تاریخ : 1399,سه شنبه 28 مرداد16:13
کد خبر : 367565 - سرویس خبری : باشگاه نویسندگان

سیدمحمدحسین موسوی

مصدق و جنگ روانی علیه آیت‌الله کاشانی

اینکه عملیات آژاکس از طریق انگلیس و آمریکا و با هزینه‌های هنگفت این دو کشور دولت مصدق را سرنگون کرد و اینکه امثال شعبان بی مخ‌ها پیاده نظام این جریان در عملی کردن طرح کودتا بودند امری مسلم و غیرقابل خدشه است؛ اما پرسش اصلی آنجاست که چرا مصدق نتوانست در مقابل چنین تحرک ناچیزی دوام بیاورد و به راحتی کنار زده شد.

«خبرنامه دانشجویان ایران»: سیدمحمد حسین موسوی*// روز ۲۸ مرداد، یادآور کودتای ننگین و سیاهی است که شیرینی نهضت ملی شدن صنعت نفت را در کام ملت ایران تلخ کرد.

قیام مردم در ۳۰ تیر ۱۳۳۱ که به رهبری آیت الله کاشانی صورت گرفت، زمینه های نخست وزیری مصدق را برای دومین بار فراهم کرد. چرا که وی قبل از این، از اردیبهشت ۱۳۳۰ تا ۲۵ تیر ۱۳۳۱ هم عهده دار کابینه بود و زمانی که شاه درخواست او را برای واگذاری وزارت جنگ به کابینه دولت رد کرد، سقوط نمود.

دور دوم فعالیت دولت مصدق در شرایطی آغاز شد که وی قیام ۳۰ تیر را به رهبری آیت الله کاشانی مشاهده کرده بود. اما باید پذیرفت که فاصله زمانی قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در حقیقت مقطع شکل گیری و تعمیق اختلاف مصدق با روحانیت و طبعا زمان فراهم آمدن مقدمات کودتا بود و این مهم ترین موضوعی است که این نوشته به دنبال بیان آن است.

اینکه عملیات آژاکس از طریق انگلیس و آمریکا و با هزینه های هنگفت این دو کشور دولت مصدق را سرنگون کرد و اینکه امثال شعبان بی مخ ها پیاده نظام این جریان در عملی کردن طرح کودتا بودند امری مسلم و غیرقابل خدشه است؛ اما پرسش اصلی آنجاست که چرا مصدق نتوانست در مقابل چنین تحرک ناچیزی دوام بیاورد و به راحتی کنار زده شد.

در جریان نهضت ملی شدن نفت، سه ضلع فدائیان اسلام، آیت الله کاشانی و جبهه ملی با هم همکاری داشتند و وحدت میان این سه گروه باعث شد تا آنها همه امکانات لازم را برای بسیج توده مردم و هدایت آنها و همچنین مبارزه با انگلیس در ایران در اختیار داشته باشند. این وحدت اگر استمرار پیدا می کرد، شاید می توانست به طور کامل بیگانگان را برای بازگشت به کشور ناکام گذارد، اما به خاطر اختلافاتی که میان مسئولین و رهبران مردم ایجاد شد چنین آرزویی با کمال تاسف به وقوع نپیوست.

عوامل بیگانه با نفوذ دادن اشخاصی مثل شمس قنات آبادی که یک روحانی فاسد بود، به درون فدائیان اسلام و پس از آن از طریق نزدیک کردن وی به آیت الله کاشانی، سعی در تفرقه انداختن میان این جریان ها داشتند، از سوی دیگر با استفاده از مهره وابسته ای همچون مظفر بقایی تاثیر بسزایی در شکسته شدن وحدت این جریان ها ایفا کردند و در نتیجه وقتی این اتحاد شکسته شد و در جامعه جو تفرقه به وجود آمد، زمینه لازم برای عملی شدن کودتا در کشور آماده شد.

مصدق نیز پس از آغاز به کار دور دوم دولتش، درصدد افزایش اختیارات خود و محدود کردن اختیارات مجلس شورای ملی برآمد و بنای اختلاف با آیت الله کاشانی را گذاشت. بدین ترتیب او بدون توجه به نقش آیت الله کاشانی در قیام سی تیر، برخی نزدیکان ایشان را دستگیر کرد. وی در این راه به هشدارهای گاه و بیگاه آیت الله کاشانی نیز که او را از ایجاد شکاف و اختلاف در جامعه برحذر می داشت، بی اعتنایی می کرد. فاصله ایجاد شده میان رهبران کشور، سبب شد تبلیغات هواداران دو طرف علیه یکدیگر بالابگیرد و بعضی مطبوعات وابسته به دولت جنگ روانی گسترده ای را علیه آیت الله کاشانی و روحانیت به راه بیندازند، جنگی که تعمدا بیگانگان هم در آن می دمیدند.

با این شرایط جای هیچ تردیدی نیست که علت عمده توفیق کودتاگران بسترسازی مناسبی بود که برای اجرای این کودتا به عمل آورده بودند و الابا صفوف متحد ملت ایران و رهبران آنها، به هیچ وجه نمی توانستند آن را به جایی برسانند.

اخلال در روابط رجال سیاسی و مذهبی دهه ۳۰ و پاشیدن بذر نفاق، بدبینی و کینه در فضای جامعه عواملی بود که نمی توان نقش آنها را در پیروزی کودتاگران نادیده گرفت و از همین رو دولت مصدق نیز بدون یک درگیری مسلحانه و نبرد جدی سقوط کرد، علت چنین اتفاقی همانگونه که بارها در این نوشته به آن تصریح شد آن است که این دولت پیش از این به خاطر بگومگوهای واهی پیرامون مدیریت کشور و تعمیق اختلاف میان رهبران سقوط کرده بود و توانی برای مقاومت در برابر دشمن را نداشت

از سوی دیگر زمانی که کودتای ۲۸ مرداد را در حقیقت علیه ملتی بدانیم که در راه کوتاه کردن دست اجانب و بازیابی استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... خویش مجاهدت و مبارزه می کرد، آنگاه ضرورت آسیب شناسی امروز را با توجه به ناراستی های عملکرد رهبران آن زمان بیشتر درخواهیم یافت.

و اما یک کلام برای امروز مقوله وحدت و همبستگی در میان مسئولین کشور و تشخیص دشمن اصلی به عنوان محور تبری و جدایی شاید یکی از ضروری ترین مسائل امروز کشور ما باشد که رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر آن تاکید داشته اند. و این کلام امام(ره) هم البته تاکیدی است مضاعف بر همین ضرورت که می فرماید: توطئه ها برای همین است که شماها را از هم جدا کنند،دشمن کنند، قشرهای مختلف درست کنند، گروه های مختلف درست کنند- همه با هم دشمن، و آنها نتیجه اش را ببرند. تا کی ما باید غافل باشیم؟ شما دانشگاهیان نباید بیدار شوید؟ شما علما نباید بیدار شوید؟ باز ما باید سر یک امور جزیی، که هیچ نیست، با هم اختلاف کنیم، به جان هم بیفتیم؟!

*دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه آزاد واحد اهواز


کد خبرنگار : 38