یکی از دانشگاههایی که به صورت چراغ خاموش اقدام به اجرای طرح ادغام معاونت فرهنگی و دانشجویی کرده، دانشگاه فردوسی مشهد است که در این خصوص، نکاتی هرچند کوتاه و گذرا اما قابل تامل است.
مسائل فرهنگی و اجتماعی بدون شک یکی از ارکان مهم و تاثیر در دانشگاه ها به حساب آمده و دانشگاه ها و همچنین تحولات فرهنگی آن تاثیر بسزایی در حال و آینده اجتماع دارد. اما حجم بالای فعالیت ها در سال های اخیر که با توجه به رشد کمی دانشجویان اتفاق افتاده در این مسئله دیده شده است؟ چگونه قرار است این مسئله مدیریت شود به طور کلی گسترش فعالیت های فرهنگی در دانشگاهها، نظام مند شدن این فعالیت ها، آسیب های اجتماعی و مدیریت فرهنگی از جمله ضرورت های ایجاد معاونت های فرهنگی در دانشگاه ها بوده است.
البته ایجاد معاونت های فرهنگی در دانشگاه ها مزایای دیگری از جمله تخصصی کردن فعالیت های فرهنگی دانشگاه ها، چابک شدن بروکراسی در بخش فرهنگی، تعامل بهتر با نهاد رهبری، تفکیک بودجه ها و سرانه های فرهنگی و دانشجویی از یکدیگر و ایجاد مدیریت های اجتماعی از این جمله است.
درحالی که در دانشگاهها به وفور دیده میشود حجم جلسات و کارگروههای فرهنگی که مبتنی بر آییننامههای وزارتی تدوین شده حجم بالایی از زمان معاونت ها را به خود اختصاص میدهد. کارگروههایی که معاونت فرهنگی و اجتماعی به عنوان یکی از اشخاص اصلی و تاثیر گذار آن محسوب میشود و در تصمیم گیریها نقش تعیین کننده دارد.
جدا از این که تحولات مهم اجتماعی و فرهنگی در درون دانشگاه ها نیازمند ایدههای نو و خلاق است، آیا این مسئله توسط یک فرد که به معاونت منصوب میشود قابل مدیریت و برنامه ریزی کلان خواهد بود و خواهد توانست دغدغه های این حجم از دانشجویان را پاسخ دهد؟ از طرفی هم دانشگاه فردوسی به عنوان یکی از دانشگاههای مادر شناخته می شود، علاوه بر فعالیتهای درون دانشگاهی، نقش تاثیرگذاری در فعالیتهای سالانه سراسر کشور را دارد و این نوع تغییر ساختاری پاسخگوی این مسئله خواهد بود.
در حالی که مسائل مرتبط با دانشجویان نیز که در ذیل معاونت دانشجویی تعریف میشود مسائل گسترده و بسیار مهمی است که این مسئله نیز طبق تجربه زمان بسیاری از معاونتها و مدیران دانشجویی در دانشگاه هایی همچون فردوسی که حجم بالایی از دانشجویان را در آن تحصیل می کنند، را به خود اختصاص می دهد.
اینکه این تغییر ساختار مسئله ی مفیدی و چه میزان کارشناسی شده است مسئله ای است که باید بیشتر بررسی شود اما با توجه به تجربه و سابقه ای از گذشته وجود داشته دغدغه ی مسائل صنفی و دانشجویی که در ذیل معاونت دانشجویی تعریف می شود، فعالیت فرهنگی و اجتماعی توسط همه ی گروه ها را به حاشیه برده و بیم این می رود که این مسئله نیز در دانشگاه فردوسی رخ دهد و فعالیتهای فرهنگی در دغدغه و کارشناسی معاون جدید دانشگاه به حاشیه ای تبدیل شود کما اینکه این مسئله در گذشته وجود داشته است و این گره خوردن تصمیم گیری مسئل صنفی و فرهنگی و اجتماعی اتفاق مثبتی در دانشگاه ها نخواهد بود چرا که سبب تداخل مصرف بودجه ای، تصمیم گیری و دغدغه ای خواهد شد.
البته نکته ای که مهم است و در آخر باید اشاره کرد ضعف های فرهنگی اجتماعی که در دانشگاه ها وجود دارد بخشی از آن به دلیل مدیریت فرهنگی و اجتماعی در درون دانشگاه ها است و تاثیرگرفتن از بیرون دانشگاه ها نیز تاثیرمهمی بر تحولات فرهنگی و اجتماعی درون دانشگاه ها دارد اما تداخل های تصمیم گیری و کم اهمیتی جلوه دادن در عین وجود حجم بالای کاری در گروه های فعال درون دانشگاهی نباید گریبانگیر این مسئله شود که تخصص وتصمیم و فکر را در مسائل فرهنگی به حاشیه برود.
* گزارش از مجتبی مرادی