تاریخ : 1399,یکشنبه 02 آذر22:57
کد خبر : 376955 - سرویس خبری : آخرین اخبار فرهنگی اجتماعی

تحلیل رحیم پورازغدی از تاثیرات کرونا بر تحولات اجتماعی

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در سلسله مطالبی با عنوان «کارنامه کرونا» به تحلیل و بررسی تحولات اجتماعی و مدنی ناشی از بحران کرونا در جهان و مقایسه آن با تحولات جامعه بشری در مواجهه با بحران های مشابه در دهه ها و صده های گذشته پرداخت.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از تسنیم؛ حسن رحیم پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در سلسله مطالبی با عنوان «کارنامه کرونا» به تحلیل و بررسی تحولات اجتماعی و مدنی ناشی از بحران کرونا در جهان و مقایسه آن با تحولات جامعه بشری در مواجهه با بحران های مشابه در دهه ها و صده های گذشته پرداخته که این مطلب تحلیلی را در ادامه می خوانید:

سوال: کارآمدی الگوی بهداشت در مهار بیماری های واگیردار، ادعای جهان مدرن و مایه تفاخر بر پیشامدرن بود اما با این افتضاح جهانی، فاجعه ای گل درشت از کار درآمد. کرونا با بشر چه کرد؟ و هنوز چه ها خواهد کرد؟

جواب: از هر افتضاحی باید درس گرفت. دگم های بسیاری در حال فروپاشی است.

وباهای قرون وسطایی با اقتدار و ارعاب بازگشته و مرگ های جهانی و دسته جمعی، چه سریع  ریخت جهان را در هم ریخت. کارنامه کرونا را البته سال ها بعد، هر که زنده ماند، قضاوت می کند اما تا همین جا هم کارکردهای پیشبینی نشده کم نبود. ده ها میلیون بیمار با سیر تصاعدی و یک افق تاریک. عجز نظامهای سلامت و پزشکی قرن 21، اقتصادهایی با سرعت در خطر فروپاشی، تغییر اجباری و تدریجی نحوه حکمرانی، طرح دوباره قدیمی ترین و اصیل ترین پرسش ها در باب علم مذهب، اخلاق، حقوق و حتی سیاست، انقلاب تحمیلی در سبک زندگی بشریت در کوتاه ترین زمان و تغییرات بیشتری که در پیش است. وبای جدید نوک دماغها را پایین آورد، سر جهان را روی گردن خم کرد و اینک بحران اخلاق پزشکی، دورانداختن فقیران، ناچیز انگاشتن بی چیزان، راهزنی ماسک میان ایالتها و قطع عمدی اکسیژن بیمار.

تمدن ها فرو می افتند وقتی دیگر قادر به حل معضلات نباشند. پوزخند کمونیستها به خطاب امام با گورباچف یادتان هست؟

بلای جهانی کرونا جز ابعاد پزشکی، به لحاظ فرهنگی و حقوقی چگونه ارزیابی می شود؟

1. در چنین بحران هایی، کار اخلاف پزشکی به تشریفات آکادمیک و سوگند بقراط و وجدان انتلکتوال، دوا نمی شود. همه سوداگران دارو، تاجران درد، قاچاقچیان جسم، کارگزاران سقط جنین و اتانازی و سازندگان بمب های میکروبی، به خدایان بقراط، آپولون و پاناکیا و همه الهه ها سوگند رسمی را خورده بودند.

2.پدیده هایی چون کرونا وقتی جدی تر شوند علوم تشریفاتی و پوشالی را از غیرپوشالی و کارآمد غربال خواهند کرد.

3. به نقش فکر و ابزار مدرنیته در تولید بیماری های جدید و جهانی، نگاه دوباره خواهد شد.

4. نقش تاریخی وبا و طاعون در زیر و رو کردن های ژئوپولیتیک در هرم سیاست و اقتصاد جهان، دیده خواهد شد.

5. بازنگری در فلسفه علم و میزان صدق مفهوم "انقلاب علمی" و خوانش انتقادی " عصر روشنگری" و نقش امثال نیوتن و بیکن در تعریفی از علم که به عواقبش ملزم نیست.

6. توسعه آنارشیزم  در اخلاق علمی از طریق تبدیل هر ایده در فیزیک به یک بمب متافیزیک که مقصد علم را مشوش می کند.

8. ابهام در قدرت برنامه‌ریزی بشر که توان آن چیست و تا کجاست؟ و کدام مولفه‌ها تحت‌تاثیر انقلاب کرونایی در جهان به تدریج زیر سوال خواهدرفت. در درازمدت، و بسته به ابعاد تلفات، همچون ساختار"فلسفه اخلاق" و "فلسفه علم"، برنامه‌ریزی شهری و شهرسازی نیز باید تحول یابد زیرا معنای همزیستی و ‏معنای پیشرفت، دوباره اندازه‌گیری خواهدشد.

باید منتظر ماند و دید چه یقین‌هایی به شک و شک‌هایی به یقین بدل خواهدشد؟ از طاعون قرن شش و تاثیرش در روم بیزانس و کمی هم ایران ساسانی تا طاعون و وبای قرن 14 که نیمی از مردم اروپا را کشت و موارد مشابه، اثر انگشت خود را روی اخلاق و سیاست واقتصاد و علم اروپا گذارد و هر ضربه به علوم طبیعی، دیر یا زود، واکنشی در علوم مابعدالطبیعی داشت.

ازمکانیک سماوی تا رنج‌های انسانی و شرور زمینی و از دروغ‌های دیروز، که هر بار به مصائب امروز و رنج‌های فردا می‌انجامید و پس از هر فاجعه، ابتدا شیمی، زیست شناسی، متابولیزم مواد، ژنتیک و پاتوفیزیولوژی و...زیرنگاه عصبی و متوقعانه دنیا قرارگرفتند وسپس بسیاری محکمات بشری هردوره به آسانی و سرعت در دوره بعد میپکید و هر مدرنیته برای سنت پیشین،یک سنت برای مدرنیته بعدیست پس هیچ مدرنیتی نمیتواند برای همیشه،مدرن بماند.

اینک از سارس و ایدز و ابولا به ورژن جدید کرونا رسیدیم بلکه آنها به ما رسیدند.اما کدام انسان‌شناسی،انسان را در برابر رفتار غیرانسانی، بی‌دفاع گذارده،اگرخود،عامل حمله نبوده باشد؟ غول‌های داروسازی و تجارت"درد و درمان"،چه نقشی در بحران جهانی بهداشت دارند،و اگر اقتصاد کشورهای بی برنامه و ناخودکفا از کنترل خارج شود، به کنترل کجا درمی‌آید؟

1. محصول  "مردم‌سالاری کرونایی" و نفی اقتدار حاکمیتی، روزی 500 کشته رو به تصاعد است. ارزش تعادل میان "قانون" و "آزادی" اگر در اقتصاد و سیاست، هنوز مجهول مانده باشد، اما وقتی بحث مرگ و زندگی است، ‏بسرعت تصدیق می‌شود. به میانگین شعور مردم در هر جامعه در چنین مواردی می‌توان بدون شرمندگی نمره داد.

وقتی تابوت‌ها به حرکت در می‌آیند، میبینید چگونه مردم‌سالاری‌ها در همه جهان به قیدهای محکم تن می‌دهند؟ ‏2.چرا کرونا نه تنها استاندارد بهداشت و سلامت بلکه اغلب معیارها در اقتصاد و به‌تدریج سیاست جهانی و حتی مشهورات نظام حقوقی و اولویت‌های اخلاقی رادر بخش مثلا توسعه‌یافته جهان،مشکوک و عقب‌وجلو کرد؟

آبروداری گاه تف سربالاست.ظاهرا تا کنون کرونا ضعیف‌کش نبوده و   ضدسرمایه‌داری عمل کرده! بیشترین تلفات و صدمات به آمریکا و اروپا و کمترین تلفات در آفریقا؟

اگر یکی‌دو کشور آسیایی را استثنا کنیم، عجزجهان سرمایه‌داری با بیشترین تلفات، یک شکست آشکاراست. واقعا چرا ضعیفترین کارکرد و بیشترین تلفات در آمریکا، انگلیس و فرانسه؟

آیا "سیستم سلامت" و "سیستم سیاست" آمریکا، رهبرغرب همزمان در زوال است؟ دموکراسی مسخره آمریکایی، هر ایالت یک روال و به‌شدت غیرشفاف و کوچه‌خیابانی‌، تعیین سرنوشت صندوقها با رای‌ مردگان، تعداد آرای بیشتر ازتعداد شهروندان،  زدوخوردهای خونین خیابانی، اردوکشی مسلحانه در ایالت‌ها و...

همزمان سیل مردگان کرونایی و بالاترین رکورد نعش‌کشی در جهان چه معنا دارد؟ ظاهرا دیگر شاه برهنه است ولی کسی جرات نمی کند با صدای بلند اعلام کند.

کارآمدی سیستم بهداشت چین و شرق آسیا و ناکارآمدی آن در غرب و جهان سرمایه‌داری به چه معناست؟

آیا عصر دیگری در تمدن جهانی آغاز شدهو این بارشرق در اقتصاد و علم و مدیریت، جلودار می‌شوند؟ در این پیچ تاریخی، مسئولیت نهادهای علمی و مدیریتی ایران در ابعاد ملی و بین المللی چیست و آیا پتانسیل فروخورده جوانان ما شکوفا خواهد شد یا چشم راس تصمیم‌گیران همچنان به غرب است؟

آیا کرونا به یاری خدا ما را شکست خواهد داد؟

خداباوری‌های غیرتوحیدی، وقتی اوضاع بشر درهم می‌ریزد، اشتباها وارد یک بورس رقابت معنوی! با قواعد هستی می‌شوند، گویی قواعدی هست که ازبالا به خدای خیر دیکته شده و دست او را بسته است.

در غوغای "پرستش زندگی" وقتی آمار مردگان، میلیونی شود و ترس ناعلاجی مرگ، شادی‌های کور و غم‌های کر را عقیم کند، همه کم‌کم به لحظات ملکوتی (غلط کردیم)  نزدیک می‌شوند و صدای (أمّن یجیب المضطر؟)  به 120 زبان زنده دنیا شنیده خواهد شد.

اما دوقطبی ("خشم خدا" یا "کار میکروب"؟) در الاهیاتی که اساسا به "شر مطلق" و "فاعل مستقلی" قائل نیست، بی‌معناست. دوستان، شاید آدمها کم کم مجبور شوند روزهایشان را بشمارند و شب‌ها، شاد از اینکه یک روز دیگر زنده مانده اند. فرشته مرگ بدون تبعیض، لبخند می‌زند و پرسش از "الاهیات بیماری"، "فلسفه رنج" و "غایت لذت"، باعث خارش ذهن‌هایی می‌شود که عادت به اندیشیدن نداشته‌اند. آنان‌که برای زندگی، هدفی جز "زندگی" و کمی بیشتر ماندن، به رسمیت نمی‌شناسند کلافه خواهند شد.

در ماه‌های پساکرونا کسانی از سر جد یا هزل گفتند این ویروس، مذهبی بود و بر ابتهال و تضرع بشر افزود. لامذهب هم می‌تواند گفته باشد این خدا کجاست و چرا معجزه نمی‌کند؟! هر دو یک خطا کردند.

اشیا و پدیده‌ها نیستند که متصف به دینی و سکولار می‌شوند. این‌ها صفت رویکرد بشر به اشیا و پدیده‌هاست، نه صفت خودآنها.

وقتی قوانین طبیعی و فراطبیعی به یک اندازه، الاهی است چرا خدا را تنها در اتفاقات خاص باید جست؟ خاصه آنکه محمد (ص) می فرمود فرشتگان صدای آنانکه همواره خدای را می خوانند از آنانکه تنها اضطرارا او را صدا می زنند، دقیقا تشخیص می دهند.

همه در اضطرار و رنج، تا اطلاع ثانوی، مذهبی یا دست کم معنوی می‌شوند اما اغلب آیین‌ها نمی‌توانند "بهداشت و پیشگیری و معالجه" را در کنار "صبر و استغفار و توسل"، بی‌تناقض بفهمند.

پیامبری که گفت فقر، بیماری و صدای پای مرگ، آدم‌ها را کمی آدم می‌کند و گفت بدون اراده خداوند،  همه و هیچ، مساوی است و ما ازاساس، مال اوییم و به آغوش او باز خواهیم گشت و "مرگ" را دیدار دوست خواند، همو زندگی را از "مقدسات" و جان آدمی را "خط قرمز" خداوند خواند.

ایمان بدون "الاهیات منسجم"، در بحران‌ها، آچمز شده و بیچارگی انسان، نشان بی‌معنایی زندگی می‌شود. اما سخنگوی خداوند که از توکل و توحید می گفت، باز چرا به رسالت عقل و تجربه، توجه میداد؟خوانده اید که چگونه از الاهیات "بدن به‌مثابه امانت" میگفت لباس‌ها را گاه بگاه در آب بجوشانید، مسواک را قانون،"بهداشت" را حق‌الناس و"سلامت"را مقدس، و طبابت را"عبادت"خواند و همه بیماری‌ها مگر اجل قطعی را قابل درمان دانست؟

در هزاره پیش، از استنشاق و قرقره و تغذیه سالم، مبارزه با "همه‌چیزخواری"، حفظ فاصله اجتماعی با حیوانات از خوک تا خفاش، والبته رعایت حقوق حیوان،  تعادل در سبک زندگی و پرهیز از مواد مخدر و الکل و از روابط جنسی بدون کنترل و از غسل و شستشوهای روزانه و هفتگی و ازطهارت و نجاست و ضرورت معطر بودن گفت در عصری که حمام هم رسم نبود؟ و در جهانی که هنوز در قرن 21، میلیاردها انسان، مشکل توالت دارند و سازمان ملل،  روز جهانی توالت! اعلام کرده و اینک در سال 2020 آمار می‌دهد که سه میلیارد انسان حتی به آب و صابون در خانه دسترسی ندارند و چهارونیم میلیارد نفر از توالت بهداشتی  محرومند! بگذریم از خو گرفتگان با نجاست و آنانکه طهارت نمی‌دانند و پاکی را نمیشناسند.