کد خبر: 209584

سیدمحمد اکبرپور؛

تأثیران روانی تعهد FATF برای جبهه انقلاب

این روزها که بحث این تعهد نامه و ابعاد مختلف امنیتی و نظامی آن میان موافقان و مخالفان داغ است، انواع تحلیل ها و مقالات کارشناسی و میزگردها در مورد آن منتشر می شود که به درستی اشاره به عواقب خطرناک این تعهدنامه برای نهادهای مختلف کشور دارد که موردی از آن را در انتشار نامه‌ی دو بانک در عدم ارائه خدمات به یک نهاد تحریمی شاهد بودیم.

خبرنامه دانشجویان ایران: سیدمحمد اکبرپور// این روزها که بحث این تعهد نامه و ابعاد مختلف امنیتی و نظامی آن میان موافقان و مخالفان داغ است، انواع تحلیل ها و مقالات کارشناسی و میزگردها در مورد آن منتشر می شود که به درستی اشاره به عواقب خطرناک این تعهدنامه برای نهادهای مختلف کشور دارد که موردی از آن را در انتشار نامه‌ی دو بانک در عدم ارائه خدمات به یک نهاد تحریمی شاهد بودیم.

اما بعدی از مسئله که بدان پرداخته نشده و یا حداقل کمتر مورد بررسی قرار گرفته، ضربه‌ای است که انقلاب اسلامی و جبهه.ی مقاومت از نظر معنوی و افکار عمومی از بند مورد مناقشه و جنجال برانگیز این تعهدنامه خواهد خورد. این بند مورد مناقشه، همانطور که قبلا هم بحث شده است؛ پذیرفتن تعریف طرف مقابل از واژه‌ی تروریسم و خروج نهادهای انقلابی و گروههای ازادی بخش مانند حماس و حزب الله از لیست استثنائات ماست. به کلام ساده تر، از این به بعد بطور عملی ما نیز آنها را تروریست خواهیم دانست! حال هرچقدر که جناب طیب نیا بگویند ما تعریف انها را قبول نداریم! استدلال جناب طیب نیا به این صورت ترجمه می شود که ما این نهادها و گروهها را تروریست نمیدانیم، ولی چاره ای جز تحریم انها هم نداریم!

جدای از ابعاد حقوق بین الملل این تعهد که به ضرر ما است، با این اقدام آن هیمنه و ابهتِ استکبارستیزی که بعد از ۳۸ سال مجاهدت مثال زدنی در افکار عمومی دنیای اسلام ایجاد شده است و خود یک بازدارندگی برای کشور ایجاد کرده بود و موجب شکل گیری گروه‌های مقاومت در منطقه و دولت‌های استکبارستیز آمریکای لاتین گردیده بود، به یک‌باره فرو خواهد ریخت و انقلاب دوستان، مستضعفینی که با این انقلاب جانی دوباره یافتند و نمایندگان انقلاب در خارج از کشور محسوب می‌گردند، ناامید نشده و با خود نخواهند گفت بالاخره این کشور هم تسلیم شد و همان کشوری که به ما امید و شجاعت مبارزه برای عدالت خواهی و مبارزه با استکبار داد، حال خود او تروریستی بودن ما را در عمل پذیرفته است! و این خود به ابعاد امنیتی و منطقه‌ای ماجرا خواهد افزود و جمهوری اسلامی به مرور شاهد کاهش نفود خود در ملت‌های منطقه خواهد بود.

این خطر در مورد برجام هم وجود داشت اما با درایت رهبری و دستگیری ملوانان آمریکایی و نمایش قدرت موشکی تا حدودی مرتفع شد. اما در مورد این تعهدنامه وضعیت بسیاربغرنج تر است. امید است مجلس و نهادهای مختلف به خود آیند و دولت هم برای ناتوانی های  اقتصادی خود راه دیگری جز هضم و ذوب در نظام سلطه ی جهانی بیابد!

پی‌نوشت: در ماجرای یمن جناب ظریف در ظاهر از اشغالگری سعودی‌ها گله می کرد اما دیدیم گه چگونه با یک تلفن جان کری مسیر کشتی انسان دوستانه ی ایرانی را عوض کرد و موجبات دلخوری شدید برادران یمنی را فراهم کرد! (از فواید همراهی فکری و عملی یمنی ها با جبهه ی مقاومت می گذریم) پس این اقدامات است که دیده می شود و نه فقط حرف!