌کنم ...من دیگر نای فریاد زدن ندارم، رمقش را ندارم...خانه آتش گرفته و من دست خالی ام، جان داشته باشم بیست‌تا سطل آب پر کنم بریزم به خیال خاموشی... وقتی نمی‌شود، با همان آتش چوب مبل سوخته سیگاری می‌گیرانم و زل می‌زنم به سوختن خانه‌ام...

پ‌ن: این مردم عیال خدایند...

یادداشت از حامد عسگری