تاریخ : 1401,پنجشنبه 31 شهريور18:16
کد خبر : 444674 - سرویس خبری : یادداشت

محمدصادق شهبازی؛

عدالتخواهی و مساله حجاب

هرچه می‌گذرد ماجرای مشکوک و نامشخص مرگ مهسا امینی به ندا آقاسلطان شبیه‌تر می‌شود.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یادداشت از محمدصادق شهبازی*// هرچه می‌گذرد ماجرای مشکوک و نامشخص مرگ مهسا امینی به نداآقاسلطان شبیه‌تر می‌شود. بدون مشخص بودن اصل ماجرا، انبوهی از موضع هیجانی دفعتاً گرفته می‌شود، از احزاب سیاسی تا سلبریتی‌ها، گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل، مقامات غربی، کوم$وله، مریم ر&جوی، بارزانی و... به نافرمانی مدنی می‌کشد و... .

مسئله برهم‌زنندگان نظم عمومی و جریان اصلی پشت فاجعه ملی سازی از مرگ مشکوک او نه دادخواهی مرگ اوست نه اصلاح رفتار پلیس! مسئله جابجا کردن مسائل اصلی و فرعی کشور، ایجاد بحران و مشروعیت‌سازی برای فشار بیش‌تر بر کشور و تحریم مضاعف و... است که دولت بایدن هم با یا بی‌توافق به دنبال ان است.

اعتراض به مرگ او بهانه است، مقابله با حکم خدا، زندگی مردم و کشور و نظام نشانه. حالا این وسط کنار ضدانقلاب، از اصلاح‌طلبانی که بدنه مردمی‌شان را از دست داده‌اند و دنبال استفاده سیاسی هستند تا حتی بعضی دلبستگان انقلاب که می‌خواهند از داعیه روشنفکرنمایی جانمانند شده‌اند آتش‌بیار معرکه!

بعضی هم با استفاده از اسم عدالت‌خواهی در این میدان در حال بازی در زمین بوق‌های لیبرال‌سرمایه‌‌داری هستند و به سبک سلبریتی‌ها مواضع فالور جذب کن می‌گیرند. عدالتخواهی ربطی به لیبرالیسم و شل کردن احکام خدا و پیگیری خواست لیبرال سرمایه‌داری ندارد، خود این‌ها ضدعدالت است.

آن‌هم وقتی در ترکیبی ناموزون کنار تجدیدنظرکنندگان در اصول انقلاب، چپ‌ غیرمذهبی، فمینیسم، مخالف اسلام سیاسی و بالاتر همصدا و درپازل لیبرال‌سرمایه‌داری باشد.

امام در جواب پیام محمدرضا حکیمی در مخالفت با اولویت اجرای حکم حجاب، پاسخ داده بود بعضی خلقی فکر می‌کنند ولی من خالقی فکر می‌کنم.

استدلال فقهی در ضرورت سیاستگذاری فرهنگی حکومت و استفاده از قدرت برای ضمانت تحقق آن تمام و کامل است و جز معدودی فقهای عمدتاً یکطرف دعواهای سیاسی، اکثریت مطلق فقها به آن حکم کرده‌اند و حاکمیت اگر مقابل غوغاها عقب برود حتماً به بدتر از شمال تهران زمان شاه برمی‌گردیم.

این به‌معنای نبود بی‌انضباطی یا اشکال در فرایند انجام این وظیفه و امکان اصلاح آن نیست. نباید در انجام آن‌هم تبعیض باشد حتماً مقابله با فسق طبقات بالا و سلبریتی‌ها و بالاتر برخورد با ترف، رفاه‌زدگی و شادخواری آنان مقدم به برخورد با اشکالات توده است، اما نبود آن بهانه ترک این بخش نیست‌.

مشکل حجاب در کشور دوگانه کار فرهنگی یا گشت ارشاد نیست. اعمال قدرت باید بهینه شود اما در کنار آن باید کار فرهنگی و پرداختن به ریشه‌های بدحجابی از مد و لباس تا روابط اجتماعی و ... و بالاتر از همه نابرابری و ترف و رفاه‌زدگی لازم است... .

*فعال سابق جنبش دانشجویی عدالت خواه