کد خبر: 252040

محمدرضا گلرومفرد

پیروزی کودتا؛ شکست استقلال

مردم و گروه های سیاسی تامین منافع ملی را در نفی سلطه انگلستان و تکیه بر توان داخلی می بینند و شخص دکتر مصدق و دولتش نقطه همگرایی کسانی است که تکیه بر توان داخلی را راه حل پیشرفت کشور می دانند.

خبرنامه دانشجویان ایران: محمدرضا گلرومفرد*// 16 آذرماه سال 1332 سالروز شهادت سه دانشجو مسلمان در دانشگاه تهران است.تلاش برای فهم دقیق زمینه ها و عوامل و پیامد های این حادثه از وظایف جریان دانشجویی است. دانشجویان در تحولات منتهی به ملی شدن صنعت نفت نقش فعال ایفا نموده و به فرجام آن امیدوار و دلبسته بودند اما بازگشت شاه و سقوط مصدق را ضربه بزرگی به آرمان خود می دیدند. خصوصا اینکه محاکمه و صدور حکم دکتر مصدق و سرتیپ ریاحی در سوم آذرماه سال 1332 با ورود مجدد کاردار انگلستان به تهران همزمان می شود. چندروز بعد عملا ایران و انگلستان در اعلامیه ای مشترک آغاز مجدد روابط را اعلام می کنند.

اما در بررسی این حادثه باید به این پرسش پاسخ داد که چرا در آن ایام آمدن رئیس جمهور آمریکا تا این اندازه برای دانشجویان حساسیت برانگیز است و واکنش تند آنها را پی دارد؟ دوم اینکه چرا دولت کودتا دست به چنین اقدام تحریک آمیزی می زند و زمینه آشوب و درگیری و حتی کشتار دانشجویان را فراهم می کند؟ به نظر می رسد که در آن شرایط دولت کودتا دچار یک اشتباه محاسباتی است. واقعیت اینست که آنچه باعث همگرایی توده های مردم و گروه های سیاسی از ملی گرایان تا مذهبیون و نیز فدائیان اسلام می شود «منافع ملی» است. مردم و گروه های سیاسی تامین منافع ملی را در نفی سلطه انگلستان و تکیه بر توان داخلی می بینند و شخص دکتر مصدق و دولتش نقطه همگرایی کسانی است که تکیه بر توان داخلی را راه حل پیشرفت کشور می دانند. اما اشتباه تاریخی مصدق در اعتماد به آمریکا (هرچند به بهانه مقابله انگلستان بوده باشد) باعث شد کودتاگران در گرمای ناشی از پیروزی در کودتا علیه دولت مصدق نسبت به حساسیت جامعه در مورد وابستگی به دولت های غربی غفلت کنند و در تشخیص روحیه استقلال خواهی ملی دچار مشکل شوند. آن ها تصمیم می گیرند در یک شوی سیاسی برای رئیس جمهور آمریکا در دانشگاه تهران فرش قرمز پهن کنند. اگرچه احتملا آمدن نیکسون به تهران دیکته خود آمریکائی ها هم بوده است. اما ناباورانه دانشجویان دانشگاه تهران چنان اعتراض گسترده ای شکل می دهند که دولت برای سرکوب آن ها صحن دانشگاه را به خونشان آغشته می کند. به طور خلاصه در مورد 16 آذر 1332 می‌توان گفت:

1 – «استقلال خواهی» دانشجویان عنصر اصلی این حماسه است. آنچه دانشجویان را در مقابل اراده حکومت قرار می دهد روحیه استقلال خواهی است. سخن گفتن از استقلال ناخودآگاه « درون زایی» و «خودباوری ملی» را در پی دارد. در حقیقت جریان دانشجویی در سال 32 به این نتیجه می رسد که منافع ملی ما به مذاکره و گفتوگو با آمریکائی ها و یا انگلیسی ها پیوند نخورده است. آن ها پیروزی کودتا را شکست آرمان استقلال خواهی خود می دیدند.

2 – دولت وقت فهم درستی از اصلی ترین مطالبه اجتماعی ندارد. لذا پس از کودتای 28 مرداد به طور مداوم بر روی حل مشکلات معیشتی و اقتصادی تاکید می کند و با وادادگی در مقابل بیگانگان زمینه اعتراض اجتماعی را فراهم می کند. در حقیقت دولت بر این باور است که راه حل مشکلات کشور در گرو مذاکره با آمریکا و یا انعقاد قرارداد با انگلستان است. عدم وجود درک صحیح از مطالبات اجتماعی و پیش بینی نادرست از رخداد های سیاسی و اجتماعی زمینه ساز رویکرد غلط حکومت می شود و حادثه ای را رقم می زند که تا ابد سند جنایت و خیانت پهلوی و آمریکاست.

3 – این حادثه سند افتخار جنبش دانشجویی است. جریان دانشجویی در این روز ثابت کرد فهم درستی از منافع ملی و مطالبات اجتماعی دارد و دست از آرمان خواهی بر نمی دارد. و حتی اگر هزینه این آرمان خواهی خون سه تن از دانشجویان باشد هرگز آرمان های دینی و منافع ملی را قربانی خواست قدرت ها نخواهد کرد.

* دبیر اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل

مرتبط ها