تاریخ : 1401,یکشنبه 16 بهمن02:12
کد خبر : 460285 - سرویس خبری : آخرین اخبار فرهنگی اجتماعی

مصطفی محمودی: ما صاحب اصلی جشنواره هستیم

هفتمین دوره جشنواره فیلم فجردر سال ۱۳۶۷ اولین سالی بود که در ۱۷ سالگی توانستم به صورت مستقل و بدون همراهی بزرگترها به تماشای تعدادی از فیلم‌های جشنواره بنشینم. آن هم با بلیت‌های اهدایی یکی از دوستان که دایی‌اش در سینما بروبیایی داشت. از آن سال تاکنون در هر شرایطی تماشاگر جشنواره بوده‌ام و گذشت زمان و دست تقدیر روزگار کاری کرد که از سال ۷۴ به بعد، دیگر نه به‌عنوان تفریح، بلکه به عنوان ضرورت کاری و شغلی و حرفه‌ای و به اجبار همه فیلم‌های جشنواره را دنبال کنم.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از فارس، هفتمین دوره جشنواره فیلم فجردر سال 1367 اولین سالی بود که در 17 سالگی توانستم به صورت مستقل و بدون همراهی بزرگترها به تماشای تعدادی از فیلم‌های جشنواره بنشینم. آن هم با بلیت‌های اهدایی یکی از دوستان که دایی‌اش در سینما بروبیایی داشت. از آن سال تاکنون در هر شرایطی تماشاگر جشنواره بوده‌ام و گذشت زمان و دست تقدیر روزگار کاری کرد که از سال 74 به بعد، دیگر نه به‌عنوان تفریح، بلکه به عنوان ضرورت کاری و شغلی و حرفه‌ای و به اجبار همه فیلم‌های جشنواره را دنبال کنم.

در همه این سال‌های پرفراز و نشیب به این واقعیت دست پیدا کرده‌ام که جشنواره‌های فجر چه فیلم باشد، چه تئاتر و موسیقی و تجسمی، متعلق به صاحبان اصلی آن یعنی هنرمندان و مردم است. اگرچه بخش دولتی به‌عنوان متولی برگزاری این جشنواره‌ها شناخته می‌شود اما به‌نظرم صرفا نقش تسهیل کننده یا محدودکننده این رخداد را در ادوار مختلف جشنواره‌های مذکور داشته است. البته در این بین مدیوم سینما به دلیل جذابیت‌های آشکار و پنهانش نقشی اثرگذار را در بین همه جشنواره‌های فجر به خود اختصاص داده و به نوعی ویترین جشنواره‌های فجر در کشور ما بیشتر با «جشنواره فیلم فجر» تزیین می‌شود.

امسال اما قضیه فرق می‌کند. وضعیت امروز جامعه متاثر از شرایط سیاسی بیرونی و درونی به شکلی درآمده که گویی نیرویی در تلاش است تا سبب شود بین جشنواره فیلم فجر با صاحبان اصلی‌اش فاصله زیادی ایجاد شود و شاید هم  این نیرو در رسیدن به این هدف و«ایجاد شکاف» بین جشنواره، مردم، هنرمندان و اهالی رسانه تا حدودی موفق به نظر بیاید، اما سئوال اصلی این است که بعد از پایان این ماجراها، آیا این صاحبان اصلی جشنواره نیستند که از این شکاف و گسستگی متضرر می‌شوند؟ آیا متولی جشنواره در این میان بیشتر آسیب می‌بیند یا سینما و صاحبان اصلی آن؟

فراموش نکنیم که دولت‌ها پی درپی می آیند و می‌روند. این جشنواره نیز به هر شکلی پرونده‌اش بسته خواهد شد اما اگر نتوانیم این شکاف را پر کنیم، چه خواهد شد؟ مگر غیر از این بود که سال‌های پیش هم جشنواره فجر توسط بخش دولتی برگزار می‌شد؟ پس چه عاملی سبب شده که امسال همان نیروی بازدارنده ، دولتی و حکومتی بودن جشنواره را برجسته کند و بر طبل تحریم آن بکوبد؟ مگر همین اهالی سینما و همین اهالی رسانه در سال‌های پیش با اشتیاق فراوان در همین جشنواره شرکت نمی‌کردند؟ در آن سال‌ها جشنواره دولتی نبود و امسال دولتی شده است؟ پس اگر طبق این استدلال قرار است عمل کنیم، حضورمان در همه سال‌های گذشته در جشنواره دولتی فجر اشتباه بوده و این تناقضی است که نمی‌توان پاسخی برایش یافت.

به‌خاطر دارم که در ادبیات سیاسی ما اصطلاحی وجود داشت به نام «کاسبان تحریم» که متاسفانه این اصطلاح گویا به ادبیات هنری ما نیز رخنه کرده و برخی کاسبان تحریم از جدایی جشنواره فیلم فجر با صاحبان اصلی‌اش سود زیادی می‌برند. از یاد نبریم که جشنواره فجر متعلق به ماست و صاحبان اصلی آن مردم، اهالی هنر و رسانه‌ها هستند که همگی از مردمند.

نویسنده: مصطفی محمودی