به گزارش گروه بین الملل «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ پس از چند هفته رویکردهای سلبی و ناامیدانه نسبت به احیای برجام و بازگشت ایران و آمریکا به میز مذاکرات وین، مواضع مقامهای سیاسی کشورمان پیرامون از سرگیری مذاکرات طی روزهای آتی، مجددا امیدها را برای بازگشت طرفین به میز مذاکرات وین افزایش داده است. علیباقری، معاون سیاسی وزارت خارجه و ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان، در جدیدترین مواضع خود از احتمال بازگشت سریع به میز مذاکرات سخن به میان آوردهاند.
این اظهارات در شرایطی است که روزنامه العربی الجدید به نقل از منابع نزدیک در پرونده هستهای ایران، از برخی مفاد مطرح شده در پیشنویس ارائه شده از سوی جوزپ بورل برای گرهگشایی در موضوع احیای برجام پرده برداشته و از احتمال برخی تحریمهای علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران سخن به میان آمده است.
عدم تضمین دهی آمریکا، گره کور برجام
هر تعهدی که در قراردادهای بینالمللی داده میشود، باید بر اساس و سازوکاری باشد که کشور متعهد نتواند زیر حرفاش بزند اما آمریکا در نظام بینالملل بهعنوان کشوری شناخته میشود که وفای بهعهد را مهم نمیداند. امروز مسالهای که گره برجام را کور کرده، این است که آمریکا تحتهیچ شرایطی تضمینی که قابل اتکا باشد را نمیدهد. آمریکاییها «منع قانونی» را عاملی برای عدم ارائه تضمین عنوان میکنند.
اگر ایالاتمتحده دنبال رسیدن به یک توافق جامع است، میتوانند قراردادی را که در زمان توافق امضاء میشود، مثل قرارداد 70 میلیارد یورویی با کشورهای اروپایی و قرارداد 40 میلیاردی با چین را غیرقابل فسخ اعلام کنند. رئیسجمهوری آمریکا در قالب ابزارهای اجرایی خود شامل بخشنامه، دستورالعمل، فرمان اجرایی، تفاهمنامه و.. اگر لازم بداند،حتی میتواند کنگره را هم دور بزند. اما جوبایدن در این 2 سال اخیر از این ابزارها استفاده نکرده است. این که ایران حاضر نیست پیشرفتهای هستهایاش را فدای وعدهای کلی کند، امری مثبت است. اگر برجام بهمعنای واقعی احیا شود، بخش اعظم تولیدات سوخت 60 درصد خارج خواهد شد و بخش عمدهای از دستگاهها باید از کار بیفتند. طبیعی است که ایران مصرانه خواستار تضمینی عملی برای مانا بودن توافق احتمالی بخواهد.
طی روزهای گذشته آقای بورل متنی را مبتنی بر مذاکرات گذشته ارائه و پیشنهاد داده است. بعد از تبادل پیامها و دیدگاهها در روزهای اخیر و بررسیهایی که بر روی متون پیشنهادی انجام شده است این احتمال وجود دارد که در آینده نزدیک بتوانیم دور جدید از مذاکرات را شاهد باشیم. البته این بستگی کامل به اراده طرف مقابل دارد که برای دستیابی به توافق منطقی، معقول و پایدار آمادگی خود را نشان دهند و از طرح موضوعات انحرافی خودداری کنند. این نکته را هم باید درنظر داشت که بعد از اقداماتی که دونالد ترامپ با خروج از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری انجام داد، ایران کماکان در برجام حضور دارد و نیز با عدم تمایل دولت بایدن در دادن امتیازات و تضمین های مدنظر ایران، سعی دارد در حوزه توان هسته ای، توان موشکی و دفاعی و نفوذ منطقه ای کوچکترین امتیازی ندهد.
در حال حاضر طرفین به این درک رسیدهاند که شرایط کنونی در جهت عکس «توافق» در حال تغییر و تحول است و به همین خاطر نوعی حس اضطرار در آنها حاکم شده است. در واقع، از بُعد «سیاسی» فضای داخلی آمریکا دارد به سرعت به یک «فضای انتخاباتی» تبدیل میشود و همین امر دست لابی اسرائیل را برای تاثیرگذاری بر نامزدهای کنگره و سوق دادن آنها به سمت اتخاذ مواضع تندتر، قلدرمآبانهتر و افراطیتر بازتر کرده است. از بُعد «زمانی»، شرایط به نحوی است که اگر توافق به زودی منعقد نشود، اجرای آن- به دلیل زمانبندیهای موجود در قانون لاجرم به بعد از انتخابات موکول خواهد شد و این خود یک عامل دیگری است که بر نگرانی طرفداران توافق میافزاید.
از بُعد «حقوقی»، از یک سو تندتر شدن موضع مدیرکل آژانس و تصویب قطعنامه در شورای حکام راه را برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت باز کرده و اگر چنین اتفاقی رخ دهد، طبیعتاً انعقاد توافق به مراتب از الان دشوارتر خواهد شد؛ و از سوی دیگر نیز لوایحی در کنگره در دست بررسی است که در صورت تصویب عملاً اجرای برجام را بلاموضوع میسازد. از بُعد ژئوپولیتیک و منطقهای نیز، تشدید فزاینده اختلافات روسیه و غرب از یک سو، و تحرکات و تهدیدات نظامی اسرائیل علیه تاسیسات هستهای ایران از سوی دیگر احتمال برهم خوردن توافق را به صورت تصاعدی افزایش داده است.
در این راستا، اتلاف وقت ممکن است فضایی فراهم آورد تا اسرائیل برای تخریب کامل و دائمی مسیر دیپلماسی به یک ماجراجویی نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران دست بزند و باعث شود موضوع برجام و لغو تحریمها از آن پس به کل منتفی شود. در واقع، مجموع این عوامل باعث شده جریانهای موافق دیپلماسی و برجام در داخل و خارج از کشور از جمله آقای بورل احساس کنند باید هرچه زودتر در جهت انعقاد توافق گامهای جدی برداشته شود.
برخی کارشناسان معتقدند ایران باید به مقوله «مذاکرات» به عنوان ابزاری تاکتیکی برای «خریدن وقت» و «تنفس اقتصادی» به منظور تحکیم مولفههای قدرت و تثبیت جایگاه راهبردی خود نگاه کند. به این معنی که باید ابتدا با احیای برجام خود را از بند تحریمهای یکجانبه آمریکا و احتمال احیای قطعنامههای فصل هفتمی شورای امنیت خلاص سازد؛ سپس با درگیر کردن آمریکا و غرب در یک سلسله مذاکرات جامع و بلندمدت، آنقدر وقت بخرد تا بتواند زیرساختهای اقتصادی و روابط خارجیاش را در جهت ایجاد «مصونیت دائمی از تحریم» سازماندهی کند.
ایران و غرب بر سر چند کشور و چند موضوع با هم اختلافات اساسی دارند. موضوعات افغانستان، عربستان، یمن، بحرین، عراق، سوریه، لبنان، مسابقات تسلیحاتی، امنیت آبراه خلیج فارس، حضور نظامی آمریکا در منطقه و تروریسم تکفیری از جمله این اختلافات قابل مذاکره هستند. طبیعتاً، حلوفصل این همه اختلاف با این همه بازیگر متنوع نیازمند مبادرت به چند سال مذاکره است.
این یعنی، اگر چنین فرایندی آغاز شود، ایران چند سال فرصت تنفس خواهد داشت تا زیرساختهای اقتصادیاش را سامان و روابط راهبردی و تجاری خود را در جهت مصونسازی از تحریم و تثبیت جایگاه خود تحکیم کند. ضمن اینکه اگر چنین فرایند بلندمدتی از الان با دولت بایدن تعریف شود، برای دولتهای بعدی آمریکا نیز برهم زدن آن و بازگرداندن تحریمها هزینه سیاسی بسیار بالایی در در خواهد داشت.
شرایط موجود به گونه ای است که اگر توافقی ولو به صورت موقت صورت نگیرد، این وضعیت قابل تداوم نیست. چراکه نفع هیچ کدام از طرفین مذاکره هم در تداوم این وضعیت نیست.
تداوم وضع موجود از یک سو به تشدید فشارهای اقتصادی علیه ایران، قانونگذاریهای جدید در کنگره و اتحادیه اروپا، احیای قطعنامههای شورای امنیت و تشدید اقدامات نظامی/امنیتی علیه تاسیسات هستهای و مراکز حساس ایران منجر خواهد شد؛ و از سوی دیگر، به مبادرت ایران به واکنشهای تندتر در حوزه صنعت هستهای و تشدید تنش در حوزههای دیگر منتهی خواهد شد. هیچ کشوری جز رژیم اسرائیل از تداوم این وضعیت منتفع نخواهد شد. حتی با وجود ابراز تردید برخی از سناتورها در مورد احیای برجام، بیشتر مقامات ارشد امنیتیی اسرائیل مخالف توافق هسته ای هستند.
گزارش از حامد ملکی ولوکشی