تاریخ : 1399,دوشنبه 22 دي17:36
کد خبر : 382275 - سرویس خبری : صنفی آموزشی

در جلسه نمایندگان بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان با معاون وزیر آموزش و پرورش مطرح شد؛

عدم شفافیت در اعتبارات حوزه مدارس غیردولتی/ خصوصی‌سازی مدارس باعث طبقاتی شدن کیفیت آموزش شده است

معاون مطالبه‌گری و گفتمان سازی مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان ضمن تاکید بر حاکم بودن تفکر لیبرالیستی در بودجه آموزش و پرورش با جاری شدن رویکرد خصوصی سازی برخی از چالش‌های بودجه آموزش و پرورش را عدم شفافیت در اعتبارات حوزه مدارس غیردولتی، عدم برآورد برخی مصارف مهم و کاهش اعتبارات توانمندسازی و ارتقای حرفه‌ای معلمان عنوان کرد.

به گزارش سرویس صنفی-آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در هفته‌ای که گذشت، جمعی از نمایندگان بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان در جلسه‌ای به همت بسیج دانشجویی مرکز شهید شرافت تهران با الهیار ترکمن در ساختمان شهید رجایی وزارت‌خانه آموزش و پرورش به گفت‌وگو نشستند.

پس از سخنرانی تعدادی از اعضای بسیج دانشجویی، علی الهیار ترکمن، معاون برنامه ریزی و توسعه منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش، ضمن توصیه به دانشجویان مبنی بر کنار گذاشتن دوگانگی و صف‌بندی های جناحی در نگاه تحولی به آموزش و پرورش گفت: مسائل آموزش و پرورش رسوب تاریخی دارد. شش یا هفت دهه است که این وضعیت چون پدیده‌ای مزمن برآموزش و پرورش ما حاکم شده است. دولتهای مختلف هم هر کدام روش بررسی و حل مسئله شان با هم فرق می کند. اما ما باید یک سیر و نقطه عزیمت مشخصی را داشته باشیم تا بتوانیم صلاح جامعه فرهنگی و نظام تعلیم و تربیت کشور را در نظر بگیریم.

وی بزرگ‌ترین مشکل آموزش و پرورش را در برنامه‌ریزی و فرآیند سیاست گذاری عنوان کرد و در این‌باره توصیح داد: اشکال این است که ما نمی‌توانیم سیاست ها را تبدیل به برنامه کنیم و برنامه ها را به اجرا تبدیل کنیم تا خروجی‌ کار، ملموس باشد. سیستم آموزش و پرورش نیاز به  یک الگوریتم و سیستم عامل دارد. هدف در این بخش بزرگ، کارکردهای طبیعی و برنامه­ریزی نشده نیست که مثلا یک چهاردیواری بسازیم، یک معلم در آن بگذاریم و کتاب دستش بدهیم و بخواهیم اهداف را محقق کنیم. کارکرد‌های خودبه‌خودی، مورد تایید نیست.

باید این مشکلات حل شود تا شرایط بهینه شود

الهیار ادامه داد: تفکر سیستمی ما را به علت یابی بسیاری از مشکلات می‌رساند. یکی از این علت ها در درجه اول سنگین بودن بار برنامه های  درسی است. متوسط ساعات تدریس برای یک دوره ۱۲ ساله ما حدود ۴ تا ۵ هزار ساعت بالاتر از سقف جهانی است. این مقدار اضافی چه تاثیری بر نیاز به منابع انسانی، منابع مالی و فیزیکی دارد؟ این بار اضافی بر عدالت آموزشی نیز موثر است.  موضوع دوم بحث ساختار متمرکز و اقتدارگرایانه در آموزش و پرورش است. اگر بخواهیم به مدرسه در تراز سند تحول برسیم باید مدرسه استقلال و هویت داشته باشد. هویت مدرسه بر اساس یک نظام مدیریتی مدرسه محور شکل می گیرد. ساختار اقتدارگرایانه مانع میشود.

وی با اشاره به لایه‌ای پنهان در آموزش و پرورش افزود: موضوع بعدی کوچک مقیاس بودن ساختار اداری مدارس ما است. ما ۷۶۰ منطقه آموزشی داریم که حدود ۴۰ درصد این مناطق دارای دانش آموزان زیر ۵۰۰۰ هزار نفر هستند درحالی که تعداد پنج هزار نفر در خیلی از کشورهای دنیا درحد یک مدرسه است. ما منطقه‌ای داریم که فقط ۳۵۰ دانش آموزان دارد. ما ۲۴۰۰ میلیارد تومان  فقط صرف عوامل اجرایی این ۷۶۰ منطقه می کنیم. این مقدار پول  چقدر دانش آموز بازمانده از تحصیل را می‌تواند نجات دهد ؟ این مقدار پول می‌تواند صرف جبران کمبود معلم، آموزش مجازی، توانمندسازی و ضمن خدمت معلمان شود.

دو بلایی که بر سر آموزش و پرورش آمد

معاون وزیر آموزش و پرورش درباره نظام تامین نیروی انسانی گفت: ما الان نیرو تامین می کنیم، نیرو تربیت نمی کنیم. بعد از انقلاب تعداد موالید بالارفت و اعتماد مردم به دستگاه تعلیم و تربیت به ویژه آموزش دختران زیاد شد. نرخ رشد تعداد دانش‌آموزان ما رو به افزایش گذاشت. سال ۷۷ و ۷۸ تعداد دانش آموز به حدود ۱۹ میلیون نفر رسید. برنامه‌ریزان به آن انفجار جمعیت دانش آموزی می‌گویند. آن موقع برای مدیریت اوضاع یا مدرسه میساختند یا استخدام میکردند. فقط در سال ۷۰ که این تعداد در سال بعد بازنشسته می شوند، ۱۰۵ هزار نفر استخدام کردیم. ما قبلا یک نظام تربیت معلم منسجمی داشتیم. دانش‌ سراها و مراکز تربیت معلم بود و از آن طرف ۳ دانشگاه تخصصی برای تربیت معلم در تهران و سبزوار و تبریز داشتیم.. سال ۱۳۹۰ دو بلا سر آموزش و پرورش آمد. آن هم حذف دانشگاههای تخصصی تربیت معلم تهران، سبزوار و تبریز بود. بعلاوه، ۱۶۷  آموزشکده فنی از آموزش و پرورش جدا شد. حدود ۶۰ هزار میلیارد تومان از اموال آموزش و پرورش بیرون رفت. در صورتیکه باید وظیفه اجرای دوره کاردانی از آموزش و پرورش گرفته می شد نه اینکه کلیه آموزشکده ها از این وزارت منفک شود.

ما گفت‌وگوی سیاستی را بلد نیستیم

الهیار ادامه داد: مسئله بعدی بحث تامین مالی ما است. ما یک اصل ۳۰ قانون اساسی داریم که بر مبنای آن دولت باید همه هزینه های آموزش و پرورش را تامین کند؛ یک استفساریه شورای نگهبان داریم که می‌گوید این هزینه در حد توان دولت باشد. قانون مدارس غیردولتی در دهه هفتاد از همین استفساریه بیرون آمد. نظام تامین مالی ما کاملا مبتنی بر بودجه عمومی کشور است، نه بر مبنای GDP . برای مشارکت مردم هم هیچ نظام چهارچوب‌مندی نداریم. تا زمانی که به GDP برنگردیم مسئله حل نمی‌شود. در  لایحه بودجه سال ۱۴۰۰، ۱۳.4 درصد سهم آموزش و پرورش است. معمولا تا تبدیل به قانون شود سهم آموزش و پرورش افت میکند.مشکل دیگری که ما در آموزش و پرورش داریم این است که ما گفتگوهای سیاستی را بلد نیستیم؛ این گفتگوی سیاستی در گرفتن بودجه و تامین منابع انسانی خیلی مهم و تاثیرگذار است.

وی در قسمتی از جلسه با اولویت دانستن مسائل فوق الذکر گفت: مشکل ما در جاهایی است که اگر آن را حل کنیم، شرایط بهینه می‌شود. در شرایط بهینه بهتر می‌توانیم برای موضوعاتی از قبیل خصوصی سازی و ادامه تحصیل معلمان که محل اختلاف نظر است،  تصمیم بگیریم.

در آموزش و پرورش با تقاضای اجتماعی روبرو هستیم

 امیرحسین محقق، مسئول بسیج دانشجویی حوزه برادران تهران، ضمن اشاره به تنزل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با کارهای سطحی و اصلاحی گفت: یکی از مسائل عجیب این است که ما می‌خواهیم در کنار طرح های جاری وزارتخانه، سند تحول را هم اجرا کنیم. مگر می‌شود سند تحول را خارج از برنامه ها و طرح های معاونت های وزارتخانه دید؟

الهیار ضمن غلط دانستن  پیش‌بری سند تحول موازی با دیگر ساختارها و برنامه ها پاسخ داد: من معتقدم تمام ساختارهای ما باید در خدمت سند تحول باشد. ما در آموزش و پرورش با تقاضای اجتماعی روبرو هستیم. بعضی از مشکلات  غیر از آنجایی که مربوط به روش‌های نانطلوب است، می‌تواند ناشی از همین تقاضای اجتماعی باشد. همانطور که ما این روش ها در داخل خودمان اصلاح میکنیم، باید  آن را هم در بیرون دنبال کنیم.

مهسا میرزایی، مسئول بسیج دانشجویی مرکز آموزش عالی شهید شرافت با تاکید بر توانمند سازی معلمان و لزوم برنامه ریزی برای ارتقای صلاحیت‌های حرفه‌ای  آنان گفت: اگر قرار باشد معلم بپذیریم باید نظام پذیرش ما از فضای کارمندی خارج شود و شاخص های پایه مورد نیاز برای ورود به فرایند تربیت معلم مورد سنجش قرار گیرد. به نظر می رسد طرح رتبه بندی معلمان با هدف ارتقای کیفیت در آموزش و پرورش تنها بازی با کلمات است.

حمیدرضا قائم‌پناه، معاون مطالبه‌گری و گفتمان سازی مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان ضمن تاکید بر حاکم بودن تفکر لیبرالیستی در بودجه آموزش و پرورش با جاری شدن رویکرد خصوصی سازی برخی از چالش‌های بودجه آموزش و پرورش را عدم شفافیت در اعتبارات حوزه مدارس غیردولتی، عدم برآورد برخی مصارف مهم و کاهش اعتبارات توانمندسازی و ارتقای حرفه‌ای معلمان عنوان کرد.

در این راستا کوثر ابراهیمی، معاون مطالبه گری گفتمان سازی مرکز شهید شرافت تهران، ضمن ارائه آمار بازماندگان از تحصیل گفت: مدارس نمونه به جهت کاهش کمبود های آموزشی مناطق محروم در قالب مدارس دولتی با کیفیت تاسیس شدند؛ اما این فرصت تحصیلی هم از انحصار مناطق محروم خارج شد و حتی از آنها سلب شد. روند تربیت نسل آینده فروشی نیست. خصوصی سازی، از سر باز کردن امر مهم تعلیم و تربیت است.

الهیار درباره طرح خرید خدمات آموزشی گفت: هر نظام آموزشی برای این‌که بتواند کار خود را جلو ببرد،هم نیروی تمام وقت و هم نیروی پاره وقت نیاز دارد. ما برای اینکه بتوانیم عدالت آموزشی را برقرار کنیم ناگزیر به استفاده از نیروهای پاره وقت هستیم. به جای استفاده از نیروهای حق التدریس ، به صورت منسجم طرحی را اجرا کردیم که بتوانیم از ظرفیت بخش غیر دولتی استفاده کنیم. من اعتقاد ندارم که در آموزش و پرورش خصوصی سازی در حال وقوع است. این یک سوء برداشت است. در همین تهران بعضی نقاط وجود دارد که معلم قبول نمیکند به آنجا برود. خرید خدمات را آسیب‌شناسی کنیم؛ اما آن را به عنوان طرحی معادل خصوصی  نبینیم. ما مناطق روستایی داریم که چند سال دیگر خالی از سکونت خواهد شد؛ اما  نمیتوانیم برای آن دانش آموران اندک کلاس تشکیل ندهیم. حضور معلمان خرید خدمات در آن مناطق باعث میشود تا چند سال دیگر با نیروی مازاد روبه رو نشویم.

کیفیت آموزشی طبقاتی شده است!

وی درباره مدارس غیردولتی اضافه کرد: اولین مدارس غیر انتفاعی را همان مسئولان آموزش و پرورش تاسیس کردند. بسیاری از ظرفیت های بخش دولتی را با خود به این مدارس آوردند. وقتی دیدند خیلی اتفاق بدی در حال وقوع است، مدارس نمونه دولتی تعیین کردند. با همبن عناوین کم کم مدارس دولتی را به حاشیه بردند. اگر در تاریخ باستان، آموزش طبقاتی بود، اکنون کیفیت آموزش طبقاتی شده است. مشکل از برنامه ریزی مسئولان آموزش و پرورش همان موقع بود دومین اشکال در نظام بودجه نویسی است. اگر ما ۱۵ درصد از سهم دانش آموزی را خالی میکنیم، نباید فقط برای ۸۵درصد دانش آموزان از دولت پول بگیریم. باید صد درصد بودجه را بگیریم  و  سهم آن ۱۵ درصد را برای کیفیت بخشی و توسعه عدالت آموزشی مصرف کنیم. مالکیت خصوصی باید در یک چهارچوب برای مدارس غیر انتفاعی تعیین شود تا مسئولیت اجتماعی خود را در نظام تعلیم و تربیت ایفا کنند. اصل مدرسه غیر دولتی، خصوصی سازی نیست. اینکه ما امکانات مدرسه دولتی را به کسی بدهیم، خصوصی سازی است.  من از آسیب های مدارس غیر دولتی دفاع نمیکنم اما از اصل و فلسفه وجودی اش دفاع می‌کنم. خصوصی سازی در نظام جمهوری اسلامی در اصل ۴۴  قلنون اساسی است. این اصل در مورد آموزش و پرورش اجرا نمی‌شود.

سجاد صدیقی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان اظهار کرد: شما خصوصی سازی را در واگذاری فیزیکی میبینید در حالی که اختیار مدرسه و آموزش هم جز امکانات دولت است که واگذار می‌شود.‌ تمایز بین دانش آموزان در مبنای پول، جزء اقتضائات گسترش مدارس غیر دولتی است.

فاطمه حسامی، مسئول بسیج دانشجویی پردیس نسیبه، با اشاره به تغییر مناسبات قدرت با توجه به آموزش های مجازی در زمان کرونا و مشکلات شبکه شاد گفت: آقای وزیر فرمودند برای دانش آموزانی که به شاد دسترسی ندارند ، آموزش های حضوری در نظر گرفته می‌شود. تکلیف مناطقی مثل دروازه غار تهران با توجه به مجازی شدن آموزش در شهر تهران چیست؟ هر میزانی که از حقوق دانشجومعلمان کسر میشود، حتی همان ۲۵ درصد باید با شفافیت مالی همراه باشد.

در این جلسه  درباره ادامه تحصیل معلمان و لزوم تربیت معلمان برای سیاستگذاری در آموزش و پرورش نیز بحث شد.


کد خبرنگار : 38