تاریخ : 1399,پنجشنبه 10 مهر16:07
کد خبر : 371942 - سرویس خبری : آخرین اخبار صفحه اول

ایران می‌تواند در عرض ۳ ماه «بمب اتمی» بسازد

مدیر سیاسی موسسه نایاک نوشت: اگر بایدن انتخاب شود، باید به دنبال بازیابی مبانی اصلی برجام و بازگشت ایران به محدوده زمانی ۱۲ ماه باشد.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل ازدانشجو؛ نشریه آمریکایی نشنال اینترست، در گزارشی با عنوان «جو بایدن مجبور خواهد بود که از لحظه‌ها برای مذاکره با ایران استفاده کند» به قلم «رایان کاستلّو» مدیر سیاسی موسسه نایاک* (شواری ملی ایرانیان آمریکا _ موسسه فعال در حوزه دلالی روابط بین تهران - واشنگتن) نوشت: اگر جو بایدن به سمت ریاست‌جمهوری آمریکا برسد، یکی از اوّلین تصمیمات سیاست خارجی آن ایران خواهد بود. به گمان بسیاری از ناظران بایدن نباید عجله کند. برای انعقاد یک توافق جامع در روابطی که شامل تعدادی بالایی از موضوعات و معضلات می‌باشد، احتیاط شرط عقل است. امّا با این وجود، این موضوع مسلّم است که پنجره زمانی محدودی وجود دارد که بایدن طی آن مدّت، می‌تواند توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ برگردد و به عبارتی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را حفظ کند. این امر ضروری است که بایدن از این محدوده زمانی [رسیدن به پست ریاست جمهوری آمریکا در ماه دی تا انتخابات ریاست‌جمهوری ایران تا خرداد] استفاده کند و تعهدات متقابل آمریکا را در این توافق انجام دهد تا مبادا مجبور شود از ابتدا مذاکرات جدیدی شروع کند و یا در حصار رویکرد ترامپ محصور شود. رویکردی که منجر به گسترش برنامه هسته‌ای ایران شد و دوبار ایران و آمریکا را تا آستانه جنگ برد.

مدیر سیاسی موسسه نایاک در ادامه نوشت: تصمیم عجولانه ترامپ برای خروج از توافق هسته‌ای و اعمال مجموعه‌ای از تحریم‌های شدید، درنهایت ایران را متقاعد کرد که در می ۲۰۱۹/اردیبهشت ۹۸ پایبندی خود به برجام را متوقف کند. از آن زمان تاکنون، ایران آهسته، امّا پیوسته محدودیت‌های برجام را نقض کرد در حالی که به عضویت خود در توافق هسته‌ای ادامه داد. نتیجه این شد که اکنون زمان فرار هسته‌ای ایران ـــ زمان لازم جهت تولید مواد کافی شکافت‌پذیر برای ساخت تنها یک بمب اتمی ـــ از ۱۲ ماه قید شده در برجام به تقریباً سه یا چهار ماه کاهش یافته است.

نویسنده مقاله نشنال اینترتست ادّعا می‌کند که ایران بسیاری از اهرم‌های فشار هسته‌ای خود را برای مذاکرات احتمالی آینده با واشنگتن بازیابی کرده است. «کاستلّو» می‌نویسد: با وجود این اقدامات، مقامات ایرانی هنوز به‌طور علنی اعلام می‌کنند که در صورت بازگشت ایالات متحده به برجام و انجام تعهدات، تهران نیز تعهدات هسته‌ای خود را به صورت کامل انجام خواهد داد.

اگر بایدن انتخاب شود، باید به دنبال بازیابی مبانی اصلی برجام و بازگشت ایران به محدوده زمانی ۱۲ ماه باشد ـــ زمان فرار هسته‌ای ایران طبق برجام ـــ امّا اگر بایدن در پیگری این امر شکست خورد و یا تلاش‌های وی برای بازیابی برجام به دلیل پیچیدگی سیاست‌های طرفین برای برگشت به تعهدات بی‌ثمر ماند، ایران مطمئناً با کارت‌های باقی‌مانده هسته‌ای خود بازی خواهد کرد. ایران می‎تواند "غنی‌سازی ۲۰ درصد یا بیشتر را از سر بگیرد"، "همکاری با بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی کاهش دهد"، "به صورت رسمی از برجام خارج شود" و "قصد خود را برای خروج از «پیمان منع گسترش از تسلیحات هسته‌ای - NPT» اعلام کند".

دولت بایدن باید در کنار یک برنامه قدرتمند و معتبر برای مقابله با پاندمی کرونا، مذاکرات ابتدایی با ایران را ادامه دهد و برای جلوگیری از وقوع یک بحران، به برجام بازگردد. برخی استدلال می کنند که بازگشت سریع به برجام، اهرم های فشاری که توسط دولت ترامپ ساخته شده را به خطر می اندازد. چنین استدلال هایی باعث می شود فشار با اهرم فشار اشتباه گرفته شود و درک اساسی از تجربه موفقیت آمیز مذاکرات هسته ای ۲۰۱۳ - ۲۰۱۵ حاصل نشود. مذاکراتی که طی آن ایالات متحده بر سر مسئله غنی سازی ایران به مصالحه رسید [در واقع ایران دست از غنی‌سازی ۵ درصد برداشت] و آمریکا و قدرت های جهانی را یکپارچه کرد. [امّا] رویکرد ترامپ در قبال ایران، اعتبار آمریکا را نابود کرده است.

عضو ارشد موسسه نایاک می‌نویسد: رهبر معظم [آیت الله] علی خامنه ای پیوسته درباره تعامل با آمریکا ابراز تردید می کند. شکست برجام در دوران روحانی ـــ که اراده سیاسی قابل توجهی هزینه این به سرانجام رسیدن این توافق کرد ـــ اجماع شکننده داخلی پشتیبان برجام را می شکند و دولت آینده ایران را از تعامل بازمی دارد. [در این صورت] بعد از انتخابات ژوئن/ خرداد، بایدن مجبور است با رئیس جمهوری مواجه شود که مذاکره کننده هسته ای آن در قالب (...) است که ترکیبی آزاردهنده برای تیم دیپلمات آمریکایی بودند. [لذا] باید برای دولت بایدن این موضوع فوریت داشته باشد که برجام را زیر نظر ظریف و روحانی نجات دهد.

نویسنده این گزاره را یادآور می‌شود که با خروج از برجام، استفاده از مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم علیه ایران میسر نیست و برای حفظ این گزینه آمریکا باید به توافق بازگردد. وی اینگونه نوشت: قطعا گزینه مکانیسم اسنپ‌بک و بازگشت سریع تحریم‌های سازمان ملل از روی میز برداشته خواهد شد، درحالیکه بازگشت [آمریکا] به برجام این گزینه را برای آمریکا حفظ خواهد کرد[!] با توجه به قیمت پایین نفت و نفرت شرکت‌های تجاری از احساس خطر [پیرامون تحولات سیاسی که بر بازارهای مالی تاثیر می‌گذارد]، ایالات متحده ممکن است مجبور "به ارائه امتیاز بیشتر روی میز مذاکره برای به‌دست آوردن امتیاز هم سطح آن از ایرانی‌ها" شود. با در نظر گرفتن تمامی عوامل، آغاز مسیر مذاکره از ابتدا برای کسب یک موفقیت دور از اطمینان است.

بحث بر سر آینده برجام همچنین تاثیر دیدگاه‌ و نقطه نظرات اعضای دیگر توافقنامه را کاهش می‌دهد. کوچک‌شمردن ضرورت بازگشت ایالات متحده به برجام، تفسیر به نتزیل جایگاه نظری متحدان اروپایی می‌شود. دیدگاه اروپایی‌ها به برجام به منزله الگویی در عرصه دیپلماسی چندجانبه است که انرژی دیپلماتیک قابل توجهی را صرف حفظ آن کرده‌اند. در صورت فروپاشی برجام، لازم است مجدّداً روسیه و چین را جهت حصول یک قطعنامه هم راستای خود کنیم.

نویسنده مقاله در ادامه نوشتار خود آورد که "کسب امتیازات بیشتر از دولت ایران از طریق ادامه راهبرد فشار حداکثری ایالات متحده بعد از تجربه رادیکال ترامپ به شدت جای تردید است. مدیر سیاسی موسسه نایاک در پایان به دولت احتمالی بایدن پیشنهاد داد: با توجه به محدودیت زمانی برای حفظ برجام، دولت احتمالی بایدن جهت پیوستن به توافقنامه هسته‌ای باید فی‌الفور اقدام کند و از فروپاشی آن جلوگیری کند. توافقنامه هسته‌ای برجام، مهمترین موفقیت دیپلماتیک بین ایران و ایالات متحده در طول چهار دهه گذشته بود. با توجه به تاریخچه پرتلاطم روابط ایران و ایالات متحده آمریکا، اشتباه است که فرض کنیم در صورت لغو توافقنامه هسته‌ای، اتفاقات خوبی رخ خواهد داد.

*کیهان در مطلبی به تاریخ ۳۱ شهریور سال ۱۳۹۸ از نهاد‌های پشت پرده نایاک نوشت: یکی از مهم‌ترین این نهادها، بنیاد جامعۀ باز متعلق به جورج سوروس سرمایه‌دار یهودی-آمریکایی بود. جورج سوروس را در همه جای دنیا به‌عنوان پدر انقلاب‌های رنگی می‌شناسند. نایاک هم آشکارا در وب‌سایتش اعلام کرده که از این بنیاد براندازی نرم پول گرفته است. بنیاد ملی آمریکا برای دموکراسی (NED) که زیر نظر وزارت خارجۀ آمریکا است نیز از همان سال ۱۳۸۰ که نایاک تاسیس شد به این نهاد تازه تاسیس کمک مالی پرداخت کرد و این کمک در سال‌های بعد ادامه پیدا کرد. مرکز ودرو ویلسون نیز که تریتا پارسی مدتی در آن کار کرده بود یکی دیگر از نهاد‌های حامی نایاک است. بورس‌های تحصیلی اعضای نایاک را هم بنیاد راکفلر وابسته به خاندان سرمایه‌دار راکفلر در آمریکا پرداخت می‌کرد. در مجموع تعداد شخصیت‌های حقیقی و حقوقی که به نایاک کمک مالی می‌کنند، به ۸ هزار نفر و موسسه می‌رسد. کیهان در پایان این گزاره را مطرح کرد که اگر نایاک برای جمهوری ‌اسلامی کار می‌کند، پس برای چه CIA به نایاک کمک مالی می‌کند؟