کد خبر: 245344

محمدعلی رحیمی‌نژاد

واقعیت و آنچه روحانی می‌اندیشد!

در واقع رئیس جمهور محترم به جای اشاره به دستاورد های چهار ساله و تداوم موفقیت ها به ارائه وعده و باید های آینده در برنامه ها پرداختند که علت اصلی آن دستاوردهای محدود دولت یازدهم است. این «بایدها» آنقدر وسیع بود که تقریبا در سراسر سخنان رئیس جمهور تبلور یافت؛ هدف از ارائه باید ها را در کنار ضعف دولت یازدهم می توان مقصر دانستن همه قوا و امیدوار کردن مردم به تغییراتی است که با ادبیات «وعده صد روزه» مطرح شده است؛ برنامه صد روزه در باور مردم بیشتر به طنزی تلخ تبدیل شده است.

خبرنامه دانشجویان ایران: محمد علی رحیمی نژاد// هفته اخیر رئیس جمهور محترم طی گقتگوی تلویزیونی با مردم پیرامون مسائل مهم و جاری کشور سخن گفت. بررسی و واکاوی سخنان رئیس جمهور از ابعاد مختلف حقوقی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دارای اهمیت مضاعف است. سخنان رئیس جمهور و مردم بصورت مستقیم خود نشان دهنده بلوغ سیاسی و تعهد رئیس جمهور نسبت به ملت خود در هر جای دنیا می باشد؛ از سوی دیگر در این گفتگوی رئیس جمهور دارای مطالب مهمی در راستای نحوه اداره کشور تاکنون و در ادامه بود که بدان می پردازیم:

ملتی که حماسه بزرگ 29 اردیبهشت را آفرید و آن حماسه بزرگ بود که دولت دوازدهم در سایه آن امروز مشروعیت دارد و می‌تواند فعالیت خود را آغاز کند. این جمله و بیان روحانی بیاتگر شرط مشروعیت و دوام دولت است که از طریق قانون و رای مردم تشکیل شده است؛ به بیان دیگر او هر گونه هرج و مرج طلبی جهت بدست آوردن قدرت را نفی کرده که مخاطب خاص این عبارت را می توان سران فتنه دانست. این اشاره در ادامه سخنان رئیس جمهور از طریق بیان رقابت بسیار نزدیک و اخلاقی که منجر به خشونت نشد، کاملا پررنگ و ملموس است.

روحانی با استناد به ماندگاری نیمی از وزیران گفت: برنامه های ما تکمیل دولت یازدهم است. در همین راستا نمی توان تغییر عمده ای در شیوه احقاق حقوق در زمینه های مختلف شاهد بود؛ به عبارت دیگر در کنار برنامه های تخصصی در هر حیطه، نحوه نقد و نقد پذیری، حضور جریانات مختلف، حل مشکلات مردم، اقتصاد، سیاست خارجی، عمل به وعده ها و... تغییری را نسبت به 4 سال اخیر نخواهد داشت.

سیاست پرداختن محض به نکات مثبت بدون در نظر گرفتن واقعیات موجود یا همان استفاده برشی از عملکرد دولت در کنار حواله مشکلات به گذشته، سیاستی بود که روحانی در زمینه های مختلف از آن بهره گرفت؛ مصداق این سیاست را می توان در عبارات زیر دانست:

با مشکلات بسیار عظیم و بزرگی روبرو بودیم، امروز آن مشکلات یا از بین رفته و یا خیلی کاهش پیدا کرده است در آن دوره با تورم  و بیکاری بزرگ و با رشد منفی روبرو بودیم، مردم احساس آرامش و امنیت بیشتری می‌کنند و شرایط کاملاً متفاوت است، انتخاب وزیر دادگستری حاصل هماهنگی سه قوه بود، نیروهای مسلح باید در بخش آموزش، امداد، مسایل اقتصاد، به تعبیر قانون اساسی در جهاد سازندگی در همه این امور در کنار دولت قرار گیرند، اخلاق اساس است، دولت، حوزه‌های علمیه، نهادهای غیردولتی، آموزش و پرورش، دانشگاه‌ها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، روزنامه‌ها و صدا و سیما در مسأله تدین و عشق مردم به دین‌ و ارزش‌های دینی، همه مسئولیت بسیار بالایی دارند و... .

جایگزینی آرمانها به جای حقایق و ارائه «باید ها به جای هست ها»: در واقع رئیس جمهور محترم به جای اشاره به دستاورد های چهار ساله و تداوم موفقیت ها به ارائه وعده و باید های آینده در برنامه ها پرداختند که علت اصلی آن دستاوردهای محدود دولت یازدهم است. این «بایدها» آنقدر وسیع بود که تقریبا در سراسر سخنان رئیس جمهور تبلور یافت؛ مهمترین «باید» های رئیس جمهور را می توان در عبارات ریر دانست:

مشکل آب کشور روز به روز با ادامه خشکسالی‌ها بیشتر می‌شود و باید برای حل و فصل آن فکر کنیم؛ باید از جوان‌ها استفاده و بهره‌برداری شود؛ باید زمینه را برای جوانگرایی و برای اینکه بانوان بتوانند از ظرفیت خودشان بیشتر استفاده کنند، آماده کنیم؛ باید از جوانان و بانوان و از اقوام و مذاهب مختلف به خوبی استفاده کنیم؛ باید در برابر مطالبات و انتقادات و تقاضاهای همه ملت ایران کاملاً گوش شنوا داشته باشیم؛ حتی برای پیشرفت در اقتصاد نیروهای مسلح باید به ما کمک کنند؛ باید معروف را درست معرفی کنیم که همه معروف را بشناسند؛ اینکه دانش‌آموزی که در سال دوازدهم یا زودتر از دبیرستان خارج می‌شود باید شغل، حرفه و کاری را فراگرفته باشد؛ باید از فضای مجازی به درستی استفاده کنیم و این آموزش باید در دبستان و دبیرستان برای دانش‌آموزان ما انجام گیرد؛ دولت دوازدهم تلاش خواهد کرد تا پایان دولت فقر مطلق را در کشور به طور کلی از بین ببرد؛ در پایان صد روز اول دولت دوازدهم که دلم می‌خواهد اولین گزارش را به مردم بدهم که در این صد روز چه کارهایی را انجام دادیم؛ باید اقتصاد را متحول کنیم.

اما هدف از ارائه باید ها را در کنار ضعف دولت یازدهم می توان مقصر دانستن همه قوا و امیدوار کردن مردم به تغییراتی است که با ادبیات «وعده صد روزه» مطرح شده است؛  به عبارت دیگر روحانی سعی داشت همه مسئولان و نظام و نه دولت را مقصر شرایط فعلی کشور بداند، نکته ای که رهبر انقلاب در دیدار با کابینه جدید نیز متذکر شدند«مخاطب از این باید ها کیست؟ خود شما هستید دیگر جناب رئیس جمهور». در مواجه با باید های رئیس جمهور این سوال پیش می آید که: مسئول اجرایی کشور کیست؟ چه کسی با وعده حل مشکلات انتخاب شده است؟ و مگر چیش از ورود به عرصه ریاست جمهوری این مسائل را نمی دانسته است؟

نکته دیگر در سخنان رئیس جمهور تعیین سهمیه حضور برای بانوان و جوانان در وزارتخانه های مختلف است؛ در این راستا به همه وزرای دولت دوازدهم دستور دادم که هر وزیری حداقل باید دو نفر از جوان‌ها را در سمت معاون وزیر یا مشاور وزیر و یا دستیار وزیر به کار گیرند و حتماً از خانم‌ها در یکی از این سمت‌های مشابه بهره برده و از وجود آنها در تحول وزارتخانه‌ها استفاده کنند. تعیین سهمیه امروزه برای زنان در عرصه سیاست و سایر میادین اجتماعی در حوزه حقوق بین الملل امری مذموم بوده و مصداق عملی نقض حقوق زنان محسوب می شود؛ چراکه با این اقدام ما پذیرفته ایم که تاکنون در حق زنان جامعه خود جفا کرده ایم(حال آنکه از ابتدای نهضت انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) نقش زنان را بسیار مهم دانسته و در شاخص های اجتماعی سریعترین پیشرفت را در عرصه احقاق حقوق زنان در جهان داشته ایم[1]

از سوی دیگر از لحاظ دینی و عقلی نیز منعی برای حضور زنان در عرصه های مدیریتی کلان کشور وجود ندارد، چنانچه شاهد حضور مرضیه دستجردی به عنوان وزیر بهداشت در دولت دهم بودیم. وقتی مبنا شاخص های دینی و شایسته سالاری باشد، دیگر سهمیه بندی معنایی نداشته و ممکن در یک کابینه کاملا زنانه یا بالعکس را در جامعه شاهد باشیم. در واقع ایجاد این رویه توسط دولت جاری را می توان در وهله اول برای فرار از قرار نگرفتن وزیر زن در کابینه و در وهله دوم جلب توجه زنان جامعه جهت احقاق حقوق خود، دانست.

رئیس جمهور نکات بسیار مهم و کلیدی را در باب فرهنگ اشاره کردند، از جمله اینکه اگر بخواهیم پیشرفت کنیم بدون اخلاق و بدون توجه به ارزشهای دینی و ملی و انقلابی نمی‌توانیم به اهداف‌مان برسیم. اخلاق و فرهنگ متولی‌ اصلی‌اش خود مردم هستند. درست است اخلاق و فرهنگ در جامعه مشعل‌دارانی مثل علما، حوزه‌های علمی، فرهیختگان، دانشگاهیان و هنرمندان دارد برای اینکه راه را روشن‌تر کنند، اما متولی اصلی مردم هستند.

جمله فوق در کنار این عبارت:معتقدیم که انتخاب بهشت و جهنم در اختیار خود مردم است. قرآن می‌گوید که ما راه را نشان دادیم حالا هر کس خواست این راه را انتخاب کند و هر کس خواست آن راه دیگر را انتخاب کند؛ که در عرصه انتخاباتی نیز کاربرد وسیعی داشت، از لحاظ ظاهر و صحت بر آن ایرادی وارد نیست. در واقع مشکل از جایی شروع می شود که این عبارات را همه مسئولان بکار برده و علنا متولی خاص ندارد. از سوی دیگر حواله دادن فرهنگ به مردم در عمل صحیح است اما در برنامه ریزی تفکری کاملا مغایر با عقلانیت است؛ به عبارت دیگر در طول تاریخ  و جامعه شناسی شاهد آن هستیم که تفکرات و اندیشه ها توسط نخبگان مطرح، دولت اجرا و قانون و مردم نهادینه می شود. مصداق این مورد را می توان در اندیشه امامان و پیامبران در ادیان توحیدی و فلاسفه در غرب دانست که تدریجا در جوامع امروز نهادینه شده است.

از سوی دیگر توقع نخبگان و عالمان نیز در جامعه ما آن نیست که مردم را به زور به بهشت ببریم که دولت آنرا بهانه ای برای اقدامات خود قرار داده است؛ بلکه توقع آن است که مطابق با قانون و فرهنگ ایرانی-اسلامی رفتار شود. چنانچه ما در غرب و سراسر دنیا شاهد این رویه هستیم؛ اما آنها نیز ایجاد قوانین برای منع حجاب یا مهد کودک های اسلامی را با بهانه بردن به بهشت و جهنم توجیه نمی کنند.

ما شاهد بوده ایم که جان لاک را بخاطر تفکرات خود از قبیل تقسیم قدرت و دموکراسی که در آمریکا اجرا شد، پیامبر آن کشور می دانند؛ شاید اگر دولت وقت آمریکا در سال 1933 پس از بحران عظیم اقتصادی به دستورالعمل های اقتصاددان خود در اقتصاد بی توجه بود، کسی امروز کینز را نمی شناخت.

نکته دیگر که در سخنان رئیس جمهور اهمیت اخلاق بود که ابتدای مقوله فرهنگ بدان اشاره شده است؛ اما نمی توان دولت را مثتثنی از اخلاق دانست. دولت های پس از انقلاب بویژه دولت یازدهم در زمینه معرفی اخلاق ایرانی-اسلامی عملکرد خوب و درخشانی داشته اند. امروز جهان ما را به عنوان کشوری متجاوز، بدعهد و سایر رزایل اخلاقی نمی شناسد و در این زمینه ما در جهان عملکرد قابل قبولی داشته ایم. در عرصه داخلی اما انتقادات بسیاری بر رعایت نکردن همه ابعاد اخلاقی متوجه دولت است.

پس از انتخابات آنقدر دامنه بی اخلاقی وسیع بود که یکی از تحلیل گران (پرویز امینی)طی یادداشتی نوشت«روحانی دیگر رئیس جمهور نیست؛ یا در دیدار اخیر رهبر معظم انقلاب با طلاب فرمودند: ما نه دولت و نه جامعه اسلامی داریم. با توجه به فرمایشات امام علی علیه السلام در نهج البلاغه «به خدا شما را به هیچ کاری نخواندم مگر آنکه قبلا خود آن را انجام دادا ام» نیز در می یابیم ابتدا دولت و الگوهای مردم باید متولی اخلاق و دیانت در جامعه باشند. از مصادیق اخلاقی که امروزه برای مردم تبدیل به دغدغه شده است می توان به عمل به وعده ها، صداقت در آمار و وضعیت حقیقی جامعه و تلاش صادقانه برای رفع تبعیض دانست.

سخنان رئیس جمهور در باب سیاست در دو بعد سیاست داخلی و سیاست خارجی قابلیت بررسی دارد که بدان می پردازیم:
سیاست داخلی: پرداختن به عرصه سیاسی ابتدا با مطرح شدن چگونگی انتخاب کابینه جدید و واکنش ها بدان آغاز شد؛ «بزرگترین تفاوتی که بین کابینه دوازدهم و یازدهم وجود دارد این است که درکابینه دوازدهم افرادی هستند که با آنها مستقیم یا غیرمستقیم، در 4 سال گذشته کار کردم»؛ «بسیار خوشحالم که امروز جامعه ما نسبت به جوانان و بانوان حساسیت بیشتری دارد و کاملاً حق با افکار عمومی است»؛ «باید از جوانان و بانوان و از اقوام و مذاهب مختلف به خوبی استفاده کنیم تا آنها بتوانند از ظرفیت خودشان در بخش‌های مدیریتی به کشورشان خدمت برسانند؛ باید در بخش‌های مختلف از همه استفاده کنیم چراکه اصل بر شایسته‌سالاری بوده نه بر وابستگی به جناح، گروه و مذهب»؛ «نسبت به کابینه تحت فشار نبودم ممکن است جناح‌ها و احزاب‌ نقطه نظراتی داشته و نظراتشان را مطرح می کردند اما اینکه نسبت به وزیرم تحت فشار، تصمیم گرفته باشم یعنی جناح و گروهی به من فشار آورده باشد و برای رضایت آنها وزیری انتخاب کرده باشم، اصلاً اینطور نبوده است»؛ «دولت دوازدهم مثل دولت یازدهم جناحی نیست، فرا جناحی است».

در همه جای علوم مختلف بویژه حقوق و عمل شاهد آن هستیم وقتی حقی اثبات می شود، باید احقاق شود؛ به عبارت دیگر وقتی رئیس جمهور به برحق بودن ادعای رسانه ها و افکار عمومی اذعان دارند، توقع عمل به خواسته افکار عمومی می رود. از سوی دیگر ایشان ادعای تحت فشار نبودن برای انتخاب کابینه را دارند که با عمل نکردن به مصادیقی از جمله عدم حضور زنان در کابینه منافات دارد.

همپچنین پذیرفتن اینکه درکابینه دوازدهم افرادی هستند که با آنها مستقیم یا غیرمستقیم، در 4 سال گذشته کار کردم، با فرا جناحی بودن دولت یازدهم و دوازدهم مغایرت دارد. به عبارت بهتر با وجود طیف های منتقد بسیار که در انتخابات نیز بروز عملی داشت، دولت یازدهم و دوازدهم را نمی توان فراجناحی دانست. انتقادات از کابینه دوازدهم تا جایی بود که احمد نقیب زاده (تئوریستین اصلاحات در ایران) آن را کابینه در هم و برهم می داند[2]

در ادامه سیاست داخلی مباحث وزارت آموزش و پرورش، فضای مجازی، هماهنگی سران سه قوه، مشورت و هماهنگی فرماندهان نظامی حول باید ها مطرح شد؛ اما نکته جالب در این میان اشاره رئیس جمهور به اضافه کردن بودجه نهادهای فرهنگی بود: «تمام دستگاه‌ها از صدا و سیما و حوزه‌های علمیه که مقداری مثلاً کمک می‌کنیم یا بقیه نهادهایی که کار فرهنگی انجام می‌دهند، سازمان‌های تبلیغاتی که عناوین مختلف دارند ،دولت به آنها کمک می‌کند و پول می‌دهد. در کل در همه جا یاری و کمک کردیم». اهمیت دانشگاه و دانشگاهیان در تغییر و تحولات کشور بر همگان مشهود است اما نکته مشهود بویژه طی روزهای اخیر استعفاء رئیس نهاد رهبری دانشگاههای سراسر کشور بعلت عدم پرداخت بودجه توسط دولت بود.

سیاست خارجی: سیاست خارجی که وجه تمایز دولت یازدهم و دوازدهم در مواجهه با رقبای خود نیز محسوب می شود، به زعم برخی کارشناسان را در بین سایر ارکان داشته است. در همین راستا از ابتدای صحبت های رئیس جمهور شاهد پرداختن به مقوله سیاست خارجی به عنوان محور که سایر دستاوردها تحت الشعاع آن قرار می گرفت، واقع شد. از جمله تاکیدات روحانی در مقوله سیاست خارجی: «در بحث هسته‌ای آن موقع که دولت کار خود را شروع کرد، برنامه بر این بود که هر چند ماه یکبار تولید نفت ما کاهش و تحریم‌ها شدت پیدا کند. امروز تحریم‌ها شکسته شده، از نظر من بازگشت به تحریم گذشته علیه ایران امکان‌ناپذیر است. البته آمریکایی‌ها ممکن است تصوراتی داشته باشند، اما به هیچ عنوان تحریم به صورت قبلی نسبت به جمهوری اسلامی ایران برنخواهد گشت و شرایط بین‌المللی نسبت به ایران کاملاً تغییر کرده است و نگاه جهانیان نسبت به ایران کاملاً عوض شده و بسیاری از مشکلات بزرگ را پشت سر گذاشتیم»؛ «مقام معظم رهبری فرمودند تعامل گسترده با جهان داشته باشیم»؛ «امروز آمریکا بدترین شرایط و ایران بهترین شرایط را دارد»؛ «رییس جمهور فرانسه دیروز اعلام کرد که هیچ راهی جز توافق هسته‌ای و برجام وجود ندارد»؛ «ما همیشه به دنبال برد – برد هستیم».

تحریم های مورد نظر رئیس جمهور علاوه بر افزایش فروش نفت خام و شکسته شدن دارای نکات زیر است: با بررسی شاخص های توسعه کشور های مختلف در می یابیم افزایش فروش نفت خام و صادرات تک محصولی به همان اندازه که موجبات افتخار مسئولین است، به همان میزان و حتی بیشتر دارای زیان است. ما در بعد کمی پیشرفت کرده ایم و در ابعاد کیفی همچنان روال گذشته مستدام است. از طرف دیگر افزایش سطح فروش نفت با کاهش محسوس قیمت آن از 120 دلار به 20 دلار نیز در برهه ای رسیده است، به عبارت دیگر اگرچه میزان فروش نقت از 900 هزار بشکه در روز به بیش از دو میلیون بشکه رسیده است اما قیمت نیز به تناسب بیشتری کاهش یافته است.

به اذعان بسیاری از کارشناسان اقتصادی برداشتن تحریم ها در برهه کنونی حداقل به نفع سایر کشورها بوده است؛ چراکه با صادرات بیش از پیش محصولات خود وابستگی بیشتر و تضعیف تولیدات داخلی را منجر شده است، در حالی که پیشتر می توانستیم طبق تجربه کشور های آمریکای لاتین در دهه 70 و 80 میلادی قرن بیستم از سیاست جایگزینی واردات و یا افزایش صادرات به کشورهای منطقه را شاهد باشیم.

پیرامون بحث امکان ناپذیری بازگشت تحریم ها کافیست مطالعه اجمالی بر سیر تاریخ سیاست بویژه غرب طی چند قرن اخیر داشته باشیم. سیاست غرب برخلاف سیاست اسلامی بر مبنای منفعت و قدرت طلبی و اندیشه های کانت، هابز، ماکیاولی و روسو شناخته می شود؛ به عبارت دیگر در سیاست امروز اخلاق معنایی نداشته و کشورها طبق منافع خود عهد خود را به راحتی زیر پا می گذارند. مصادیق بسیاری از قرار گرفتن کشورها متخاصم و دوست علیه یکدیگر و کشورمان وجود داشته به مهمترین آن را می توان همکاری روسیه و آمریکا در شکل گیری بهائیت در ایران و جنگ تحمیلی با حمایت قدرت های بزرگ علیه کشورمان طی سالیان اخیر، اشاره کرد. در همین راستا و با توجه به نداشتن تاثیر برداشتن تحریم ها تغییر دیدگاه آمریکا و اروپا را می توان در قالب «پلیس خوب و بد» بررسی کرد.

از سوی دیگر با توجه به انحصار رسانه های غرب که هر روز به هر شکل ممکن از جنایات خود(نسل کشی میانمار) چشم پوشی و دیگران را به انواع برچسب ها از جمله نقض حقوق بشر، تروریست و ... می آرایند، هیچ امری را نمی توان در قالب قطعیت بررسی کرد. در حال حاضر در عرصه روابط بین الملل ما شاهد ارتباط خوب ایران وسایر کشورها اما با حداقل دستاورد عینی هستیم.

همچنین استناد به این گفتار « مقام معظم رهبری فرمودند تعامل گسترده با جهان داشته باشیم»، همان سیاست استفاده گزینشی است؛ چراکه رهبر معظم انقلاب بارها به بدعهدی آمریکا و غیر قابل اعتماد بودن آنها تاکید کردند. تعامل گسترده با جهان در ارتباط به هر طریق با آمریکا خلاصه نمی شود. از سوی دیگر استدلال بر پایه برد-برد را هیچ عاقلی منکر نمی شود، اما در مباحثی از جمله برجام و تحریم ها تاثیر ملموسی بر سطح زندگی مردم، اشتغال و تولید شاهد نبوده ایم. البته مردم تحت هیچ شرایطی منتظر معجزه نبوده و نیستند اما مجموع این عوامل در کنار سیاست های انقباظی دولت یازدهم باعث فشار بیش از پیش به مردم گردیده است.

اقتصاد همواره مهمترین دغدغه همه حکومت ها در طول تاریخ و در کنار امنیت بوده است. در این زمینه رئیس جمهور با تکیه بر آمارهای زیر سعی در القا فضای خوب اقتصادی را داشتند:
اگر کل تورم در طول 4 سال گذشته، مثلاً اگر 50 درصد بوده ، حقوق و مستمری بگیران حدود 65 درصد اضافه شده است؛ در آغاز سال 96، تلاش ما این بوده که فشار را بر مردمی که درآمدشان محدود است، کمتر بکنیم؛ متوسط پرداختی ما به افرادی که از کمیته امداد و بهزیستی هستند، بیش از 3 برابر شده است؛ دولت دوازدهم تلاش خواهد کرد تا پایان دولت فقر مطلق را در کشور به طور کلی از بین ببرد؛ در پایان صد روز اول دولت دوازدهم که دلم می‌خواهد اولین گزارش را به مردم بدهم که در این صد روز چه کارهایی را انجام دادیم، خواهم گفت چه برنامه‌هایی داریم برای اینکه فقر مطلق از بین برود؛ امروز در فضای مجازی و بخش خدمات می‌توانیم اشتغال را بالا ببریم، اظهار داشت: در بخش معدن کار بزرگی در دولت یازدهم برای کشف معادن شد.

ارائه این آمارها در کنار کلیاتی از قبیل«بیکاری به عنوان یک معضل بسیار بزرگ در جامعه است و شاید اولین خواست مردم در ایام انتخابات و در استان های مختلف کشور، رفع بیکاری و اشتغال جوانان بود؛ در تمام دنیا 5 کشورند که بالای 600 هزار شغل درست کنند که یکی از آنها ایران است» از آن باب قابل تامل است که 4 سال از دوره ریاست آقای روحانی تمام شده است و اکنون به جای ارائه دستاوردهای اقتصادی و وعده هایی بسیار زیاد، تنها به تببین باید ها بسنده می کنند. در صحت بسیاری از حرفها مثل توان بالقوه ایران در اشتغالزایی شکی نیست اما نحوه و ابزار تحقق نیز برای فعلیت بخشیدن اهمیت داشته که با مشی اقتصادی 4 سال نخست و چشم دوختن صرف به سرمایه خارجی به تحقق شکوفایی امکانات بسیار ملی از جمله سرمایه انسانی، نمی توان امیدوار بود.

استفاده چندین باره از واژه برنامه صد روزه که در انتخابات ریاست جمهوری نیز مطرح شد، می تواند به دلایل زیر باشد: داشتن برنامه منسجم و اینکه صرفا وعده های اده شده شعار نیست؛ دستیابی به برخی از اهداف صد روزه و رساندن جدیت دولت در تحقق بیش از پیش وعده های صد روزه، این در حالی است که استفاده از برنامه صد روزه در باور مردم بیشتر به طنزی تلخ تبدیل شده است.

در باب اقتصاد مقاومتی نیز روحانی گفت: ستاد اقتصاد مقاومتی هم فعال است که آن ستاد هم برای هماهنگی بین دولت و فعالین اقتصادی بیرون دولت تلاش می کند؛ در واقع اجرای اقتصاد مقاومتی با مشی و جهان بینی دولت یازدهم و دوازدهم بعلت تکیه اساسی بر مصادیق سبک زندگی و تولید ملی دارای تناقض فاحش است. به عبارت دیگر رشد و پیشرفت در زمینه اقتصاد مقاومتی لزوما ستادی نیست؛ به عبارت دیگر طی مطالعه تاریخ پیشرفت کشورهای توسعه یافته از قبیل ژاپن و آلمان ارداده نخبگان مبنی بر تولید ملی و پیشرفت به بدنه اجتماعی تزریق شد، در ادامه نیز همه سختی‌ها را به جان خریدند.

نتیجه گیری:
یکی از طرفداران روحانی(صادق زیبا کلام) در روزنامه اعتماد نوشت: فکر می‌کنم اصلی‌ترین نکته‌ای که باید در خصوص صحبت‌های رییس‌جمهوری در نخستین مصاحبه خود با رسانه ملی بعد از تشکیل کابینه دوازدهم گفت این است که آقای روحانی بنابر دلایلی اصرار و تاکید زیادی دارند که بگویند مشکل مهمی در کشور وجود ندارد، بحرانی در کشور وجود ندارد[3]. تشریح سخنان روحانی در گفتگو با مردم حقیقت فوق موج می زند اما مورد مهمتر نپرداختن به راهکارها و برنامه های اجرایی برای تحقق وعده ها بود.

نکته قابل توجه ترس از مردم یا به عبارتی بی اعتمادی به مردم است؛ اینکه چرا سیاسیون و نمایندگان مردم بعضا به جای گفتن حقایق به دادن وعده و وعید روی می آورند، خود جای بسی تامل است. این رویه علاوه بر سرخوردگی و بی اعتمادی موجبات بالا رفتن توقعات را در سطح جامعه فراهم می کند.

از طرف دیگر طرح بررسی عملکرد وزرا به صورت هر سه ماه یکبار خود بیانگر عدم توفیق دستگاههای نظارتی بویژه مجلس است. مورد دیگر از سخنان حسن روحانی ترسیم آینده ای بود که باید تحقق شود و با واقعیت این روزهای جامعه بویژه در ابعاد اشتغال، بیکاری و نیازهای جامعه همخوانی نداشت.  از سوی دیگر همه آن چه که باید در کشور محقق شود تا حدودی به سرمایه گذاری خارجی و اعتماد سایر کشور ها گره خورده است؛ همین مسئله عمق تباین سیاست گذاری دولت و تحقق اقتصاد مقاومتی را آشکار می کند.

منابع:
1-http://www.iribnews.ir/fa/news/1561017/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13960611001151-2
3-http://www.farsnews.com/13960608001552-

مرتبط ها