تاریخ : 1397,چهارشنبه 10 بهمن23:19
کد خبر : 300425 - سرویس خبری : خبرهای ویژه

نگاهی به پشت پرده‌ی دفاع عضو هیئت مدیره بنیاد مستضعفان از حقوق ۱۹ میلیونی؛

رفیق‌دوست دقیقا از چه چیزی حرف می‌زند؟ +فیلم

صحبت از عدالت به میان آمد و اینجا دقیقا بهترین نقطه برای ورود به بعد دوم سخنان محسن رفیق‌دوست است. وی در اصرار مجری به مقایسه‌ی حقوق رئیس بنیاد مستضعفان با یک کارگر معدن که به سختی و دور از خانواده کار می‌کند و چند ماه هم هست که حقوق نگرفته، صحبت به مسئله‌ی پیروی از کمونیسم می‌کشاند.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ حتما اظهارات محسن رفیق‌دوست درباره‌ی حقوق 19 میلیونی رئیس بنیاد مستضعفان را شنیده‌اید. همچنین صحبت‌هایش درباره ماشین گران قیمتی که دارد و برای سفرهای متعدد ماموریتی از آن استفاده می‌کند.

رفیق‌دوست که دو روز پیش با حضور در برنامه تلویزیونی «شب گشت» با اجرای محمد سلوکی حضور پیدا کرده بود، حقوق 19 میلیونی رئیس بنیاد مستضعفان که اخیرا حاشیه‌ساز شده است را تائید و در دفاع از آن گفت: کسی که هفته‌ای 30 ساعت هم در خانه‌ی خود نیست و مرتبا برای رسیدگی و آبادانی 8 نقطه‌ی کشور رفت و آمد می‌کند، حق دارد چنین حقوقی دریافت کند. وی همچنین در پاسخ به مجری برنامه مبنی بر قیاس این حقوق با دستمزد یا کارگر معدن با تمام سختی‌های خاص خود که چند ماه هم حقوق نگرفته است گفت: باید ارزش کار هر کس را در نظر گرفت. شما که پیرو مرام کمونیستی نیستید؟!

فیلم مربوط به سخنان رفیق دوست

 

 

بدون حاشیه و مقدمه باید اظهارات رفیق‌دوست را از دو بعد مورد بررسی قرار داد؛ اول اینکه اگر مدیری در یکی از بالاترین سطوح مدیریتی کشور حقوقی بالاتر از کف حقوق کارمندی یا کارگری دریافت کند، دستمزد به حقی گرفته است را ما نیز با رفیق‌دوست هم نظریم. مدیران در سطوح مختلف، مسئولیتی به مراتب سنگین‌تر از کارمندان میانی یا رده‌ی پائین‌تر دارند. در این مسئولیت‌ها تمام موارد مربوط به حیطه‌ی مدیریتی از چشم مدیر دیده می‌شود. موفقیت‌ها طوئم با ضعف و ناکامی‌ها ارزیابی می‌شوند. برای کوچکترین خطاهایی که ممکن است در وحله‌ی اول مهم نباشد اما اثر بزرگ و منفی بر پیکره‌ی سازمان و حتی بالاتر بگذارد گرفته تا نقل و انتقالات مالی، مدیر مجموعه باید پاسخگو باشد. در مواردی حتی با بروز یک اشتباه مهلک که حتی از سوی یک کارمند جزء صورت می‌گیرد و دامنه‌ی وسیعی از افراد مجموعه و یا حتی جامعه را درگیر خود می‌کند، افکار عمومی بعضا به غیر از استعفای مدیر رضایت نمی‌دهند و موارد دیگری از این دست که وجود دارد و در این مقال نمی‌گنجد. به همین علل می‌توان انتظار حقوقی فراتر از حقوق کارمندان و کارگران معمولی یک سازمان را برای مدیر در نظر گرفت.

اما اشتباه نظریه‌ی محسن رفیق‌دوست که شاید کمتر به آن توجه شود، توازنی است که همواره باید بین این اختلاف دستمزد وجود داشته باشد. یعنی برای یک کارمند یا کارگر جزء به شرطی این اختلاف حقوق با مدیر قابل پذیرش است که اگر به هر علتی اعم از رکود بازار، فشار اقتصادی یا حتی تورم، خللی در پرداختی آن کارگر به وجود آمد یا افزایش منطقی حقوق برایش به طور طبیعی و بر اساس نرخ تورم اتفاق نیفتاد، این روند در میان حقوق مدیران هم مشاهده شود.

نمی‌شود از کارگری که 10 سال است یارانه 45 هزار تومانی‌اش تغییری نکرده، چندسال است که حقوقش با همان تجانس درصدی متناسب با تمام حقوق‌های کشوری اعم از مدیران و کارمندان افزایش نیافته و مهمتر از ان اینکه چند ماه است که اصلا همان حقوق حداقلی را نیز دریافت نکرده است انتظار داشت تا اعتراضی نسبت به حقوق مدیری که سال به سال افزایش منطقی خود را داشته و ماه به ماه به طور تمام و کمال پرداخت می‌شود نداشته باشد. نگاه عدالت محور به این مسئله دقیقا از همین نقطه آغاز می‌شود.

اما آیا این تمام ماجراست؟ خیر

صحبت از عدالت به میان آمد و اینجا دقیقا بهترین نقطه برای ورود به بعد دوم سخنان محسن رفیق‌دوست است. وی در اصرار مجری به مقایسه‌ی حقوق رئیس بنیاد مستضعفان با یک کارگر معدن که به سختی و دور از خانواده کار می‌کند و چند ماه هم هست که حقوق نگرفته، صحبت را به مسئله‌ی پیروی از کمونیسم می‌کشاند؛ دقیقا جایی که باید به بحث عدالت پاسخ روشنی داده شود، شبهه‌ی کمونیسم مطرح می‌شود؛ فرار رو به جلوی رفیق‌دوست اما دفعه‌ی اولی نیست که از سوی یک مقام مسئول مطرح می‌شود.

پیش‌تر نیز آخوندی وزیر سابق راه شهرسازی پیرامون ممانعت سازمان حمایت از مصرف کننده از افزایش 20 درصدی قیمت بلیط قطارها با متهم کردن این سازمان به پیروی از مکتب کمونیسم گفته بود: «این بساطی که حضرات راه انداختند غیر از تعالیم حضرت مارکسه؟ غیر از تعالیم سوسیالیسم تعالیم دیگریه که اینها رو هدایت بکنه بیان اینگونه در بازار مسلمین دخالت بکنند و در واقع دست بکنند تو جیب خلق الله و بخوان پز طرفداری از مردم و مصرف کننده رو بدن؟»

این در حالیست که مکتب کمونیسم مبتنی بر حذف مالکیت خصوصی بر ابزار کار و لغو کارمزدی و برچیدن طبقات اجتماعی از طریق انقلاب کارگری است. حامیان این مکتب همواره سعی می‌کردند تا شعار «از کارفرما بدزد و به کارگر بده» را سرلوحه خود قرار دهند. از این رو قیاس عدالت‌خواهی منطقی در برابر تناظر نامتناسب دستمزدهای کارگران و مدیران و یا مسائلی شبیه به این با پیروی از کمونیسم کاملا قیاس مردودی است.

در این میان شاید بتوان گفت اگرچه این قبیل اظهارات از سوی شخصیت‌هایی مثل عباس آخوندی بعید نیست اما چنین موضعی از سوی محسن رفیق‌دوست که از همان ساعات اولیه‌ی ورود امام خمینی(ره) در کنار ایشان حضور داشت کمی عجیب به نظر می‌رسد. امامی که از همان ابتدا صاحب انقلاب را مردم و مستضعفان و پابرهنگان می‌دانست و مسئولین را خادم مردم. شنیدن یکی از معروف‌ترین سخنرانی‌های امام خمینی(ره) در این خصوص شاید خالی از لطف نباشد.

فیلم:: امام(ره): خاک بر سر من اگر خون شما ریخته شود و من بخواهم استفاده کنم

 

 


کد خبرنگار : 17