تاریخ : 1403,سه شنبه 08 آبان02:59
کد خبر : 520955 - سرویس خبری : یادداشت

علی محمولی؛

چطور قدرت و اراده ایران باید نشان داده شود؟

ایران اساسا باید تهدیدی معتبر و دائمی برای ایالات متحده فراهم کند، چون حیات و ممات صهیونیست‌ها به آمریکا است و تنها راه توقف آنها، توقف آمریکایی‌ها است.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یادداشت از علی محمولی*/// در طول سالیان گذشته، سیاست ایران در حوزه دفاع میهنی بر دو محور «تامین امنیت دور از مرزها» و «توان آفند از راه دور» متکی بوده که هر دو، در حقیقت، سیاست ابرقدرت‌های جنگ سرد بوده است. با این حال، مهم‌ترین عامل بروز جنگ سرد در وهله اول را سال‌ها است که از دستورکار خارج کرده‌ایم. سیاستی که جنگ را در پشت دروازه‌ها نگه داشت و صلح مسلح را تا پیش از جنگ اوکراین حفظ کرد، نباید ناقص اتخاذ می‌شد. با این حال، ما با علم به منقضی شدن آن در آینده‌ای نه چندان دور، چنین کردیم. ما سال‌ها از دستیابی به سلاح اتمی دوری کردیم و به همین دلیل نیز نتوانستیم آن طور که باید و شاید نیز از انرژی هسته‌ای بهره ببریم و در کنار هزینه‌کرد بسیار سنگین، به یکی از ناکارآمدترین کشورهای فعال در آن حوزه، یعنی روسیه متکی شدیم. اما زمانه متفاوت شده و مهر اختتام بر تمام روندهایی موجود گذاشته است.

از پس از جنگ تحمیلی، سابقه نداشته که در یک سال، دو حکومت در همسایگی ایران به خاک آن تعرض کنند، موضوعی که در حال حاضر رخ داده و به هیچ عنوان قضیه‌ای ساده یا قابل نادیده گرفتن نیست. در گذشته‌های نزدیک، بیشتر چالش‌هایی که با حکومت‌های هم‌سایه داشتیم، آن دسته از مشکلات بودند که به واسطه توان منطقه‌ای ایران، اجازه خروج از بعد اطلاعاتی را نمی‌یافتند. به طور مثال در قضیه مناقشات با طالبان و رژیم باکو، این نهادهای اطلاعاتی بودند که اوضاع را مرتب و مشکل را مرتفع کردند. حتی در قضیه گروهک‌های تروریستی در عراق و اقلیم کردستان، چند عملیات نظامی صورت گرفته، بخشی از یک روند امنیتی بودند و داستان همچنان یک چالش اطلاعاتی محسوب می‌شد. اما تجاوزات اخیر به خاک ایران، موضوعی متفاوت‌اند. یک چیزی در ایران کمرنگ یا ناپیدا شده که اجازه تعدی و دست‌اندازی مستقیم دیگران به ما را فراهم کرده. ما بازدارندگی خود را از دست داده‌ایم!

حمله پاکستان به ایران، هرچقدر هم نمایشی و برای مصرف داخلی بوده باشد، نقطه عطفی بود که نادیده گرفتیم؛ عملیات «روزهای توبه» اسرائیل در روزهای گذشته البته ضربه‌ای بود که ما را بالاخره و بالاجبار با فیل داخل اتاق رو در رو کرد. سیاست ناقص ما منقضی شده است. دیگر صرف وجود پروکسی‌ها که از 7 اکتبر به این سو دچار آسیب شده‌اند، در کنار توان آفند از راه دور که مکمل آن بود، کافی نیستند و دیگر به تنهایی قابل اتکا برای تامین امنیت کشور نیستند.

اول از همه اینکه باید بدانیم که نه منطقه‌ای که در آن هستیم جایی نرمال است و نه دشمن محلی و قسم خورده ما دارای محاسباتی نرمال است. به همین دلیل، ما نیز نباید از یک الگوی رفتاری قابل پیشبینی (نرمال) برای پاسخ به حمله اخیر صهیونیست‌ها پیروی کنیم چرا که در الگوی مشخص رفتاری، آنقدر عملیات‌های انتقامی متقابل در شدت و حدت (چه بصورت نظامی، چه امنیتی و چه ترکیبی) افزایش می‌یابند و به قول معروف، با سرعت از نردبان تنش بالا می‌رویم که به یک جنگ همه‌جانبه منطقه‌ای و شاید حتی فرامنطقه‌ای تبدیل ‌شود. در صورتی هم که کنشی نباشد، حسب یک الگوی رفتار تاریخی، به احتمال بسیار بالا رژیم صهیونیستی مجدد در سطحی بالاتر به ایران حمله خواهد کرد و البته، با تجربه ناشی از عملیات اخیر. به عبارت بهتر با عدم کنش از سوی ما، رابطه ایران و رژیم مانند سوریه و رژیم می‌شود که هر زمان نیازی باشد، اسرائیل آن را هدف قرار می‌دهد. ما نباید در گردابی بیافتیم که نهایتا به جنگ فراگیر ختم شود و منفعل هم نمی‌توانیم بمانیم.

دوم اینکه باید به خاطر داشت که نحوه عملکرد پروکسی‌ها لحظه‌ای نیست و هرگز هم با چنین هدفی شکل نگرفته‌اند، چرا که راهبرد ایران بلندمدتی است. یک بازیگر استراتژیک نمی‌تواند مستقیم با بازیگری تاکتیکی مواجه شود مگر اینکه متد عملکردی خود را تغییر دهد. ما به دلایل مختلف و حیاتی، نه می‌توانیم و نه امکان آن را داریم که متد خود را تغییر دهیم. در تقابل با رژیم، هرچند که در بلندمدت پیروزی با ماست، اما هزینه تحمیلی تاکتیک‌های صهیونیست‌ها به سرعت می‌تواند در زمان کوتاه به حدی برسد که راهبرد ما را ملغا کرده و آسیب برگشت‌ناپذیری به کشور بزند.

با در نظر داشتن دو مورد فوق الذکر، ایران اساسا باید تهدیدی معتبر و دائمی برای ایالات متحده فراهم کند، چون حیات و ممات صهیونیست‌ها به آمریکا است و تنها راه توقف آنها، توقف آمریکایی‌ها است. البته این تهدید دائمی، رونمایی صرف از سلاح هسته‌ای نیست بلکه رونمایی از وسیله‌ای است که بتواند سلاح هسته‌ای را بدون اینکه متوقف شود به خاک ایالات متحده و متحدان اروپایی‌اش برساند. بازدارندگی حاصله از سلاح هسته‌ای در منطقه ما به دلیل مالکیت آن توسط پاکستان، هند و اسرائیل چندان بالا نیست و صرفا نابودی حتمی طرفین (MAD) تضمین می‌کند و این اصلا و ابدا چیزی نیست که ایران می‌خواهد. تنها ابتکار ممکن هم برای چنین رخدادی، «نمایش قدرت ایران با بمب اتم» و «نمایش اراده ما با موشک بالستیک قاره‌پیما» (ICBM) است. ما بازدارندگی کامل می‌خواهیم و راه آن، رونمایی همزمان از سلاح هسته‌ای و موشک قاره‌پیمایی است که به نیویورک و لس آنجلس برسد و در صورت نیاز، کلاهک هسته‌ای نیز حمل کند. کیفیت کنش ما، توبه‌کنندگان حوادث اخیر را مشخص خواهد کرد!

*فعال دانشجویی