کد خبر: 393917

آگاهی و شفافیت حلقه گم‌شده ساختار معیوب انتخابات ریاست جمهوری؛

از تبلیغات و هزینه‌های هنگفت تا عدم شفافیت حزبی و سیاسی!

شاید همین مسئله به انتخاب احمدی‌نژاد و روحانی منتج شده است زیرا در زمان اندک یاد شده آن قدر فضای تخریب و تهمت زیاد و زمان شفافیت و روشنگری کم است که هرچقدر یک کاندیدا کمتر شناخته شده باشد یعنی نقاط سیاه کمتری در پرونده دارد و لذا امکان سوختن آن کمتر است در حالیکه این موضوع خود می تواند یک خطر جدی باشد زیرا مهم ترین المان برای رای دهنده باید شناخت کامل و کافی باشد که در این وقت اندک امکان پذیر نیست.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ سرگیجه عجیب و غیر قابل قبولی فضای انتخابات را مقهور و مسحور کرده است، فضای بلاتکلیفی خاصی که اقشار و افراد گوناگون را احاطه کرده و اما و اگر ها جای برهان و منطق را پر کرده است.

با اینکه روز به روز به یکی از سرنوشت سازترین انتخابات های ریاست جمهوری بعد از انقلاب اسلامی نزدیک می شویم اما فضای انتخاب، تحلیل، آگاهی و شناخت روز به روز مات تر و غیر قابل استنباط می شود،  موضوعی که سوالات متعددی را به ذهن متبادر می کند:

✓چند روز مانده به انتخابات مردم باید کاندیدای نهایی را بشناسند؟

✓مردم چند روز وقت خواهند داشت تا ضمن شناخت به مقایسه و تحلیل افراد، برنامه ها و وعده های آن ها بپردازند؟

✓ چگونه می توان در این فرصت کم به اعتماد اجتماعی دامن زد؟ چهره های کم تر شناخته شده آیا در این زمان اندک فرصت شناخت و عرض اندام خواهند داشت؟

✓ آیا زمان یک ماهه ثبت نام تا روز انتخابات زمان کمی برای انتخاب بزرگی همچون ریاست جمهوری ۴ و چه بسا ۸ ساله نیست؟

و صدالبته ده ها سوال دیگر که در ابعاد مختلف و زوایای مختلف ما را به این نتیجه می رساند که ساختار انتخاباتی کشور به مراتب دارای ضعف ها و باگ های بزرگیست که در نهایت منتج به عدم شناخت کافی و مناسب عمومی از کاندیدا و درنهایت انتخاب آگاهانه می شود.

طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری تا حدودی تلاش کرده است که ضعف ها را پوشش دهد که البته خود موافقان و مخالفان زیادی دارد .

در این رابطه  می شود به یک مصاحبه از سخنگوی شورای نگهبان بسنده کرد؛

کثرت ثبت نام کنندگان و کمبود زمان

کدخدایی: «در کنار این مسئله، زمان‌بندی انتخابات ما خیلی نقص دارد؛ زمان‌بندی انتخابات معمولا یک دوره ۵۰ یا ۷۰ روزه است که تمام عملیات انتخابات از صفر تا ۱۰۰ باید در آن انجام شود. وقتی ۱۲ هزار نفر ثبت‌‌نام می‌کنند امکان رسیدگی در این زمان کوتاه وجود ندارد.»

عدم شفافیت حزبی و سیاسی

کدخدایی: «ما چون نظام حزبی نداریم، شفافیت لازم هم در انتخابات ما وجود ندارد، یعنی ما نمی‌دانیم اشخاصی که ثبت‌نام می‌کنند از نظر سیاسی چه هویتی دارند. بله، شورای نگهبان بررسی می‌کند که مثلا صلاحیت اخلاقی، صلاحیت عمومی، صلاحیت علمی و یا صلاحیت کارشناسی دارند یا خیر؛ اما این مسئله که اینها تا چه اندازه برای انتخابات و برای مجلس مطلوب هستند و از چه مکانیزم و چه سیستمی ورود می‌کنند به این مرحله و احزاب چه تاثیری در انتخاب و گزینش آنها دارند، مسائلی است که ما اینها را نداریم. پس آن موضوع کلانی که باید در قانون انتخابات یک بار برای همیشه تعیین‌تکلیف شود، مسئله حزب، جایگاه و نقش احزاب در انتخابات است.»

قانون ساکت است!

سخنگوی شورای نگهبان:«از شورای نگهبان خواسته می‌شود نسبت به بررسی صلاحیت‌های اعلام‌نظر کند؛ خب ما شرایط کیفی را چگونه بسنجیم؟ هیچ معیاری نداریم! با چه ابزاری انتخابات را برگزار کنیم؟ قانون ساکت است! چگونه باید در این جهت حرکت کنیم؟ قانون ساکت است. زمان‌بندی‌هایی که دادید، زمان‌بندی‌های کوتاه و وقتی زمان می‌گذرد شما به روز انتخابات می‌رسید و ناچار هستید یک تصمیمی را بگیرید. همه اینها در ناکارآمدی انتخابات نقش دارد.»

تبلیغات و هزینه های هنگفت!

«مسئله بعدی تبلیغات انتخاباتی است؛ تبلیغات انتخابات و تبلیغات برای انتخاب شدن یعنی چه؟ به چه می‌گوییم تبلیغات؟ هزینه‌های تبلیغاتی در کجا نظارت و کنترل می‌شود؟ یک فردی ممکن است یک میلیارد یا ۵ میلیارد هزینه کند و یک فرد دیگری ممکن است ۱۰۰ میلیون هزینه کند، آیا اینها باید رسیدگی شود یا نشود؟ آیا اینها معیار ما است یا نیست؟ بحث تبلیغات یکی از عوامل اساسی است که در قانون انتخابات و نظام انتخابات باید به آن توجه شود.»

احتمالا با خواندن این مطالب ذهن مخاطب فراتر از همه این موارد ضعف های جدی تری به ساختار انتخابات داشته باشد اما آنچه که از نظر نگارنده در انتخابات پیش رو معضل بزرگ و آسیب زایی است، زمان اندک جامعه برای شناخت و انتخاب اصلح است‌.

شاید همین مسئله به انتخاب احمدی‌نژاد و روحانی منتج شده است زیرا در زمان اندک یاد شده آن قدر فضای تخریب و تهمت زیاد و زمان شفافیت و روشنگری کم است که هرچقدر یک کاندیدا کمتر شناخته شده باشد یعنی نقاط سیاه کمتری در پرونده دارد و لذا امکان سوختن آن کمتر است در حالیکه این موضوع خود می تواند یک خطر جدی باشد زیرا مهم ترین المان برای رای دهنده باید شناخت کامل و کافی باشد که در این وقت اندک امکان پذیر نیست.

آگاهی بخشی عمومی مهم ترین وظیفه

آگاه ساختن افکار عمومی به ویژه در مسایلی که ابهام در آن ها موجب بدگمانی مردم به حاکمیت شود، از مهمترین وظایف حاکم اسلامی است. در صورتی که اطلاع رسانی به مردم از منبع اصلی و بدون واسطه صورت گیرد، زمینه های شایعه، دروغ و تهمت و بدگمانی از بین خواهد رفت.

با این مقدمه می شود نتیجه گرفت اگر ساختار انتخاباتی در جهت روشنگری و آگاهی بخشی نباشد و بالعکس فضای کوتاه مدت و فشرده ای از هیاهو و شعار زدگی باشد نه تنها به انتخاب اصلح راهی نمی برد که در جهت خلاف آن پیش می رود، این فرصت اندک نه تنها برای شناسایی گزینه اصلح کم است که برای تخریب آن بسیار مناسب است زیرا هرگز در فضای ملتهب یک ماهه تا روز انتخابات فرصتی برای دفاع و ارائه واقعیت به جامعه نیست زیرا پمپاژ بی امان داده و خبر راست و دروغ، شایعه و تخریب و مجادله و دعاوی سیاسی هر گونه زمانی برای تامل و تعمق را از جامعه می گیرد.

به نظر لازم می رسد پیش از هر گونه آسیب شناسی رئوسای جمهور و در کل منتخبین دورهای مختلف و نقد آنها، ساختار انتخاباتی و فرآیند انتخاب آن ها را به نقد و چالش کشاند و به سمت آگاهی بخشی مستدل و مستمر به عموم مردم پیش رفت آنهم در چارچوب یک قانون منظم، ساختارمند و هدفمند تا بجای ابهام، تنش و شبهه، شفافیت، آگاهی و تحلیل قرار بگیرد.

گزارش از حمزه دستیار

مرتبط ها