به گزارش سرویس زنان «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ بعث، مخلوطی از ناسیونالیسم عربی، تفکرات سوسیالیستی و مواضع ضدامپریالیستی بود. 27 سال پس از استقرار حزب بعث در سوریه، "شهناز فاکوش" توانست بعنوان اولین زن وارد ترکیب رهبری حزب بعث شود. فاکوش که در دانشگاه دمشق ادبیات عرب خوانده بود در همان دوران دانشجویی عضو سازمان جوانان حزب بعث شده بود و بعدها توانست در نهمین کنگره کشوری حزب بعث به عضویت کمیته مرکزی حزب در بیاید.
بیشتر بخوانید: زنان اشتراکی، زندگی اشتراکی
پیش از شهناز فاکوش، خانم بثینه شعبان هم البته چهره شناخته شده و مطرحی در سوریه بود. او در سال 2000 میلادی بعنوان زن فرهیخته عرب و دولتمرد زن برجسته سوریه انتخاب شد و تا مدتها بعنوان مشاور سیاسی و مترجم شخصی، حافظ اسد را در مذاکرات و دیدارها همراهی میکرد. در آن سالها میزان حضور زنان در بدنه تشکیلاتی حزب بعث 34% و در مرکزیت 15% بود. در نشست کنگره و هم حزب بعث، زنان شرکت کننده خواستار افزایش این سهم به 25% شدند. علاوه بر حضور زنان در ساختار تشکیلاتی حزب بعث، اتحادیه کل زنان سوریه بعنوان مهمترین تشکلی که در راستای مسائل زنان فعالیت میکند تا سال 2002، نزدیک به 320 هزار نفر عضو داشت؛ این اتحادیه مجموعهای متشکل از زنان و انجمنی غیردولتی بود که تا به امروز به فعالیت خودش ادامه داده و حتی در بحبوحه بحرانهای سوریه هم اقداماتش متوقف نشد.
بیشتر بخوانید: زنان مجاهد یا مردگان متحرک؟
به طور کلی وضعیت زنان سوریه، به دلیل بافت مذهبی و سنتی، مستثنی از دیگر جوامع عربی نیست و مختصات مربوط به خودش را دارد اما سوریه تا پیش از شروع بحران، در حوزه زنان وضعیت نسبتاً مطلوبی داشته است.
حزب بعث تلاش کرد تا نگاه سنتی به زنان را کنار بزند و در امتداد این رویه زنان به مناصب بالایی چون عضویت در کادر مرکزی حزب معاونت سیاسی رئیس جمهور و وزارتخانه هم برسند. در دوران حافظ اسد چندین زن بعنوان وزیر در کابینه او حضور داشتند؛ هر چند همسر حافظ اسد بعنوان زن اول سوریه در محافل رسمی در رسانهها در کنار همسرش ظاهر نمیشد اما پس از به قدرت رسیدن پسرش، این رویه تغییر کرد.
اسماء همسر بشار اسد در اکثر سفرهای رسمی در کنار همسرش حضور داشت و بر خلاف مادر بشار اسد، تصاویر او و دو دخترش در رسانهها زیاد دیده میشد. اسماء اسد همچنین بعنوان زن اول سوریه سمینارهای مختلفی را در خصوص زنان و مسائل شدن برگزار کرده بود.
پس از روی کار آمدن حزب بعث در سوریه، در سال 1973 و با تغییر قانون اساسی، دولت سوریه متعهد شده است که در راستای اصل 45 قانون اساسی ضمن تامین فرصتهای حضور فعال زنان در جامعه، موانع پیشرو را هم برطرف کند. به همین جهت میتوان سال 1973 را نقطه عطف حضور جدی زنان در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی دانست.
در سال 1973 که مجلس خلق سوریه تشکیل شد زنان ابتدا سهم اندکی (4 درصد) از کرسیهای پارلمان را در اختیار داشتند اما در حال حاضر 32 کرسی از 250 کرسی نمایندگی در اختیار زنان است.
در جامعه امروز سوریه، مهمترین ارگانی که امور مربوط به زنان را دنبال میکند اتحادیه کل زنان سوریه است. اما شرایط زنان، پس از بروز ناآرامیها و جنگ داخلی مرگبار سوریه تغییر کرد. سوریهای که به گفته خلود البعینی (استاد دانشگاه دمشق) از آزادی و پیشرفت در همه زمینهها برخوردار بود به چنان وضعی دچار شد که زناناش یا در حملات گروههای مختلف تکفیری و ائتلافهای ضدداعش کشته میشدند، یا بعنوان سبایا (برده جنسی) به اسارت گرفته میشدند و یا از شهری به شهر دیگر و از کشوری به کشور دیگر آوارهی ترس و وحشت داعش و جبنهه النصره و احرارالشام بودند.
در سال 2011، سوریه دیگر بحرانهای شدیدی شد که اثرات مخرب آن تا به امروز باقی مانده. این بحران تاثیرات زیادی بر زنان و کودکان این کشور داشت، زنان سوری خواسته و ناخواسته با مسائلی درگیر شدند که هیچ وقت انتظارش را نداشتند.
با سلقا داعش و دیگر گروههای سلفی بر بخشهای مختلف این کشور، زنان به حاشیه رانده شدند، همسر و خانواده خود را از دست دادند و تحت شدیدترین خشونتها قرار گرفتند.
بخشی از زنان سوریه در طی این جنگ، قربانی نوعی جنایت جنگی شدند که تا پیش از این در روآندا، برلین، بوسنی و ... هم بر علیه زنان اتفاق افتاده بود. زنان سوری قربانی تجاوز جنسی تحت لوای گسترش خلافت اسلامی شده بودند و از موصل در عراق گرفته تا حلب و استانهای کردنشین سوریه، مثل یک شی، مثل یک کالا، در بازار خریدوفروش میشدند. آن دسته از زنانی هم که از شهر و خانهشان آواره شده بودند وضع بهتری نداشتند؛ در مسیر رسیدن به پناهگاههای آوارگان، گزارشات متعددی از ربوده شدن و مورد تجاوز قرار گرفتن وجود دارد.
در همین راستا اتحادیه کل زنان سوریه یکی از اعضای فعال و مهم در کمیته عالی کمکرسانی به آوارگان بود. اتحادیه کل زنان سوری تلاش میکرد تا با افزایش حمایتهای بهداشت روانی در اردوگاههای آوارگان، روحیه زنان رنج دیده و سلامت روان آنان را ترمیم کند. با توجه به اوضاع نابسامان اقتصادی، از هم پاشیدگی خانوادهها و واگذاری مسئولیت خانواده و فرزندان به زنانی که همسرشان را از دست داده بودند تلاش کرد تا برگزاری کارگاههای مهارت آموزی مثل آرایشگری، خیاطی، امدادگری، کامپیوتر و ... علاوه بر دور کردن زنان از فضای جنگ و درگیری، آنها را به خودکفایی برساند.
آمار رسمی از میزان حضور زنان در گروههای تکفیری وجود ندارد، اما بر اساس گفتههای فرماندهان داعش، زنان هم در امر پشتیبانی جبههها و هم در سطح عملیات میدانی، مشارکت داشتند. در درگیریهای داخلی سوریه به وضوح میشود نقش پررنگ زنان مسلح را مشاهده کرد.
این زنان با در دست داشتن اسحله و نقابهای مشکلی خواستار سقوط بشار اسد و قتل به زعم آنان "تمامی کافران" بودند حنان سحام از چهرههای فرهیخته سوریه بود که با سفارت جمهوری اسلامی ایران هم همکاری داشت اما با شروع بحرانها به صفوف مخالفین ملحق شد. زبیده المیقی از فرماندهان ارشد ارتش سوریه اولین زنی بود که به ارتش آزاد سوریه پیوست.
نزاعهای داخلی و بحرانهای شدید و مخربی که سوریه تجربه کرد اثرات زیانباری بر جامعه زنان این کشور گذاشت. کتاب "اینجا سوریه است" اثر زهره یزدان پناه در خلال مصاحبه با زنان سوری به خوبی نشان داده است که در سالهای اخیر چه بر سر زن سوری آمده. زنانی که همچنان در خط مقدم محور مقاومت ایستادهاند.
گزارش از ریحانه پناهی