کد خبر: 290881

تحلیل دانشجویی؛

نگاهی به ماجرای حکم حبس حسن عباسی

مصداق روشن چنین مدعایی را می‌توان در عدم برخورد هیئت نظارت بر مطبوعات با اختلاف افکنی های غیراخلاقی برخی رسانه های اصلاح طلب بین دو ملت ایران و عراق درباره اربعین حسینی(ع) دید. امری که به مدت چند هفته فضای شبکه های اجتماعی و افکار عمومی کشور را ملتهب کرد ولی ظاهرا شایسته یک تذکر کوچک به متخلفین هم تشخیص داده نشد.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ انتشار خبر قطعی شدن حکم 7 ماه حبس حسن عباسی به دلیل توهین به رئیس جمهور طی هفته های گذشته مباحث متعددی را در بین جامعه سیاسی و رسانه ای کشور برانگیخت. جمعی از حامیان دولت طبق معمول به اقدام دولت در به حبس کشیدن این چهره رسانه ای مهر تایید زدند و برخی دیگر با اغماض از کنار آن گذشتند. گوشه و کنار هم شاید افرادی بودند که بی خیال حمایت همیشگی شان از دولت، از حق آزادی بیان بگویند که البته نویسنده تا کنون از چنین چیزی باخبر نیست. سال ۱۳۹۵ دفتر ریاست جمهوری تحت دو عنوان«نشر اکاذیب» و «توهین به مسئولین» از حسن عباسی شکایت کرد. وی از اتهام نشر اکاذیب برائت گرفت اما در اتهام توهین مجرم شناخته شد و حالا باید برای گذراندن دوره محکومیت خود راهی اوین شود. فارغ از محتوای حکم عباسی در این فقره و مهم تر از آن اما شاید محتوای سخنانی باشد که عباسی بخاطر آن باید به زندان برود.

عباسی با اشاره به مستندات روشن از دیدار حسن روحانی با نماینده دولت اسرائیل در سال 1365 سخن گفته بود و از رئیس جمهور خواسته بود در این زمینه شفاف سازی کند. مسئله جالب در متن حکم عباسی اما تبرئه وی از اتهام نشر اکاذیب و محکومیتش در فقره توهین به مسئولین است. چنین تحمل اندکی در برابر یک مطالبه برحق، طبعا شایسته دولت جمهوری اسلامی نیست. خصوصا آنکه آقای روحانی پیش از این و در دوره تبلیغات انتخاباتی مکرر بر دفاع از حق آزادی بیان منتقدان تاکید داشته است. رئیس جمهور در بخشی از سخنان تبلیغاتی خود پیرامون همین مسئله میگوید: «اگر رئیس‌جمهور شوم محیط امن و آزادی را فراهم می‌کنم؛ همچنین به بداخلاقی‌های سیاسی پایان می‌دهم. من مردم را به نقد دعوت می‌کنم و این آزادی در دولت نیز ادامه دارد.» با این وجود ظاهرا به تدریج مسئله برعکس شده و این مردم و منتقدان هستند که باید طاقت شان را در برابر توهین های آقای روحانی ارتقاء دهند.

فحش ها و الفاظ ناشایستی مانند: بیسواد، بی شناسنامه، عصرحجری، بی دین، حسود، افراطی، جیب بر، دنیا ندیده، بیکار، مستضعف فکری، متوهم، دارای خطای دید، بزدل، تخریبگر، دین نشناس، عقب مانده، لرزان، هوچی باز، کودک، فحاش، دروغگو، کاسب تحریم، بی عقل، افراطی و تندرو و .... تنها بخشی از توهین های آشکار رئیس جمهور محترم به منتقدان دولت طی سالهای گذشته بوده است. سوال این است که با معیاری که حسن عباسی بر اساس آن محاکمه شده، این الفاظ باید چقدر حبس برای آقای روحانی به ارمغان بیاورد؟ مسئله دیگری که می‌توان آن را مصداق تبعیض در زمینه مواجهه دولت با افکار عمومی دانست، برخوردهای متناقض هیئت نظارت بر مطبوعات با رسانه های حامی و منتقد دولت طی چند سال اخیر بوده است. رسانه های منتقد به کوچکترین بهانه ای به راهروهای دادگاه کشیده، تذکر کتبی می‌گیرند و تعلیق می‌شوند، ولی رسانه های حامی دولت اگر مدام مولفه های امنیت ملی را هم به بازی بگیرند، هیچ برخوردی با آنها صورت نمی‌گیرد.

مصداق روشن چنین مدعایی را می‌توان در عدم برخورد هیئت نظارت بر مطبوعات با اختلاف افکنی های غیراخلاقی برخی رسانه های اصلاح طلب بین دو ملت ایران و عراق درباره اربعین حسینی(ع) دید. امری که به مدت چند هفته فضای شبکه های اجتماعی و افکار عمومی کشور را ملتهب کرد ولی ظاهرا شایسته یک تذکر کوچک به متخلفین هم تشخیص داده نشد. برخورد دوگانه با چهره های رسانه ای بخش دیگری از واقعیت دفاع دولت از حق آزادی بیان در 6 سال گذشته بوده است. دولت در حالی عدد شکایات خود از رسانه ها و چهره های منتقد را از 200 گذرانده است که همزمان نسبت به توهین های مکرر برخی چهره های همسو با خود نسبت به مقدسات، هیچ واکنشی نداشته است. توهین های مکرر چهره های اصلاح طلب به رهبر انقلاب، مدافعان حرم و ارزش های ملی از این جمله است.

من باب مثال، علی مطهری نماینده مجلس سال 93 طی گفتگویی مدعی می‌شود:« آن زمان رهبری نظرشان را روی احمدی‌نژاد می‌دانستند و همین ریشه فتنه بود!» وی در مقطعی دیگر با توهین به خبرگان ملت و متهم کردن آنها به عدم نظارت بر عملکرد رهبری، میگوید: «فعلا روال کار این است که سالی دو بار دور هم جمع می‌شوند و ناهار و شامی می‌خورند و چند تهاجم به فتنه گران می‌کنند و چند تذکر فرهنگی به دولت یازدهم می‌دهند و تمام!» مصونیت قانونی مطهری به عنوان نماینده مجلس را شاید برخی بر رد این مدعا دلیل بیاورند. مسئله اما این است که مسئله به علی مطهری ختم نمی‌شود. فائزه هاشمی دیگر چهره اصلاح طلب، آذرماه 94 در دانشگاه تهران با مورد هجمه قرار دادن رهبری و متهم کردن ایشان به دیکتاتوری می‌گوید: «عده ای هستند که به وقایع سال 88 و تظاهرات ها و معترضان می‌گویند فتنه، فتنه و فتنه گر را قبول ندارم... کسانی که جلوی مردم ایستادند فتنه‌گر هستند و در واقع فتنه گر کسی است مخالفان رو سرکوب می کند.»

هاشمی ادامه می‌دهد: «همیشه باید دست آویزی وجود داشته باشد. الان از فتنه عبورکردیم رسیدیم به پروژه نفود. چون همیشه می‌خواهند با ایجاد فضای رعب و وحشت و ارعاب بتوانند مردم را سرکوب کنند.» سوال این است که اگر مطالبه حسن عباسی برای شفاف سازی پیرامون یک دیدار تاریخی 7 ماه حبس دارد، توهین آشکار این فعال فتنه 88 به رهبر انقلاب چه حکمی خواهد داشت؟ حکایت توهین های مکرر نمایندگان اصلاح طلب مجلس کنونی به رهبری و نظام هم که مثنوی هفتاد من کاغذ است. چنانکه حمیدرضا حاجی بابایی چندی پیش در صحن علنی مجلس خطاب به علی لاریجانی میگوید: «در مجلس ششم یک بار به رهبری و نظام توهین شد، رئیس وقت مجلس محکم جواب داد اما صدها بار در این مجلس به این نظام توهین شده رئیس مجلس یک بار هم دفاع نکرده است

رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس ادامه میدهد این چه مجلسی است؟ چرا هر کسی از تریبون مجلس هر چیزی از دهنش درمی آید به این نظام می گوید!؟ چرا از نظام دفاع نمی کنید؟» ظاهرا اما همان سخن سیدشهید اهل قلم سیدمرتضی آوینی حقیقت است که میگفت:«در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزب اللهی ها!» در هر صورت، به زندان رفتن حسن عباسی، سنگ محک بزرگی خواهد بود برای رئیس جمهوری که میگفت:« :«از قلم شکسته و دهان بسته کاری ساخته نیست. نشکنیم قلم‌ها را به بهانه‌های واهی و نبندیم دهان‌ها را با بهانه‌های غیراساسی.»

مرتبط ها