کد خبر: 368747

کربلای دیروز، عاشورای امروز/ قسمت دوم

ریشه اندیشه «سکولاریسم» را باید در دوران معاویه جستجو کرد

طرح مساله جدا بودن سیاست از روحانیت، موضوع تازه‌ای نیست. این مساله در زمان بنی‌امیه طرح شد و در زمان بنی‌عباس قوت گرفت. در این زمان‌های اخیر هم که دست‌های بیگانه در ممالک باز شد، آنها هم به این مساله دامن زدند، به طوری که مع‌الاسف بعضی از اشخاص متدین و روحانیون متعهد هم باورشان آمده است.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ دانستن واقعه کربلا و قیام عاشورا از باب درک موضوع و پیدا کردن نقشه ی راه در دنیای امروزی بسیار تاثیر گذار است. در این گزارش قصد داریم نقش این واقعه ی مهم را در دنیای امروزی بیابیم.

با نگاهی گذرا به کربلا و واقعه عاشورا موضوع مهمی ذهن مارا به خودش مشغول می‌کند. این که آیا صرفا عزاداری کردن و گریستن برای امام حسین و اصحابش کافی است؟ آیا ما مسئولیتی در قبال این قیام نداریم؟

با وجود نکاتی که در پرونده ی قبلی بررسی شد و ما علت این قیام را از زبان افراد صاحب نظری شنیدیم، سوال اینجاست که پیام عاشورا در دنیای امروزی چیست؟

با نگاهی گذرا به نظرات بزرگان در میابیم که دنیای ما پر است از عاشورا، ولی این ما هستیم که باید میدان خود را انتخاب کنیم.

این ما هستیم که باید جهت خود را مشخص کنیم. واین ما هستیم که باید لشگر خود را انتخاب کنیم. شناختن دوست ودشمن در دنیای امروزی به مراتب سخت تر از زمان امام حسین(ع) است.

پیامی از جنس عاشورا

علی شریعتی به حادثه ی کربلا از دیدگاهی متفاوت نگاه می اندازد و این واقعه ی بزرگ را حامل پیامی مهم میداند و در این بار میگوید:" اینکه حسین (ع) فریاد میزند-پس از اینکه همه ی عزیزانش را در خون می بیند و جز دشمن و کینه توز و غارتگر در برابرش نمی بیند- فریاد میزند که: ” آیا کسی هست که مرا یاری کند و انتقام کشد؟ «هل من ناصر ینصرنی؟» مگر نمی داند که کسی نیست که او را یاری کند و انتقام گیرد؟ این سوال، سوال از تاریخ فردای بشری است و این پرسش از آینده است و از همه ی ماست و این سوال انتظار حسین (ع)  از عاشقانش را بیان می کند و دعوت شهادت او را به همه ی کسانی که برای شهیدان حرمت و عظمت قائلند اعلام می نماید."

امام خینی (ره) اما کربلا را به عنوان یک سند برای جلوگیری ازتفکرات سکولاریسم بیان میکند و ریشه های ایجاد این تفکر را  در زمان معاویه بررسی می‌‌کند و ریشه به وجود آمدن سوالات زیر را در آن زمان میداند سوالاتی از قبیل:

آیا دین داری و خداپرستی به مرزهای سیاست محدود می شود؟
آیا پیامبران و اوصیای الهی از دخالت در امور سیاسی احتراز می نمودند؟
عدالت اجتماعی بدون دخالت در امور سیاسی ممکن است؟

ایشان در این خصوص میفرمایند:" طرح مساله جدا بودن سیاست از روحانیت، چیز تازه ای نیست. این مساله در زمان بنی امیه طرح شد و در زمان بنی عباس قوت گرفت. در این زمان های اخیر هم که دست های بیگانه در ممالک باز شد، آنها هم به این مساله دامن زدند، به طوری که مع الاسف بعضی از اشخاص متدین و روحانیون متعهد هم باور شان آمده است."

مقام معظم رهبری اما عدم تفکر در این واقعه ی عظیم را سبب انحراف دین میداند و میفرماید: " هیچ وقت نباید امت اسلامی و جامعه‌ی اسلامی ماجرای عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زنده‌ی به عاشورا و به حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) است.

همان طور که فرمود: «و انا من حسین» بنا بر این معنا، یعنی دین من، ادامه‌ی راه من، به وسیله‌ی حسین (علیه‌السّلام) است. اگر حادثه‌ی عاشورا نبود، اگر این فداکاری عظیم در تاریخ اسلام پیش نمی‌آمد، این تجربه، این درس عملی، به امت اسلامی داده نمیشد و یقیناً اسلام دچار انحرافی میشد از قبیل آنچه که ادیان قبل از اسلام دچار آن شدند و چیزی از حقیقت اسلام، از نورانیت اسلام باقی نمیماند. عظمت عاشورا به این است."

کربلا، نمایشنامه‌‌ای تکرارپذیر!

استاد مطهری هم حادثه ی کربلارا مانند یک نمایشنامه ی تکرار پذیر تشبیه می کند و آن را جایگاهی برای نمایش کل اسلام میداند. ایشان دراین خصوص می‌گوید:

"آن راز این است که اساسا خود این حادثه، تمام این حادثه تجسم اسلام است در همه ابعاد و جنبه ها; یعنی راز اینکه این حادثه نمایش پذیر و شبیه پذیر است، این است که تجسم فکر و ایده چندجانبه و چند وجه و چند بعد اسلامی است; همه اصول و جنبه های اسلامی عملا در این حادثه تجسم پیدا کرده است; اسلام است در جریان و در عمل و در مرحله تحقق وقتی بخواهیم به جامعیت اسلام نظر بیفکنیم باید نگاهی هم به نهضت حسینی بکنیم . می بینیم امام حسین (ع) کلیات اسلام را در کربلا به مرحله عمل آورده، مجسم کرده است ولی تجسم زنده و جاندار حقیقی و واقعی، نه تجسم بی روح . انسان وقتی در حادثه کربلا تامل می کند، اموری را می بیند که دچار حیرت می شود و می گوید اینها نمی تواند تصادفی باشد . و سر اینکه ائمه اطهار این همه به زنده نگه داشتن و احیای این خاطره توصیه و تاکید کرده و نگذاشته اند حادثه کربلا فراموش شود، این است که این حادثه یک اسلام مجسم است ."

زینب(س) پیام‌آور کربلا!

اما یکی از بزرگترین ومهم ترین افراد تاثیر گذار در حادثه کربلا شخص حضرت زینب(س) هستند که خود به تنهایی گویای بسیاری از درس های کربلا هستند دکتر شریعتی در این باره می فرمایند:

"زینب رسالت رساندن پیام شهیدان زنده اما خاموش را به دوش گرفته است، زیرا پس از شهیدان او به جا مانده است و اوست که باید زبان کسانی باشد که به تیغ جلادان زبانشان بریده است.اگر یک خون پیام نداشته باشد، در تاریخ گنگ می‌ماند و اگر یک خون پیام خویش را به همه نسل‌ها نگذارد، جلاد، شهید را در حصار یک عصر و یک زمان محبوس کرده است. اگر زینب پیام کربلا را به تاریخ باز نگوید، کربلا در تاریخ می‌ماند، و کسانی که به این پیام نیازمندند از آن محروم می‌مانند، و کسانی که با خون خویش، با همه نسل‌ها سخن می‌گویند، سخنشان را کسی نمی‌شنود. این است که رسالت زینب سنگین و دشوار است. رسالت زینب پیامی است به همه انسان‌ها، به همه کسانی که بر مرگ حسین(ع) می‌گریند و به همه کسانی که در آستانه حسین سر به خضوع و ایمان فرود آورده‌اند، …؛ پیام زینب به آنهاست: «که ای همه! ای هرکه با این خاندان پیوند و پیمانداری، و ای هرکس که به پیام محمد مؤمنی، خود بیندیش، انتخاب کن! در هر عصری و در هر نسلی و در هر سرزمینی که آمده‌ای، پیام شهیدان کربلا را بشنو، بشنو که گفته‌اند: کسانی می‌توانند خوب زندگی کنند که می‌توانند خوب بمیرند و شهید، یعنی به همه این معانی."

مقام معظم رهبری در این خصوص می فرمایند:

"عظمت کار زینب کبری (علیهاالسّلام) را نمیشود در مقایسه‌ی با بقیّه‌ی حوادث بزرگ تاریخ سنجید؛ باید آن را در مقایسه‌ی با خود حادثه‌ی عاشورا سنجید؛ و انصافاً این دو عِدل یکدیگرند."

خون و پیام!

حادثه کربلا واقعه ای است که بررسی ابعادش غیر قابل زمان‌بندی‌ست از این رو از ما انتظار می رود به پاس خون هایی که در این جنگ نابرابر ریخته شده است در باره این واقعه تامل کنیم و صرفا به عزاداری و سینه زنی بسنده نکنیم این گزارش را با سخنانی از علی شریعتی به پایان می رسانیم:

"و اکنون حسین حضور خودش را در همه عصرها و در برابر همه نسل‌ها، در همه جنگ‌ها و در همه جهادها، در همه صحنه‌های زمین و زمان اعلام کرده است، در کربلا مرده است تا در همه نسل‌ها و عصرها بعثت کند. تو، و من، ما باید بر مصیبت خویش بگرییم که حضور نداریم. آری، هر انقلابی دو چهره دارد؛ خون و پیام!"

گزارش از محمد رمضانی