خبرنامه دانشجویان ایران:راهبردش کجا بود؟ با این تاکتیک می خواهد دادگاهی نشود (خبر ویژه)
یک روزنامه آمریکایی تاکید کرد میرحسین موسوی برای ادامه تقابلش با نظام، استراتژی روشنی ندارد و تشکیل جبهه سیاسی از سوی وی صرفا تاکتیکی برای فرار از بازداشت و دادگاهی شدن است.
لس آنجلس تایمز می نویسد میرحسین موسوی به دلیل نداشتن یک استراتژی در ادامه اعتراض ها شکست می خورد و اقدام اخیر وی برای تشکیل یک جبهه سیاسی به عنوان راهی برای جلوگیری از بازداشت و دادگاهی شدن است.
لس آنجلس تایمز می افزاید: رویکرد میرحسین موسوی در ادامه اعتراض ها نامشخص است و با این که وی اعلام کرده است یک جبهه سیاسی را تشکیل می دهد اما به این دلیل که استراتژی مشخصی ندارد شکست می خورد.
این روزنامه می افزاید: «راه سبز» می تواند به موسوی کمک کند که از اتهاماتی که برخی از تندروها وارد می کنند و می خواهند وی را دستگیر کنند رهایی یابد و در پرتو این کار موسوی بتواند به فعالیت های سیاسی خود ادامه دهد بدون این که لازم باشد تا مجوزی را برای ایجاد یک حزب سیاسی دریافت کند.
گفتنی است چند سال پیش ططری یکی از حامیان کروبی در مصاحبه با کیهان تاکید کرده بود در نشست هایی که با هم داریم به ما می گویند حزب تشکیل می دهیم تا پشت به پشت هم بدهیم و نتوانند ما را به دادگاه ببرند!
کروبی و موسوی پشت در خانه عطریانفر ماندند (خبر ویژه)
همسر محمد عطریانفر عضو بازداشت شده حزب کارگزاران سازندگی، مهدی کروبی را به منزل راه نداد. به گزارش جهان نیوز، مهدی کروبی و میرحسین موسوی که با دیدارهای تبلیغاتی با خانواده زندانیان قصد بهره برداری سیاسی از این موضوع را دارند با واکنش تند خانواده محمد عطریانفر مواجه شدند.
براساس این گزارش، همسر عطریانفر در پاسخ به رایزنی نزدیکان میر حسین برای حضور در منزل، به آنها می گوید «برخی سیاسیون در پناهگاه خود نشسته و هزینه اش را دیگران می دهند» و به همین دلیل آنها را به خانه خود راه نمی دهد.
همچنین، مهدی کروبی که قصد داشت به طور سرزده به خانه عطریانفر رفته و با خانواده اش دیدار کند به طور غیر منتظره ای با ممانعت همسر عطریانفر مواجه شده و عاقبت بدون هیچ نتیجه ای به خانه باز می گردد.
شما هم منافق، ما هم منافق پس چرا خودی و ناخودی می کنید؟! (خبر ویژه)
یک عضو مرکزیت گروهک تروریستی منافقین خطاب به گروههای اصلاح طلب تاکید کرد بقای آنها در گروی همکاری با جریان های سکولار و عدم مرزبندی حتی با جریان هایی نظیر سلطنت طلبان و منافقین است.
حسین باقرزاده که در روزگار دولت اصلاحات با برخی نشریات زنجیره ای همکاری داشت، در سایت ایران امروز می نویسد: مهم ترین دستاورد جنبش سبز همبستگی بی نظیر بین نیروهای مختلف سیاسی در ورای اختلافات ایدئولوژیک بود. برای اولین بار در طول نزدیک به 3 دهه مرزهای خودی و ناخودی در هم ریخت و این بزرگترین دستاورد بود. البته اصلاح طلبان با ایستادگی در انتخابات اخیر نقش عمده ای داشتند و همین ایستادگی، حمایت بسیاری از نیروهای سکولار را به سوی آنان جذب کرد ولی بدون تردید، بدون حمایت نیروهای سکولار، اعتراض وسیع صورت نمی گرفت. اکنون اصلاح طلبان به واسطه نیروهای عرفی (سکولار) به وابستگی به خارج متهم می شوند اما از اصلاح طلبان انتظار می رود رشد سیاسی بیشتری از خود نشان دهند و توجه کنند که هر اقدام آنها در مرزبندی با نیروهای ناخودی نتیجه ای جز پراکندن نیروها و مآلا فروپاشی جنبش نخواهد داشت.
وی به دروغ ادعا کرد که تحصن در مجلس ششم به دلیل مرزبندی با نیروهای سکولار شکست خورد و با عدم استقبال مردم مواجه شد. در حالی که در همان تحصن عناصر ضدانقلاب و لائیک در تردد بودند و اساسا راه اندازنده اصلی تحصن مذکور همین عناصر بودند.
عضو گروهک منافقین در ادامه از بیانیه اخیر سازمان مجاهدین (انقلاب) مبنی بر اینکه «اعضای سازمان در دادگاه در کنار چند متهم به رابطه با سلطنت طلبان و سازمان منافقین نشانده شدند» و «این بزرگترین سند رسوایی است»، انتقاد می کند و می نویسد: یاد کردن از مجاهدین خلق تحت عنوان منافقین، تنها از فرهنگ بچه گانه و مبتذل 30سال اخیر حکایت می کند. اعضای سازمان مجاهدین انقلاب در این 30ساله دانشگاه رفته، کتاب خوانده و تجربه ها پشت سر گذاشته اند، کشورها دیده اند ولی نتوانسته اند از این تخم لقی که روزی کسی در دهان آنها شکسته، رهایی یابند... در این روزهای سخت که خطر بازداشت اعضای سازمان مجاهدین خلق مستقر در اردوگاه اشرف وجود دارد و رژیم جمهوری اسلامی کمر به قلع و قمع مخالفان بسته، بقا و موقعیت جنبش سبز به همبستگی است و شعار «ما همه با هم هستیم» باید همچنان شعارمحوری باشد.
شایان ذکر است اغلب مواضع سازمان مجاهدین (انقلاب) در معارضه با اعتقادات اسلامی و رای ملت ایران، کینه توزی نسبت به خط امام و ولایت فقیه، خروج علیه حاکمیت، بحران سازی و آشوب آفرینی، و ذلت مقابل آمریکا با مواضع سازمان مجاهدین خلق (منافقین) منطبق شده است و تنها تفاوت منافقین جدید با منافقین قدیمی این است که قدیمی ها به خاطر لو رفتن ماهیتشان نمی توانند ادعای فعالیت سیاسی در چارچوب قانون اساسی و نظام داشته باشند اما جدیدی ها می کوشند با وجود ارتداد از انقلاب و نظام، خود را مؤمن به قانون اساسی و نظام و انقلاب جا بزنند.
دبیر کل حزب اعتماد ملی هم قرص روانگردان خورده؟! (خبر ویژه)
همکار متواری روزنامه اعتماد توجیه جالبی برای رفع مسئولیت از کروبی به خاطر دروغ پراکنی های اخیرش ارائه کرد. شهرام رفیع زاده (مقیم کانادا) به رادیو زمانه گفت: آقای کروبی در نامه اش نیامده بگوید آقا من چنین چیزی [تجاوز جنسی به بازداشت شدگان] کشف کرده ام. بلکه نامه ای به آقای رفسنجانی نوشته و تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر اعلام کرده که من چنین چیزی شنیده ام و شما بروید و این را بررسی کنید(!)
وی افزود: آقای کروبی در واقع مسئله ای را به نقل از دیگران مطرح کرده و خواستار بررسی شده، بنابراین از نظر قضایی و طبق قوانین موجود نمی توانند برایش پرونده خاطی بسازند.
این روزنامه نگار زنجیره ای توضیح نداد که براساس کدام قاموس دینی، شایعه پراکنی و نشر اکاذیب، امر به معروف تلقی می شود و چگونه می توان به صرف شنیده و شایعه به هتک حیثیت کشور و نظام پرداخت یا به جای ارجاع مسئله به دستگاه قضایی، به فردی غیرمسئول در امور قضایی «مکاتبه خصوصی» کرد و این مکاتبه خصوصی را نیز در عرصه عمومی منتشر کرد و پس از این همه خیانت، مسئولیتی را هم نپذیرفت.
گفتنی است پس از بازی ساده لوحانه کروبی در پروژه جریان ضدانقلاب، مرحله دوم پروژه کلید خورده و برخی از سایت های ضدانقلاب که عمدتا از خارج کشور هدایت می شوند، شروع به قصه بافی های بی نام و نشان تحت عنوان « یک بازداشت زندان های اول انقلاب می گوید»، «یک منبع موثق خبر داد» و... کرده اند. در ترفندی دیگر چند نفر از عناصر بدسابقه- که نوعا انواع مفاسد اخلاقی را مباح می دانند- اکنون به خدمت گرفته شده اند تا در خارج کشور ادعا کنند مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند!!
استخدام عناصر هرزه، شیوه ای شناخته شده برای بدنام سازی است و در طول تاریخ و به ویژه در قرن اخیر می توان نمونه های متعددی برای آن برشمرد.
شایعه پراکنی و ادعای تعرض به بازداشت شدگان بلافاصله پس از آن صورت گرفت که شماری از عناصر دستگیر شده به ویژه چهره هایی چون ابطحی و عطریانفر، شروع به افشاگری درباره پروژه های مدعیان اصلاح طلبی برای اغتشاش و آشوب کردند. افراطیون پس از شوک ناشی از این اظهارات، مدعی شدند این اعترافات به خاطر خوراندن قرص های خاص صورت می گیرد. طیف مذکور اکنون مدعی آزار جنسی متهمان شده اند!
سایت روزنت در آخرین نوع از این قصه بافی های مضحک و به تقلید از ادعای 2 هفته قبل روزنامه اعتماد ملی مدعی شد «به ابطحی و عطریانفر قرص هایی خورانده اند که کنترل گفتار و اعمال خود را از دست داده اند اما در ظاهر به نظر نمی رسد که کنترلی بر خود ندارند(!) وقتی اثر این قرص ها از بین می رود، این افراد به یاد نمی آورند که چه چیزی گفته اند.»
به نظر می رسد به نویسندگان چنین تخیلات و فضاسازی های مضحکی، قرص اکس می خورانند تا وقتی می خواهند خود و هم قطاران شان را مورد هجو و تمسخر قرار دهند، در هپروت باشند و نفهمند چه می نویسند. و البته باید پرسید آیا به آقای کروبی هم از این قسم قرص ها خورانده اند که باعث شده این گونه خود را بی آبرو کند و لاطائلاتی بگوید که قاعدتا هر انسانی در حالت عادی، عار دارد از این قبیل سخنان بگوید؟!
استدلال شترمرغی برای «تشکیلات» شترمرغی (خبر ویژه)
شماری از عناصر ضد انقلاب و وابسته به گروهک های نفاق در گفت و گو با رادیو فردا، علت راه اندازی «تشکیلات راه سبز» از سوی موسوی به جای تأسیس حزب و جبهه را توضیح دادند. فرخ نگهدار از سران گروهک سابقاً مارکسیستی فدائیان خلق درباره راه اندازی شبکه باز - و نه حزب و جبهه دارای چارچوب- به رادیو فردا گفت: اگر حرکت بخواهد از بالا و با مذاکرات سران سیاسی راه اندازی شود دچار تفرقه خواهد شد و برخی از نیروها جا می مانند، موضع مقابل می گیرند و دلسرد می شوند و در این مرحله تفرقه به صلاح نیست.
وی افزود: هر نوع شکل هرمی و تمام شکل های سنتی اعم از حزب و جبهه می تواند بخشی از نیروها را حذف کند.
این عنصر گروهکی برانداز درباره عبور از قانون اساسی یا ابراز وفاداری به آن در مرحله فعلی گفت: سؤال این است که آیا دور زدن سیستم حقوقی و قضایی و سیاسی موجود و عمل کردن ورای این سیستم ها ما را به نتیجه می رساند؟ من با آقای موسوی موافق هستم که راهی جز توسل به ظرفیت های حقوقی و قانونی موجود وجود ندارد.
مسعود سفیری از روزنامه نگاران زنجیره ای که هم اکنون در آمریکا اقامت دارد، به صورت شفاف تر دلیل «ادعای وفاداری به قانون اساسی» را توضیح داد و گفت: آقای موسوی هنوز(!) تصمیم نگرفته از سیستم عبور کند و این بسیار درست است چون اگر قرار باشد از سیستم عبور کند، آن وقت به یک حرکت کور تبدیل و سرکوب می شود.
وی درباره «تشکیلات» مذکور هم گفت: تمام احزاب و سازمان ها و تشکیلات و افراد باید عضویت خود را در این تشکیلات اعلام کنند فارغ از اینکه رنگ آن و یا خواسته هایش چیست.
از سوی دیگر صادق زیباکلام در گفت وگو با سایت فرارو «جلوگیری از یأس و سرخوردگی در میان ناراضیان» را علت راه اندازی تشکیلات شترمرغی دانست و گفت: معتقدم نبایستی خیلی امید و انتظار یک تشکیلات منضبط و منسجم و سازمان یافته را با مشخص بودن رهبری و برنامه هایش داشته باشیم. آنچه آقای موسوی مطرح کرد بیش از آن که یک تشکیلات منضبط و منسجم باشد در حقیقت یک ایده، طرح و چارچوب است و باید بعدها اعضا و جوارح آن شکل بگیرد. به تعبیر پزشکان، در حال حاضر تنها یک جنین شکل گرفته است.
گروهک فدائیان خلق هم با انتشار بیانیه ای که در گویانیوز منتشر شده، خواستار تشکیل «فروم» شد و نوشت: این جنبش خودسامان یاب(!؟) است. این جنبش به درجاتی خود اتکا و خودفرمان است. جنبش با بهره گیری از توانایی های اینترنت فراهم آمده و با ساختار هرمی و متمرکز انطباق چندانی ندارد. سازمان های خارج از کشور فعالانه در پیشبرد جنبش مشارکت کرده اند و الگوی سازمان یابی جنبش باید به گونه ای طراحی شود که این نیروها را در بر بگیرد.
رادیو فردا هم از قول یکی از عناصر ضد انقلاب تصریح کرد: رهبری جنبش محدود به خاتمی، موسوی و کروبی نیست و رهبران معنوی آن تعدادی از روشنفکران هستند که در دیگر کشورها پراکنده اند.
گفتنی است میرحسین موسوی در سخنان پرابهام و متناقض خود از تمایل به راه اندازی یک تشکیلات با «نیروهای خودمختار»! خبر داده بود، در حالی که نه تشکیلات در قاموس سیاسی دارای مفهوم روشنی است و نه تشکل سازی با خودمختاری هماهنگی دارد. علت این آشفتگی در تصمیم سازی و تدارک تشکیلاتی شتر گاو پلنگی (شترمرغی) هم مشخص است. عناصر ضد انقلاب از انتخابات و التهابات پس از آن، صرفاً به عنوان بهانه ای برای عقده گشایی استفاده کردند و بعضی از آنها حتی بارها اعلام کردند که نه تنها به موسوی رأی نداده اند بلکه اساساً انتخابات را تحریم کرده اند و به موسوی و امثال وی صرفاً به عنوان یک مستمسک و پلی برای عبور از نظام و لطمه به جمهوری اسلامی می نگرند.
افراطیونی که موسوی را حلقه کرده و وی را اداره می کنند به خاطر درک این واقعیت ها و اینکه پایگاه اجتماعی شان با رفتارهای قانون شکنانه و آشوب طلبانه از دست رفته، در نظر دارند پایگاهی در میان ضد انقلاب دست و پا کنند و به همین دلیل خودمختاری حاضران در تشکیلات کذایی را پذیرفته اند!
کروبی وسط برجک خود را زد! (خبر ویژه)
مهدی کروبی در واکنش به اظهارات آیت الله سیداحمد خاتمی در نماز جمعه تهران، علیه خود استدلال کرد.
در پی اظهارات روشن و مستدل آیت الله خاتمی مبنی بر انتقاد از شایعه پراکنی های اخیر کروبی و پرهیز دادن وی از بازی در سناریوی دشمن، آقای کروبی ضمن متهم کردن آیت الله خاتمی و برخی ائمه جمعه منتقد دیگر به دین فروشی!، به شیوه ترور شخصیت روی آورد و گفت: «آقایی که در تهران از تریبون نماز جمعه چنین حرف هایی را می زند همان فردی است که از دوستانش شنیدم که در صف اول درس آیت الله منتظری می نشسته و در زمانی که برخی از دوستان نزدیک از مواضع ایشان گله مند بودند ایشان به شدت از مواضع او حمایت می کرده است و پس از امام جزء مخالفان درجه اول آیت الله منتظری تبدیل شد.»
البته آیت الله خاتمی پاسخ روشن و مستدلی به این اظهارات کروبی داده است از جمله اینکه آقای منتظری تا قبل از عزل، قائم مقام رهبری به شمار می رفت و «من 6 ماه قبل از عزل، با اطلاع از ناراحتی حضرت امام از مواضع آقای منتظری دیگر پای درس وی حاضر نشدم و...». اما نکته جالب در این میان توسل جستن آقای کروبی به بدسابقگی و بدنامی آقای منتظری برای ترور شخصیت یک منتقد و فرار از پاسخگویی است. آنچه عجیب است اینکه اولاً روزنامه اعتماد ملی طی سال های اخیر به بهانه های مختلف تلاش کرده، آقای منتظری را احیا! کند. ثانیاً برخی از نزدیکان حزب اعتماد ملی و همکاران ارگان مطبوعاتی آن (نظیر ع.باقی و...) هم اکنون هم ارتباطات گسترده ای با بیت آقای منتظری- بخوانید مهدی هاشمی- دارند ثالثاً در انتخابات ریاست جمهوری، آقای منتظری، مشخصاً از هر دو نامزد اصلاح طلبان حمایت می کرد. رابعاً آقای کروبی به هنگام برخورد حضرت امام خمینی(ره) با انحرافات و تهمت پراکنی های عقده گشایانه آقای منتظری، علیه منتظری مواضع شدید گرفت و اکنون سؤال این است که اگر عملکرد منتظری خیانت بار و دشمن پسند بوده- که قطعاً چنین است- چرا امروز آقای کروبی همان رویه وی را در شایعه پراکنی های شنیع و ناجوانمردانه- به استناد شایعه سازی های منافقین لانه کرده در اطراف خود- طابق النعل بالنعل ادامه می دهد. آیا آیت الله خاتمی به خاطر حضور در درس آقای منتظری (قبل از آشکار شدن انحراف وی) جای سرزنش دارد یا آقای کروبی که در همین واکنش اخیر، اذعان به بدنامی و زشتی رفتار آقای منتظری می کند اما خود در همان مسیر وی قدم برمی دارد؟!
توضیح استانداری فارس درباره یک خبر ویژه (خبر ویژه)
به دنبال درج خبری در ستون اخبار ویژه کیهان 25/5/88 که در آن به تاسیس یک موسسه فرهنگی به نام «ذبیح الله قربان» یکی از کارگزاران فراماسونری و بهایی مسلک اشاره شده بود، روابط عمومی استانداری فارس توضیحات زیر را ارائه کرد؛
«با سلام و احترام
با عنایت به انتشار مطلبی با عنوان «تاسیس موسسه فرهنگی به نام یک کارگزار بهایی» در روزنامه شماره 19437 به تاریخ 25 مرداد 88 ضمن تقدیر از توجه و حساسیت آن روزنامه به آگاهی می رساند استانداری به عنوان مرجع تخصصی صدور مجوز برای به ثبت رسیدن موسسات فرهنگی محسوب نمی شود و این موضوع طی نامه های 16652/20/56 و 17472/20/56 به مرجع ذیربط اعلام شده است.»
کیهان: ضمن تشکر از واکنش سریع استانداری فارس و ارسال توضیحات فوق به اطلاع می رساند خبر روزنامه کیهان معطوف به چاپ آگهی مندرج در صفحه 9 روزنامه محلی «تحلیل روز» مورخه 5/12/1387 بوده است. در آگهی مذکور تصریح شده بود که موسسه علمی فرهنگی دکتر «ذبیح الله قربان» به استناد مجوز شماره 43892/22/56 مورخه 26/11/1387 استانداری فارس به ثبت رسیده است. حال باید از مسئولان ثبت شرکت ها و موسسات غیرتجاری فارس و واحد ثبتی شیراز به شماره 25280/م/الف پرسید که چگونه موسسه ای فرهنگی را بدون استعلام اخذ مجوز از مراجع ذیربط قانونی به ثبت رسانده است. پیگیری و پاسخ مسئولان ثبت شرکت ها و اقدام مسئولان استانداری و اداره کل ارشاد فارس می تواند روشنگر زوایای مجهول این تخلف آشکار باشد.



