عدهای از شاعران و نویسندگان به این اتفاق واکنش نشان دادند و با انتشار سرودهها و نوشتههای خود به خانوادههای داغدار تسلیت گفتند.
شعله از ابر، فقط اشک تمنا میکرد
عجب از منطق دریاست که حاشا میکرد
در دل وحشت و آتش وسط اقیانوس
دست و پا میزدی و آب تماشا میکرد
ولی کریمی
*******************************
میسوزم از فراقت، با دیدگان تر، من
هم آبم و هم آتش، دریای شعلهور، من
بر دوشم این امانت، تاوان ناسپاسیست
عمری سوار بودم، بر گردۀ پدر، من
بر بند بند نایام، بند است و بینوایی
زندانی است انگار، مسعود سعد در من
چشم انتظاری من، شب را سیاهتر کرد
از بس ستاره چیدم، از شام تا سحر، من
سهم من و تو از عشق، زیبا و عادلانه است
یک مشت استخوان تو،
یک مشت بال و پر، من...
سعید بیابانکی
*******************************
دریا به هر آنچه میخواهد میرسد
به تو
به پیراهن آبیات
که بادبان کشتیهای غرق شدهات
به من که رنگدانه مرگ
در چشمانم موج برداشته است.
الینا نریمان
*******************************
دیماه داغ و درد
تدبیر غرق خواب
دنیا عوض شده؟
آتش به روی آب؟
زنها و بچهها
درگیر اشک و آه
کشتیِ غرق درد؛
ما بغض، ما نگاه
هر روزمون شده
اندوه و تسلیت
زخمای بیخودی
مرگای بیجهت
روزای لعنتی
مرگو خبر نکن
داغ دلامونو
هی تازهتر نکن
سیدمهدی موسویتبار
*******************************
داره میسوزه دریا قطره قطره
داره کم میشه از اعماق ریشه
نگاه کن پیش چشمای یه دنیا
یه دریا با یه کشتی غرق میشه
روزبه بمانی
*******************************
آبو که رو آتیش میریزن...
دریا چجوری شعلهور میشه؟
این روزهای تلخ و پر تاول...
فک میکنی با گریه سر میشه؟
هی داغ پشتِ داغ پشتِ داغ!
ما خیلی وقته حالمون خوش نیست
از قصه و افسانه دس بردار...
حتی یکی از ما سیاوُش نیست!
دجله، پلاسکو، رکس، اقیانوس...
تا یادمه تو دل آتیشیم!
این همه ساله رد شدیم از جنگ...
چرا هنوز داریم شهید میشیم؟!
این کشتی واسه ما پر از آدم...
برای یک عده پر از نفته!
یه چیزی این وسط غلط بوده...
که آدما رو یادمون رفته!...
مهدی ایوبی